-
زنی ایستاده با عشق ثریا مطهرنیا؛ به احترام این اسم باید بپاخاست. همه ذهنیتها درباره معلم را پاک کنید و تصویر ثریا را بگذارید جایش.
بی ریا، بی ادعا، بی توقع او می رود در محروم ترین روستاها، به حوالی زادگاهش در بیجار، آنجا که می داند مردمش هر روز طعم فقر را زیر دندان مزه مزه می کنند و بچه هایش منتظر یک تلنگرند که بی سواد بمانند. ثریا پاشنه را ور می کشد و می زند به کوره راه ها، زیرباران خیس می شود، روزها در جاده