- تاکسی نوشت سروش صحت / دلم نمیخواست بمیرم
راننده گفت: «آره ديگه... چشم به هم بزني رفتي... زود... خيلي زود» براي مردن آماده نبودم حتي براي شنيدن اين حرف هم آماده نبودم، ولي انگار راننده مطمئن بود كه به زودي ميميرم.
به گزارش نامه نیوز سروش صحت در ستون ثابت تاکسی نوشتش برای روزنامه اعتماد نوشته:
جلوي تاكسي نشسته بودم. راننده نگاهم كرد و گفت: «چقدر موها رو سفيد كردي» راست ميگفت، بيشتر موهايم سفيد شده است. گفتم: «بله» راننده پرسيد: «براي مردن آمادهاي؟» گفتم: «چي؟!» راننده گفت: «ميگم براي مردن آمادهاي؟» گفتم: «مگه قراره بميرم؟»
راننده گفت: «آره دي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان