-یک چیزی تو ما یه ی دمت گرم!
مصمم بودم که طلبه کاملی باشم یک طلبه نمره 20 با همهی لوازمش لذا سعی کرده بودم کاملا مواظب باشم به تمام رفتار و حرکات و حتی کلمات استادم توجه می کردم تا همه چیز را مو به مو در خودم پیاده کنم. موقع راه رفتن آهسته و متین حرکت می کردم. قدم ها را کوچک بر می داشتم، کمتر به اطراف نگاه می کردم، موقع حرف زدن با صدایی آهسته و شمرده حرف می زدم و حتی سعی می کردم حروف را از مخرجش ادا کنم تا کاملا علمائی باشد. دیگر مثل بچه های محل «سام علیکم» نمی گفتم و حرکات جلف انجام ن