-پدیده جدید "مردان خیابانی"
ضربان قلب زن از دستهایش گذشت و با صدای قلبش آمیخت، سمفونی وحشت در وجودش نواخته شد، صدای مرد سفیدپوش مثل درد توی حفره خالی سرش میپیچید، مرد در هر نگاه ترس را نثار وجود زن می کرد. چشمان زل زدهاش، زن را می کاوید، زن دستپاچه شد، هول برش داشت، دوید تا آنجا که میتوانست دوید. اما انگار صدای نفسهای مرد را پشت سرش میشنید، مرد ابتدا بوق زده بود و حالا در گرگ و میش خیابان دنبالش کرده بود تا او هم از خیابان سهمی را داشته باشد.راننده ت