۲۸ روز بعد: وقتی وحشت، انسان را میسازد یا در هم میشکند!
فیلم «۲۸ روز بعد» (28 Days Later) ساخته دنی بویل، تنها یک فیلم زامبیمحور نیست؛ بلکه سفری است به اعماق تاریک روح انسان و بررسی این سوال که آیا در مواجهه با فاجعه، فضیلتها پیروز میشوند یا غرایز بقا؟ در این نقد و بررسی، با نگاهی دقیقتر به این اثر میپردازیم.
هشدار! این نقد فیلم ممکن است بخشهایی از داستان را فاش کند.
بررسی فیلم «۲۸ روز بعد»: بازگشتی به فرم
«۲۸ روز بعد» یک اثر مهم در ژانر وحشت است، اما اصالت واقعیاش در این نیست که صرفا با زامبیهای سریع و خشن طرفیم. بلکه فیلم داستانی است دربارهی انسانها، شخصیتهایی که بارها و بارها در طول فیلم با آنها روبرو میشویم و نه صرفاً اکشن و ترس. دنی بویل با استفاده نوآورانه از دوربین دیجیتال، حس مستندگونهای به فیلم داده است. در روزهایی که این فناوری چندان رایج نبود (و هنوز هم فیلمسازان بسیاری از آن دوری میکنند)، بویل و تیمش با کمترین امکانات، نوع متفاوتی از تصویربرداری را به نمایش گذاشتند؛ تصاویری که حس واقعگرایی و تجربهی بصری را به شکلی بیسابقه افزایش میدهند.
مایکل مان جلوتر از همه به این موضوع اشاره کرد. اما دنی بویل بهترین برداشت را از آن ارائه داد. «۲۸ روز بعد» به ما یادآوری میکند که انسانها میتوانند حتی از زامبیها هم وحشیتر و بیرحمتر باشند و این همان درونمایهای است که فیلم را به تجربهای تکاندهنده تبدیل میکند.
داستان فیلم در یک نگاه
چند سال پس از آنکه ویروس خشم (Rage Virus) بریتانیا را به نابودی کشاند، اروپا این کشور را قرنطینه میکند و بازماندگان را به حال خودشان رها میکند. اسپایک (الفی آلن)، پسری ۱۲ ساله است که همراه با والدینش در یکی از دهکدههای ایزولهشده به زندگی ادامه میدهد و حالا به سنی رسیده که باید با خروج از این منطقه و کشتن زامبیها، ثابت کند که مرد شدهاست. بنابراین همراه پدرش جیمی (آرون تیلور-جانسون) راهی سفری کوتاه میشود و مادر بیمارش آیلا (جودی کومر) را تنها میگذارد. فیلم از همین ابتدا مضمون بزرگسالی و بلوغ را پررنگ میکند؛ اینکه اسپایک مجبور است برای اثبات خودش، با خودش نبرد کند؛ چون تغییر فرا رسیده است.
آنها در طول مسیر با چندین نقطه از فیلم روبرو میشوند. ما هم مانند اسپایک کنجکاو هستیم که ببینیم این جهان در چه وضعیتی به سر میبرد و بویل با معرفی چند نخبه از زامبیها، به ما میگوید که آنها نه تنها از بین نرفتهاند، بلکه خودشان را با شرایط سازگار کردهاند.
دنی بویل؛ کارگردانی که فراتر از ژانر میرود
دنی بویل برای ساخت «۲۸ روز بعد» هم کار مشابهی را انجام داده و آن را با دوربینهای آیفون فیلمبرداری کردهاست. بهگفتهی بویل، هرگز حس آماتور بودن به ما نمیدهد؛ قاببندیها و رویکرد همیشگی بویل را هم دارد. او با استفاده از این تکنیک، نه تنها داستان را روایت میکند، بلکه تجربهای حسی و دراماتیک را هم به تماشاگر منتقل میکند. او تلاش میکند تجربههای احساسی و دراماتیک ارائه دهد و در این زمینه هم موفق میشود. اما برای کسانی که با هدف تماشای یک اثر ترسناک هیجانانگیز به سراغ «۲۸ روز بعد» میروند، افت ریتم فیلم ملموس است. اینکه نوزادِ سالم -یا حداقل سالم متولد شدنش- در قسمت بعدی نقشی کلیدی دارد، یا خیر را هم باید منتظر ماند و دید.
با این همه، اگر فیلم با تصمیم اسپایک برای ترک خانه به اتمام میرسید یا او را در مقابل جیم (کیلین مورفی / شخصیت اصلی فیلم اول) قرار میداد، هیچ انتقادی به آن وارد نبود. اما بویل و گارلند یکی از عجیبترین پایانبندیهای ممکن را برای «۲۸ روز بعد» انتخاب کردهاند که شاید حتی تجربهی تماشای فیلم را به کلی خراب کند؛ جایی که جیمی (جک اوکانل) و دارودستهاش با لباسهای رنگارنگ از راه میرسند و مانند نینجا به اینسو و آنسو میپرند. از جنبهی داستانی، شخصیت جیمی قابل درک است؛ او بهدرستی رشد نکرده، هنوز در دوران کودکی باقی مانده و ترومای آن دوران در ترکیب با عدم حضور یک راهنما، وی را به موجودی نامتعارف تبدیل کرده که در ذهنش، کودکانهبودن و خشونت، در کنار هم قرار میگیرند.
متاسفانه، طریقی که این شخصیت و فرقهاش در پایان به نمایش گذاشته میشوند، بهشدت کارتونی و مضحک است و با فضای قصه همخوانی ندارد. ناگهان فیلم همهی جدیت و سیاهی خود را از دست میدهد و به یک پارودی تبدیل میشود که جای سوال دارد. شخصیت بویل میخواهد با اغراق، جنون این آدمها را نشان دهد اما تفاوت ۱۸۰ درجهای لحن فیلم، باعث میشود تا این پایانبندی، آن تاثیرگذاری لازم را نداشته باشد و اینکه متوجه شویم این همان جیمی کوچک ابتدایی فیلم است هم چندان فایدهای ندارد.
نقاط قوت و ضعف فیلم:
| نقاط قوت | نقاط ضعف |
|---|---|
| فیلمنامهی دراماتیک و شخصیتمحور الکس گارلند | عدم همخوانی پایانبندی با لحن فیلم |
| بازی خوب جودی کومر و ریف فاینز | سرعت ریتم فیلم در نیمهی دوم |
| تعلیق راضیکننده سکانسهای اکشن | استفادهی افراطی از بولت تایم |
شناسنامه فیلم «۲۸ روز بعد» (28 Years Later)
- کارگردان: دنی بویل
- نویسنده: الکس گارلند
- بازیگران: جودی کومر، آرون تیلور-جانسون، جک اوکانل، الفی ویلیامز، ریف فاینز
- محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده، بریتانیا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۸%
- خلاصه داستان: سالها پس از اینکه ویروس خشم (Rage Virus) بریتانیا را به نابودی کشاند، اروپا این کشور را قرنطینه میکند و بازماندگان را به حال خودشان رها میکند. اسپایک (الفی آلن)، پسری ۱۲ ساله است که همراه با والدینش در یکی از دهکدههای ایزولهشده و کوچک باقی مانده، زندگی میکند.
منبع: دیجیکالا مگ
«۲۸ روز بعد» به ما یادآوری میکند که انسانها میتوانند از زامبیها هم وحشیتر و بیرحمتر باشند و «۲۸ سال بعد» این درونمایه را از زاویه دید یک کودک به نمایش میگذارد. با این حال، حرف اصلی فیلم، بلوغ در جهانی است که انسانیت در آن معنایی ندارد و هر روز باید برای بقا جنگید. از این نظر، جهان «۲۸ روز بعد» شاید چندان هم دور از واقعیت نباشد؛ ما هر روز آن را زندگی میکنیم.







