-
عنوان: حبسيه... سعد سلمان (2) الف) خوشبيني ها ـ صبر و شکيبايي : در محنت شو خوش و مکن نعمت ياد شو در ده تن که داد کس چرخ نداد چون بار بلايي که قضا بر تو نهاد تن دار چو کوه باش و بي باک چو باد ـ اميد به رهايي : افکند دلم زمانه در زاري ها در ديده ي من سرشت بيداري ها اميد تو مي داد مرا ياري ها تا جان نبرم چنين به دشواري ها ـ شادي به وعده آزادي : گفتي خبرت کنم کسي بفرستم با دل گفتم ز انده دل رستم من دل همه بر وعده خوبت بستم