- یاد ماجون در بهار
جان و دلی
کد خبر: ۵۰۰۲۵۵
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹ - 14 May 2015
بهار همیشه من را یاد *ماجونم می اندازد. از حیاط خانه تا دامن و روسری اش پر از گل بود.بهار مثل مهمانی بود.که از کوچه ما میگذشت؛ اما شب را در خانه مادربزرگ می ماند و با صبرو حوصله دانه دانه گل ها را شکوفا میکرد.خانه اش درست وسط شهر بود.اما هوایش با خیابان فرق داشت،مثلا فکر کنید بعد از باران؛ از پله های متروی مصلی بالا آمده باشید و بوی خاک و علف و تپه های عباس آباد ناگهان به صورتتان بخورد و طعم آهن و زیرزمین را به چشم بر هم زدنی از یادتان برود.ای کاش ب
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان