-
غار حرا شاعر: حبيب الله چايچيان (حسان) از شهر مكّه شد جدا ، محمّد دارد به لب ، خدا خدا ، محمّدسر تا به پا ، نور و صفا ، محمّددارد به سينه ، رازها ، محمّد تنها رود يا رب كجا ، محمّد ؟ ***شهري كه در نفاق و كينه مشهور شهري كه از گناه ، گشته رنجورمظلوم و بيكس آنكه بي زر و زور آمد برون ، ز شهر مكّه ، شد دور آن رحمت بي انتها ، محمّد***مردم قرين كفر و بت پرستي پيوسته در جهل و غرور و مستي غرق هوس ، پابند جرم و پستي زين كر