چین و روسیه: یک همکاری مستقل و سازنده در عرصه جهانی
در دنیای امروز، همکاریهای بینالمللی در عرصه سیاست و اقتصاد به یک واقعیت انکارناپذیر تبدیل شده است. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین اتحادها در این زمینه، همپیمانی چین و روسیه است. این دو کشور که به عنوان قدرتهای بزرگ جهان شناخته میشوند، در سالهای اخیر روابط خود را بهویژه در زمینههای اقتصادی، نظامی و سیاسی تقویت کردهاند. رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، در اظهارات اخیر خود تأکید کرد که روابط چین و روسیه نه تنها به دیگر کشورها مربوط نیست بلکه تحت تأثیر آنها نیز قرار نمیگیرد. این جمله، بهخوبی نشاندهنده تعهد دو طرف به حفظ استقلال و ثبات در روابط دوجانبه خود است.
روابط چین و روسیه بر پایه اصول متقابل احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی و همچنین تأکید بر عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر بنا شده است. در این راستا، یکی از موضوعات کلیدی که همواره در گفتگوهای سیاسی میان دو کشور مطرح شده، موضوع تایوان است. روسیه بارها به صراحت اعلام کرده که تایوان جزئی از خاک چین است و این موضع برای چین از اهمیت ویژهای برخوردار است. چین از سوی دیگر، این حمایت روسیه را گامی مهم در راستای مسأله وحدت ملی خود تلقی میکند و بر آن تأکید میورزد.
در چند سال اخیر، چین و روسیه توافقهای بسیاری در زمینههای اقتصادی امضا کردهاند که شامل پروژههای مشترک در حوزه انرژی، زیرساختها و فناوریهای نوین میشود. همکاریهای اقتصادی این دو کشور، نه تنها به تقویت اقتصاد داخلی آنها کمک میکند، بلکه بهعنوان یک الگوی جدید از همکاری بینالمللی نیز به شمار میآید. بهعنوان نمونه، پروژه نورد استریم ۲ و توافقات پذیرفتهشده در زمینه انتقال گاز طبیعی از روسیه به چین از مهمترین این پروژهها به حساب میآید.
علاوه بر همکاریهای اقتصادی، چین و روسیه در زمینه نظامی نیز همکاریهای نزدیکی داشتهاند. برگزاری مانورهای مشترک نظامی و تبادل تجربیات در زمینههای دفاعی نمایانگر عزم راسخ دو کشور برای افزایش توان دفاعی خود و حفظ ثبات منطقهای است. از سوی دیگر، این نوع همکاریها باعث افزایش نفوذ این دو کشور در سطح جهانی شده و قدرتهای غربی را در موقعیتی چالشبرانگیز قرار داده است.
تحولات اخیر در عرصه جهانی، از جمله بحرانهای اقتصادی، تحریمهای غرب، و تغییرات اقلیمی، بر لزوم همکاریهای بیشتر چین و روسیه تأکید میکند. این دو کشور بهطور مشترک به دنبال یک ساختار جدید برای نظم بینالمللی هستند که در آن اراده ملتها و حقوق حاکمیتی آنها مطرح شود. این رویکرد، میتواند بهعنوان یک آلترناتیو در مقابل نهادهای بینالمللی فعلی که غالباً تحت سلطه غرب عمل میکنند، مطرح شود.
در این راستا، بیشک یکی از اهداف مشترک چین و روسیه، تقویت سازمانهای چندجانبهای چون شانگهای و BRICS میباشد. این سازمانها بهعنوان ابزاری برای ترویج همکاریهای منطقهای و جهانی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی عمل میکنند و میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر تحولات آینده جهان داشته باشند.
بهطور کلی، همکاری چین و روسیه را میتوان یک مدل جدید از دیپلماسی و تعامل در عصر حاضر دانست. این دو کشور با تقویت روابط خود و تأکید بر اصول همکاریهای متقابل، در تلاشند تا نه تنها منافع دوجانبه خود را تأمین کنند بلکه به ثبات و امنیت جهانی نیز کمک نمایند. در نهایت، این همکاری فرصتی برای بازنگری در ساختارهای موجود بینالمللی فراهم آورد که نیازمند تحولی بنیادی و جدید هستند. به عبارت دیگر، همکاری چین و روسیه میتواند بهعنوان یک نماد از قدرت در برابر چالشهای جهانی مطرح شود و با تأثیرگذاری خود، نظم جدیدی در عرصه جهانی ایجاد کند.







