سریال «گروگان»: آیا فصل اول ارزش تماشا دارد؟ + نقدهایی که انتظارش را ندارید!
سریال «گروگان» (Hostage) جدیدترین اثر بریتانیایی سرویس آنلاین نتفلیکس است که توانسته نظرات متفاوتی را به خود جلب کند. در این مقاله به بررسی دقیق فصل اول این مینی سریال میپردازیم و نقدهایی را مرور میکنیم که شاید انتظار شنیدنشان را نداشته باشید.
«گروگان» یک مینیسریال مهیج و سیاسی بریتانیایی است که جولین دلپی و سوران جونز در آن به ایفای نقش پرداختهاند و نقش رئیس جمهور فرانسه و نخست وزیر بریتانیا را به ترتیب برعهده دارند. این سریال توسط نتفلیکس منتشر شده و با داستان پیچیده و بازیهای جذاب خود، توجه مخاطبان را جلب کرده است.
داستان سریال «گروگان» از چه قرار است؟
داستان «گروگان» حول محور یک اجلاس بینالمللی میان رهبران فرانسه و بریتانیا میچرخد که به طرز غیرمنتظرهای به بحران کشیده میشود. در پی یک حادثه، همسر نخست وزیر بریتانیا ربوده میشود و رئیس جمهور فرانسه مورد باجگیری قرار میگیرد. این رویدادها رهبران دو کشور را مجبور میکنند در شرایطی دشوار و تهدیدهای فزاینده، تصمیمهای حیاتی بگیرند و مخاطب را با دنیایی از پیچیدگیها و پرتنش سیاسی-بینالمللی روبرو میسازند.
نظر منتقدان درباره سریال «گروگان» چیست؟
برای درک بهتر ارزش تماشا کردن سریال «گروگان»، نگاهی به نظرات منتقدان درباره این اثر میاندازیم:
- راتن تومیتوز: امتیاز ۱۲٪ (امتیاز مخاطبان: ۴۴٪)
- متاکریتیک: امتیاز ۱۹ از ۱۰۰ (بر اساس ۱۱ نقد)
در ادامه، خلاصهای از نقدهای مطرح شده در وبسایتهای معتبر را بررسی میکنیم:
Collider
ایزابلای سوارز منتقد Collider، معتقد است این سریال یکی از آن مجموعههای تلویزیونی است که برای تماشا کردن همه قسمتهایش پشت سر هم ساخته شده است. زیرا هر قسمت پرسشهایی ایجاد میکند اما نویسندگان به طور هوشمندانهای تعداد مناسبی از افشاگریها را نگه میدارند تا شما از ابتدا تا انتها با داستان همراه بمانید.
Variety
آرامیده تینووبو از Variety مینویسد: با وجود برخی داستانهای بهشدت غیرواقعی و یک پیچش، سریال «گروگان» قطعاً ارزش تماشا کردن را دارد.
The Guardian
لوسی منگان از The Guardian، این سریال را داستانی پرجنجال، پرانرژی و جذاب توصیف میکند و در عین حال، دو نقش عالی را به دو زن در میانسالی اختصاص میدهد و سپس آنها را به عنوان شخصیتهای مستقل نه نمادهایی صرف پیش میبرد.
TV Guide
گویا بیکر وایتلا از TV Guide مینویسند: در پنج قسمت سریع و پرتحرک، سریال «گروگان» پیچشها و نشانههای گمراهکنندهی به اندازهی کافی ارائه میدهد تا مخاطب دوباره برای قسمت بعدی بازگردد. با این حال، مانند بسیاری از درامهای سیاسی معاصر، ممکن است تماشای آن برای لذتبخشتر باشد اگر نسبت آن با سیاست دنیای واقعی را نادیده بگیرید.
The Independent
هلن کافی از The Independent مشکل این سریال را وجود داستانی کمرمق در زیر ظاهر صیقلی آن میداند، داستانی که از سطحی و بیاهمیت به طور کامل عجیب و غریب تغییر میکند.
The A.V. Club
برایان تالریکو از The A.V. Club معتقد است: شای چپن و تیمش میتوانند در دو ساعت پایانی راهی رضایتبخش برای ترکیب درام شخصیتی و سیاسی دو شخصیت اصلی پیدا کنند، به گونهای که سطحی بودن سه قسمت ابتدایی تنها به عنوان مقدمه به نظر برسد. این امکان وجود دارد، اما پایان آزاردهنده و معلق قسمت سوم، احتمالاً دریایی از یک نتیجهی رضایتبخش و پُر محتوا برای مخاطب را کمرنگتر میکند.
RogerEbert.com
ناندینی بالیال از RogerEbert.com مینویسد: نه تحسینبرانگیز و نه افتضاح، این سریال در میانه بیثباتی هنری شناور است. اگر برای تلویزیون خستهکننده جایزه اِمی میدادند، مطمئنم سریال Hostage بدون شک تمامی جوایز را از آن خود میکرد.
ناندینی بالیال در بخشی دیگر از نقد خود میگوید: اگر جمعیتی از شخصیتها داشته باشید که در واقع شخصیت نیستند، پس موفقیت در جلب توجه مخاطب حتی در سطحیترین حد دشوار خواهد بود و وقتی به قواعد ژانر مهیج که حکم میکند کسی کشته شود تا حس مخاطره شبیهسازی شود توجهی نکنید، در آن صورت هیچکس به داستان و شخصیتها اهمیت نمیدهد.
جمعبندی
با توجه به نقدهای ضد و نقیض، تصمیم با شماست که آیا سریال «گروگان» ارزش وقت گذاشتن دارد یا خیر. اگر به دنبال یک تریلر سیاسی با داستانی پیچیده هستید، ممکن است از تماشای این سریال لذت ببرید. اما اگر انتظار یک اثر عمیق و هنرمندانه را دارید، شاید بهتر باشد به سراغ گزینههای دیگری بروید.







