-محله گمشده پاتریک مودیانو از زبان مترجم
بیحرکت، با چشمان باز، کمکم از لاک ضخیم نویسندهی انگلیسی که بیست سال بود زیرش پنهان شده بودم، بیرون میآمدم. جم نخوردن. انتظار برای آنکه فرود از ورای زمان پایان پذیرد، انگار با چتر نجات بیرون پریده باشی. پا سفتکردنِ دوباره روی پاریس سابق. دیدار از ویرانهها و تلاش برای کشف ردی از خود میان آنها. تلاش برای جوابدادن به همهی سئوالهایی که معلق مانده بودند. (از متن کتاب) شخصیتهای مودیانو همیشه ناآرام هستند و هیچوقت احساس