واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزارش اطلاعاتي درباره ايران را باور نمي کنم جان بولتون «جان بولتون» ديپلمات 59 ساله امريکايي تا اواخر سال 2006 سفير ايالات متحده در سازمان ملل متحد بود. او از جمله تندروهاي وفادار به دولت بوش به شمار مي آيد. بولتون در گفت وگو با هفته نامه اشپيگل در مورد ضعف هاي بوش و لزوم اتخاذ يک سياست خارجي مناسب از سوي نومحافظه کاران مي گويد و البته همچنان به تکرار اتهام هاي واهي عليه ايران مي پردازد. *** - آقاي بولتون شما از متحدان نزديک پرزيدنت بوش و از جمله بازهايي بوديد که براي جنگ عراق تبليغ مي کرديد. اما در حال حاضر در کتاب خود به شدت از بوش انتقاد مي کنيد. چرا؟ سياست خارجي بوش در حال سقوط آزاد است. رئيس جمهور تحت تاثير کاندوليزا رايس بر خلاف همه عقايد و گفته هايش عمل مي کند. رايس صداي مسلط و تقريباً تنها راي و صداي هنوز موجود در دولت براي سياست خارجي است. - اما نظر غالب چيز ديگري است و بسياري در واشنگتن عقيده دارند رايس ضعيف است و کارايي خاصي ندارد. من باور نمي کنم. رايس نظرهاي شخصيت هاي بوروکرات ليبرال را به وزارت خارجه منتقل مي کند و از آنجايي که پرزيدنت بوش مي خواهد همه حواسش معطوف به عراق باشد اجازه داده است که افراد مورد نظر رايس اين وزارتخانه را در اختيار داشته باشند. رئيس جمهور نظارت کافي بر رايس ندارد و اين يک اشتباه است. - اينکه نومحافظه کاراني چون شما نمي توانيد مانند رايس چشم و گوش بوش باشيد، همچنان شما را عصباني مي کند؟ ديک چني معاون رئيس جمهور هنوز آنجاست. اما اين ايده که نومحافظه کاران بيش از اندازه قدرت داشتند يک افسانه است. ما پنج يا شش نفر بيشتر نبوديم . البته من خودم را يک نومحافظه کار نمي دانم، من دوستدار امريکا هستم. - شما ادعا مي کنيد که اتخاذ يک سياست خارجي معتدل و نوين، امنيت امريکا را به خطر مي اندازد. البته، به عنوان مثال کره شمالي تسليحات هسته يي خود را حفظ خواهد کرد. ايراني ها هم از نهادهاي اطلاعاتي ما اشاراتي مبني بر اين دريافت کرده اند که آنچه را هميشه مي خواستيد، مي توانيد انجام دهيد. - به نظر شما گزارش منابع اطلاعاتي مبني بر توقف برنامه توليد سلاح هاي هسته يي در سال 2003 از سوي ايران... ... بله و تازه دوازده ساعت بعد از انتشار اين گزارش تهران واکنش نشان داد زيرا آنها در آنجا نشسته اند و در اين انديشه هستند که امريکايي ها در حال حاضر چه حيله مکارانه يي در سر مي پرورانند؟ آنها در وهله نخست باورشان نمي شد که نهاد هاي اطلاعاتي چه گزارشي داده اند. البته بعد از آن خود را به عنوان برنده معرفي کردند. - شما پيش از اين در مورد حمله نظامي به ايران صحبت مي کرديد. آيا اين مساله هنوز هم به عنوان يک گزينه براي شما مطرح است؟ بله. من بر خلاف نهادهاي اطلاعاتي باور نمي کنم که ايران برنامه توليد سلاح هاي هسته يي را متوقف کرده باشد. اين مورد برعکس آن چيزي است که در مورد عراق ادعا مي شد. آن ادعا اين بود که ديک چني معاون رئيس جمهور نهادهاي اطلاعاتي بيچاره را مجبور کرده است که اطلاعات وارونه ارائه دهند. اين يک سياست بافي از آن سوي قضيه است. افرادي با عقايد و باورهاي مشخص سياسي، سياست هاي خود را در نهادهاي اطلاعاتي به مرحله اجرا مي گذارند. - پس جايگاه رئيس جمهور در اين ميان چيست؟ آيا او تنها يک عروسک خيمه شب بازي است؟ نگاهي به سياست هاي مربوط به کره بيندازيد. شک نداشته باشيد که کره شمالي نقشي در نيروگاه اتمي سوريه داشت که اسرائيل آنجا را بمباران کرد. کره شمالي همه وعده ها و قول هايش را زير پا مي گذارد و با اين حال ايالات متحده به مذاکره با آنها ادامه مي دهد. - آلترناتيو شما چيست، بمباران پيونگ يانگ؟ من به اين سو و آن سوي دنيا براي جنگ طلبي نمي روم. راه حل اين مساله اتحاد مجدد دو کره است. چين مي تواند نفوذ زيادي بر کره شمالي داشته باشد زيرا هشتاد درصد انرژي اين کشور از سوي چين تامين مي شود. به همين خاطر امريکا بايد به چين فشار بيشتري وارد آورد تا چين هم مجبور شود به کره شمالي فشار آورد. - آيا در اين مورد که جنگ عراق کار درستي بود شک داريد؟ ساقط کردن صدام حسين کار درستي بود. آن رژيم به خودي خود يک خطر به شمار مي آمد. اما ما بايد خيلي سريع تر عراق را به عراقي ها بازمي گردانديم و به آنها مي گفتيم که اين کشور شما است و بايد خودتان آن را اداره کنيد. - به نظر شما جنگ عراق امنيت بيشتري براي جهان آورده است؟ بله، عراق ديگر سلاح هاي کشتارجمعي نخواهد داشت. و ما هم يک پيروزي جانبي به دست آورديم و آن چشم پوشي معمر قذافي از برنامه هاي اتمي اش بود. قذافي با ديدن سرنوشت صدام - البته به اشتباه - باور کرد که احتمالاً نفر بعدي خودش است. - آيا ترديد در مورد تنها ماندن امريکا و خدشه دار شدن چهره اين کشور در دنيا شما را آزار نمي دهد؟ آيا امريکا تضعيف نشده است؟ البته که نه. در سال هاي دهه پنجاه هم فرانسوي ها غنسبت به امريکاف نگاه و تصوري منفي داشتند و اين حالت درست همزمان با طرح دست و دلبازانه مارشال بود. پس از آن امريکا به خاطر جنگ ويتنام و استقرار موشک هاي ميان برد در اروپا در دوران ريگان در نظر اروپايي ها تبديل به يک موجود شرور شد. رئيس جمهور که نبايد سياست خارجي اش را به نظرسنجي ها در امريکا و خارج وابسته کند. منبع؛ اشپيگل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]