-آخرین غروب هم گذشت و نیامدی
با یاد خدا مهدی جان! آخرین غروب 89 گذشت و نیامدی و من ِخاکی آخرین نماز مغرب زندگیم را در سال 89 به محض حی علی الصلوه مؤذن خواندم تا پشت صف فرشتگان من هم به تو قامت ببندم یا مهدی! و در آخرین قنوت عاشقیم در سال 89 به تو میاندیشیدم و برای آخرین بار و اشک باران، در سالی که گذشت فریاد کردم: اللهم عجل فی فرج مولنا صاحب الزمان... غروب ها گذشت و به آخر رسید و نیامدی و من خاکی به تمنایی که هنگامهی دعای یا مقلب القلوب سال 89 داش