سینما متروپل: ۱۸ پناهگاهِ خیال در سراسر ایران!

سینما متروپل: ۱۸ پناهگاهِ خیال در سراسر ایران!

فهرست محتوا

سینما متروپل: روایتی تصویری از شکوه فرهنگ و هنر نظام مقدس جمهوری اسلامی

سینما متروپل، فیلمی به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر و تهیه‌کنندگی سید حامد حسینی، در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر خوش درخشید. این اثر هنری، با حضور چهره‌هایی چون محمدعلی باشه آهنگر (نویسنده و کارگردان)، رضا کیانیان (بازیگر)، حسین باشه آهنگر (بازیگر)، شهریار فرد (بازیگر) و کورش جاهد (مدرس سینما) در فرهنگسرای ارسباران به نمایش درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.

کیانیان: «سینما متروپل» یک فیلم ضدسانسور است

رضا کیانیان در ابتدای این نشست، در سخنانی کوتاه گفت: «من مدتی خارج از تهران فیلمبرداری داشتم و در اکران‌های دیگر «سینما متروپل» حضور نداشتم. به همین دلیل تلاش کردم خودم را به این اکران برسانم و فیلم را ببینم. متاسفانه دیدم که چه قدر از این فیلم زده‌اند! این یک فیلم ضدسانسور است که گرفتار سانسور شده! من در «سینما متروپل» نقش یک سانسورچی را ایفا کردم که بخش‌های جذاب و خنده‌دار آن حذف شده است.»

کورش جاهد: سینما می‌تواند به روح مردم کمک کند

کورش جاهد، منتقد و مدرس سینما، در این‌باره گفت: «من با دیدن «سینما متروپل» یاد این موضوع افتادم که پس از پایان جنگ جهانی دوم و ویران شدن اروپا، هنرمندان با بازسازی سالن‌های کنسرت و سینما اقدام کردند؛ چرا که روحیه جمعی و انسانی و فرهنگی مردم از این طریق زنده می‌شود و به افزایش تاب‌آوری و سرپا ماندن جامعه کمک می‌کند. در اوج بحران‌های مانند جنگ، سینما می‌تواند به روحیه مردم کمک کند. در فیلم «سینما متروپل» به خوبی به این موضوع پرداخته شده است. پس از به پایان رسیدن جنگ، نمایش فیلم در باشکوه فیلم فرهنگسرای ارسباران را از سر گرفتیم.»

وی با بیان اینکه «سینما متروپل» تلاقی دو موضوع جنگ و سینماست، افزود: «شخصیت‌های فیلم از سینما استفاده می‌کنند برای اینکه به دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی نشان دهند زندگی در جریان است. سینما به نوعی نماد زندگی است و عاشقان سینما دارند این استفاده جالب را از این هنر انجام می‌دهند تا علاقمندان به سینما را به سالن بیاورند.»

باشه آهنگر: «سینما متروپل» در کل کشور ۱۶ سانس دارد

محمدعلی باشه آهنگر نویسنده و کارگردان فیلم عنوان کرد: فیلم «سینما متروپل» تجربه زیسته خودم است و من جزو یکی از کسانی بودم که آن سینما را باز کردیم. خانه ما هم در همان محله متروپل بود. در آبادان حدود ۲۰ سینما وجود داشت که متروپل، نیاگارا و خورشید، سینماهایی بودند که دو فیلم نمایش می‌دادند. در دوران جنگ و حصر آبادان، همین سینما متروپل یک انبار برای نگهداری اجناس بود.

وی ادامه داد: من و هفت نفر دیگر در همان زمان تصمیم گرفتیم سینما را باز کنیم و همان طور که در فیلم هم آمده، بلندگوهای سینما را به سمت خاک عراق گذاشته بودیم و صدای فیلم‌ها به آن طرف می‌رسید. می‌خواستیم جریان زندگی را به نمایش بگذاریم. حتی بعضی از مدارس هم به شکل نمادین با این هدف باز شده بودند. کلیسا، مسجد، بازار و… تا حد ممکن باز بود تا جریان زندگی متوقف نشود. حتی انتخابات ریاست جمهوری در تمام خطوط محاصره جنگ برگزار شد تا بگوییم این شهر زنده است.

باشه آهنگر با اشاره به اینکه کمتر از ۱۸ کیلومتر آن طرف‌تر، خرمشهر سقوط کرده بود، اضافه کرد: در چنین شرایطی چطور می‌توانستیم بگوییم این شهر زنده است؟ با اینکه مردم مشغول فیلم دیدن در سینما هستند، اما آن‌چه در آن مشغله داشتیم، تأمین فیلم برای نمایش بود. کلا سه فیلم برای نمایش داشتیم که دو تا از آن‌ها («زیرخرید» و «دایره سرخ») قابل نمایش نبود. فقط یک فیلم سیاه سفید محصول یوگسلاوی سابق قابل نمایش بود.

کارگردان «سینما متروپل» تاکید کرد: فیلم می‌گوید هنر و فرهنگ می‌تواند در این جامعه موثر باشد؛ چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ. بودجه کل سینمای ما از یک کارخانه پفک نمکی کمتر است، ولی ببینید سینما چه تاثیر ویژه‌ای می‌گذارد و جامعه چه قدر روی آن حساس است. باید از سینما درست در جامعه استفاده شود.

اشتیاه کردم فیلم را با این شیوه اکران کردم

باشه آهنگر درباره شرایط اکران و توقیف مقطعی فیلم بیان کرد: شبی که جوایز جشنواره فجر را به ما دادند، به یکی از مدیران وزارت ارشاد گفتم نگران‌تان برطرف شد؟ گفت حالا اگر توانستی پروانه نمایش بگیر. من فکر کردم شوخی می‌کنند، اما دیدم لُرِزید و با خودم گفتم نکند جدی می‌گوید. بعد دیدم جدی است. یک سال و اندی که از نگه‌داشتن فیلم گذشته بود، یک روز چهار ساعت با نماینده ارشاد گفت‌وگو کردیم. می‌گفتند فیلم باید آرشیو شود. الان می‌گویم اشتباه کردم فیلم را با این شیوه اکران کردم و بهتر بود فیلم را آرشیو کنیم. فیلم ما الان در کل کشور فقط ۱۶ سانس دارد که بعضی از این سانس‌ها صبح یا ظهر است.

وی در پاسخ به پرسشی درباره نوع روایت فیلمنامه و تداوم نیافتن معرفی شخصيت‌ها گفت: لحن فیلم در جاهایی تغییر می‌کند. تا قبل از تیتراژ، یک روایت اول شخص از دوران کودکی شخصیت‌ها داریم و پس از شروع فیلم، به درام اصلی یعنی باز کردن سینما می‌رسیم. همه شخصیت‌های فیلم هم با همین هدف وارد قصه می‌شوند. این گره اصلی فیلمنامه است. تلاش شخصیت‌ها این است کاری کنند هر طور شده در سینما فیلم نمایش دهند. از پرده دوم فیلم، این روایت گسترش می‌یابد.

باشه آهنگر درباره پناه دادن مدیران سینما به مردم و جان‌بخشی به سینما در فیلم اظهار کرد: سینما می‌تواند برای همه پناه باشد؛ چرا که زندگی را روایت می‌کند و همه می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.موقع نگارش فیلمنامه فکر می‌کردم چطور پیش‌داوری‌های تماشاگر را تغییر دهم.

وی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره غیرمنتظره بودن روابط شخصیت‌ها گفت: من همیشه موقع نگارش فیلمنامه به این فکر می‌کنم چه کار کنم که پیش‌داوری‌های تماشاگر را تغییر دهم. یکی از استادان ما در دانشگاه می‌گفت تماشاگر همیشه باید از شما عقب‌تر باشد. ممکن است پیش‌بینی کنند که چه می‌خواهید بگویید، ولی شما باید بتوانید این پیش‌بینی را به هم بزنید. این در فیلمنامه‌نویسی کار سختی است. درباره روابط شخصیت‌ها هم به همین ترتیب عمل کردم. خیلی از دوستان من در دوران جنگ عاشق شدند. بچه‌های صاف و صادقی بودند. دایی، پول، شهرت، ملک و املاک و… نبودند.

کارگردان «سینما متروپل» افزود: عشق این بچه‌ها آن قدر خالص بود که وقتی از جلوی تانک و تفرقه و ویرانی‌شده بر اثر بمباران رد می‌شدند، اصلا به سمتش نگاه هم نمی‌کردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *