تاندربولتز: وقتی مارول از ناجی‌ها، ضدقهرمان می‌سازه! (آیا این انتقام‌جویان جدید، دنیا رو نجات میدن یا نابود می‌کنن؟)

تاندربولتز: وقتی مارول از ناجی‌ها، ضدقهرمان می‌سازه! (آیا این انتقام‌جویان جدید، دنیا رو نجات میدن یا نابود می‌کنن؟)

فهرست محتوا

تاندربولتز: وقتی مارول از دل ناجی‌ها، تیمی از ضدقهرمان‌ها بیرون می‌کشه! 💥 (آیا این انتقام‌جویانِ بد، دنیا رو نجات میدن یا نابود می‌کنن؟)

شاید باورتون نشه، اما گاهی وقت‌ها برای نجات دنیا، به یه مشت آدم ناجور نیاز داریم! کی فکرشو می‌کرد یه روزی برسیم به جایی که ضدقهرمان‌ها بشن قهرمان داستان؟ خب، جیمز گان هم این کارو کرده! ولی مارول با فیلم “تاندربولتز” (Thunderbolts) این ایده رو یه بار دیگه به اوج می‌رسونه و جالبه بدونید که همه اعضای این تیم از کامبک‌های MCU هستن. اینکه این یه ریسک بزرگه یا یه برد بی‌نظیر، هنوز معلوم نیست. ولی یه چیزی رو می‌تونم با اطمینان بگم: “تاندربولتز” می‌تونه بهترین فیلم دنیای سینمایی مارول بعد از “انتقام‌جویان: پایان بازی” (Avengers: Endgame) باشه! 😎

در این مقاله، قصد داریم با هم یه نگاهی به این فیلم بندازیم و بررسی کنیم که چرا این تیم عجیب و غریب، می‌تونه همه‌چیو زیر و رو کنه. پس با ما همراه باشید تا ببینیم مارول چه نقشه‌ای تو سر داره!

هشدار اسپویل: در ادامه این مطلب، ممکنه خطرات لو رفتن داستان وجود داشته باشه! پس اگه نمی‌خواید سورپرایز بشید، بهتره اول فیلم رو ببینید. 😉

نقد فیلم تاندربولتز؛ قهرمان‌هایی که یه کم “عیب” دارن

یکی از جذاب‌ترین نکات دنیای مارول در فاز چهارم و پنجم MCU اینه که دیگه نمی‌تونیم با اطمینان بگیم قهرمان‌ها قراره چه کار کنن. شخصیت‌هایی که قبلاً می‌شناختیم، حالا با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شدن و ممکنه تصمیم‌هایی بگیرن که اصلاً انتظارش رو نداریم. خیانت‌ها، به فراوش‌شدن سپرده می‌شن و دیگه هیچ‌چیز قطعی نیست. یه جورایی، MCU داره به ما یادآوری می‌کنه که قهرمان‌ها هم آدمن و ممکنه اشتباه کنن. اما یه سری از کاراکترها به دلایل مختلف، مجبور می‌شن با هم همکاری کنن. یلنا بلوا (Yelena Belova) نمونه بارز این قضیه‌ست، یه قاتل آموزش‌دیده که در عین تلاش برای جبران گذشته‌ش، هنوز با تاریکی درونی خودش دست و پنجه نرم می‌کنه. باکی بارنز (Bucky Barnes) با اون گذشته شستشوی مغزی‌شده‌ش، همیشه سایه‌ای از تردید رو با خودش داره. جان واکر (John Walker) که سابقاً جای کاپیتان آمریکا رو گرفته بود، حالا باید با عواقب تصمیماتش روبه‌رو بشه. و خب، گوست (Ghost) با اون گذشته‌ی تراژیک و تاریکش هم همین‌طوره.

این افراد – یا بهتره بگیم ضدقهرمان‌ها – قراره تو فیلم “تاندربولتز” یه تیم جدید رو تشکیل بدن. تیمی که شاید اون‌قدرها هم دل‌چسب به نظر نرسه، ولی قراره دنیا رو نجات بده! اون‌ها رو قبلاً تو فیلم‌ها و سریال‌های فاز چهار و پنج مارول دیدیم و حالا قراره یه گروه ابرقهرمانی تازه رو تشکیل بدن. گروهی که تا پایان فیلم، شاید به انتقام‌جویان جدید تبدیل بشن.

والنتینا آلگرا دِ فونتین (Valentina Allegra de Fontaine) (با بازی جولیا لوئیس دریفوس – Julia Louis-Dreyfus) مسئول تشکیل این تیمه. او با معرفی انتقام‌جویان جدید، قصد داره هرج و مرج رو کنترل کنه و به هر قیمتی، رد پای خودش رو در این پروژه پنهان نگه داره. مزدورانی مثل یلنا (فلورنس پیو – Florence Pugh)، جان واکر (وایت راسل – Wyatt Russell)، گوست (هانا جان کامن – Hannah John-Kamen) و تسک‌مستر (اولگا کوریلنکو – Olga Kurylenko) به نظر می‌رسه که تا حد زیادی، بقایای نقشه‌ی شوم دفانتین، جان سالمون به رو در “بیوه‌ی سیاه” (Black Widow) هستن، اما این وسط یه جونور به‌ظاهر معمولی هم بهشون اضافه شده که با (لوئیس پولمن – Lewis Pullman) معرفیش می‌کنه. باب ظاهراً یه خِرت و پرت‌جمال‌ترسوئه، اما رازی رو توی دلش پنهان کرده که خودش هم ازش خبر نداره.

اما راز باب به‌زودی برملا می‌شه. او تنها کسیه که از آزمایشگاه دفانتین زنده بیرون اومده و چنان قدرتی در او نهفته‌ست که هیچکدوم از مزدوران دفانتین (و حتی خود دفانتین) نمی‌تونن تصورش رو بکنن. باب – که دفانتین نام ابرقهرمانی ساختگی Void رو براش انتخاب کرده – به‌سرعت روی دیگه‌ی خودشو نشون میده: خلأ، یه تجسم فیزیکی از ناامیدیه. در مواجهه با دفانتین و خلأ، باکی بارنز (سباستین استن – Sebastian Stan) و الکسی شوستاکوف (دیوید هاربر – David Harbour) هم به گروه یلنا، واکر و گوست می‌پیوندن. هرچند مجموعه‌ی قدرتیِ هیچ‌کدومشون به حدی نیست که بتونن خلأ رو شکست بدن. به طرقی، او به مرور بر کل شهر سایه می‌افکنه و هرکس و هرچیز رو در سیاهی فرو می‌بره.

یلنا، که از آغاز فیلم مدام درگیر درماندگی و استیصال اونه، باید با مرور خاطرات گذشته‌ش، روبه‌رو شه تا بالاخره بتونه به قلب خلأ نفوذ کنه؛ کاری که باب پنهانی انجامش داده. یلنا در گفت‌وگو با باب (گفت‌وگویی که فراتر از آنچه انتظار می‌رود، به تراپی تاک – Therapy Talk – شبیهه)، او رو قانع می‌کنه تا بر تاریکی درون خودش غلبه کرده و جلوی خلأ رو بگیره. بقیه‌ی اعضای گروه هم به کمک یلنا می‌آن. پس از اینکه سایه‌ی تاریکی از شهر برداشته می‌شه، والنتینا دفانتین نقشه‌های تازه‌ای پیاده می‌کنه و تاندربولتز رو به عنوان انتقام‌جویان جدید به مردم معرفی می‌کنه.

آیا تاندربولتز قهرمانان نسل جدیدن؟

رویکردی که کریستوفر ریو و کریس ایوانز به تصویر یک قهرمان داشتن، دیگه کم‌تر دیده می‌شه. مارول با “تاندربولتز” داره قهرمان‌های جدیدی رو به ما معرفی می‌کنه؛ قهرمان‌هایی افسرده و شکست‌خورده که از سر ناچاری و اساساً چون هیچ‌چیز دیگه‌ای برای از دست دادن ندارن، مجبور به همکاری می‌شن. یلنا مظهرِ ترسناکیه که از کودکی برای کشتن تمرین داده شده و در اقیانوسی از تروما و تاریکی دست و پا می‌زنه. باکی بارنز با وجود کارنامه‌ی سیاهش می‌کوشه به‌نوعی رستگاری برسه و جان واکر، که هویتش به عنوان کاپیتان آمریکا از او گرفته شده، فقدانِ همسر و فرزندش رو حس می‌کنه و الکسی هم با وجود کارنامه‌ی سیاهش، می‌خواد اعتمادِ دخترش رو به‌دست بیاره.

این مزدوران که ناخواسته، گروهی شکل می‌دن، دیگه نماد انسان‌های برتر نیستن؛ بلکه برای مخاطب جوان، الگو به حساب نمی‌آن. با معرفی این کاراکترها به عنوان “انتقام‌جویان جدید” و در مرکزیت قرار دادن داستان سنتری/وُید (که قدرت‌هاش از خیر مطلق یا شر مطلق ریشه می‌گیرن)، مارول مفهوم “ابرقهرمان” رو به بازی گرفته. اگه هرکسی با هر پیشینه‌ای می‌تونه ابرقهرمان باشه، دیگه این لقب چه معنایی داره؟

“تاندربولتز” با دیالوگ‌های کلیشه‌ایِ یلنا پاسخی شعارگونه به این پرسش می‌ده. هرکسی می‌تونه ابرقهرمان باشه و اولین گام اون، پذیرش خوده، با تمام تاریکی‌ها و پتانسیل برای زیبایی و سپسه. قبل از اینکه قهرمان داستان با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنه و با گروهی از کاراکترها که همه در زندگی باخت داده‌اند، همه‌چیز نمی‌تونه گل و بلبل باشه؛ اما رویکردی که مارول در فیلم‌نامه‌ی “تاندربولتز” پیشه کرده، از آن یک ویدیوی انگیزشیِ شعاریِ دوساعته ساخته. باز ببینید این سال‌ها در MCU چه گذشته که چنین فیلمی گل سرسبد آن است.

مارول در مسیر درست ایستاده؟

با وجود فیلم‌نامه‌ی ساده‌ی “تاندربولتز” و پیام سطحیِ آن، مارول با بازگشت به قواعد بازی و پیام سطحی آن، پس از مدت‌ها بالاخره در مسیر درست ایستاده. “تاندربولتز” یک فیلم کاراکتر-محوره. از همان آغاز که بر محور یلنا و بهبود رابطه‌ش با پدرش الکسی پیش می‌رود و سپس ماجرای باب را وسیله می‌کند، پیشرفت شخصیتی هرکدام از کاراکترها بر اتفاقاتی که اطرافشان می‌گذرد، ارجحیت پیدا می‌کند. این شخصیت‌ها دغدغه‌های ملموس‌تری هم دارند که اطرافیانشان می‌گذرند ارجحیت پیدا می‌کنند.

شاید حتی انتخاب یلنا به عنوان نقش اصلی داستان در راستای همین رویکرد بوده است؛ انتخابی که در نگاه اول ریسک بزرگی به نظر می‌رسد. مخصوصاً وقتی باکی بارنز رو در فیلم دارید که قدیمی‌ترین قهرمانِ حاضرِ MCU است، طرفدار کم نداره و در نگاه اول، انتخاب بهتری برای هدایت “تاندربولتز” (چه داستان فیلم و چه گروه) به نظر می‌رسد. در مقابل، فلورنس پیو رو داریم که قدوقواره‌اش به قهرمان نمی‌خوره و حتی نمی‌تونه یه لایه‌ی درست و درمون رژ لب رو هم روی لبش صاف و یکدست کنه.

مشخصات فیلم سینمایی تاندربولتز (Thunderbolts)

  • کارگردان: جیک شرایر
  • نویسنده: اریک پیرسون
  • بازیگران: فلورنس پیو، سباستین استن، لوئیس پولمن، دیوید هاربر
  • محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: (در حال حاضر) امتیازی ثبت نشده است.
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: در انتظار انتشار امتیاز
  • خلاصه داستان: والنتینا دفانتین در پی ساختن تیم ابرشرورانه تاندربولتز است و برای همین منظور، سراغ یلنا بلووا می‌رود که او را در این راه به همراهی بقیه مامورها سرپرستی کند.

نقد فیلم Thunderbolts دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضوع مورد تایید دیجی‌کالا مگ نیست.

و در نهایت، باید به این نکته هم اشاره کنم که این بازنویسی بر اساس اطلاعات موجود تا تاریخ 2024/01/23 انجام شده و ممکنه در آینده تغییراتی در فیلم ایجاد بشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *