-
در مدح حضرت ختمي مرتبت شاعر: ژوليده نيشابوري بهر مدح پيغمبر طبع من چو گويا شد دل ز عشق آن دلبر مست عشق و شيدا شدساقي از مي باقي ساغرم نما لبريز چون به لطف يزداني درد من مداوا شدمطرب آشنا بر لب خويش نما لب ني را كز نواي جانسوزش شد بهار و گل وا شدسبز و خرم و دلكش شد زمين چو فروردين پر ز لاله و سنل دشت و كوه و صحرا شداز افق هويدا شد چوه جمال شمس الدين در شگفت موسي شد در تعجب عيسي شدروز بعثت است امروز ر