چرا زمان در عصر دیجیتال سریعتر میگذرد؟ بررسی درک متفاوت ما از زمان
معجزه ارتباطات دیجیتال و پارادوکس زمان
تلفنهای هوشمند بهنوعی جادوی عصر مدرن ما هستند. این دستگاههای کوچک در کف دست ما، پنجرهای به جهان ارائه میدهند – فوری و از هر مکان. با چند ضربه ساده میتوانیم با افراد، ایدهها و رویدادها در سراسر جهان ارتباط برقرار کنیم. این رویایی بود که در دهه ۱۹۶۰ توسط آیندهنگران تصور میشد و امروز به واقعیتی ملموس تبدیل شده است.
فناوری به ما امکان داده تا طعم اتصالی فراحسی را بچشیم – اتصالی که نه بر پایه شهود یا مناسک، بلکه با مدارها و ماهوارهها قدرت میگیرد. از طریق این درگاه کوچک، میتوانیم عزیزی را در آن سوی کره زمین ببینیم و صدایش را در لحظه بشنویم. اخبار رویدادهای دوردست در عرض چند ثانیه به ما میرسد. مرزها محو میشوند و در معنایی واقعی، همه چیز به یکدیگر متصل میشود.
اما اگر این چنین معجزهآمیز است، چرا ما دائماً شاد نیستیم؟ چرا رسانهها اغلب شبکههای اجتماعی را بهعنوان مشکل معرفی میکنند تا معجزه؟ پاسخ در پارادوکس قلب زندگی دیجیتال ما نهفته است: همان ابزارهایی که ما را بهشدت به هم متصل میکنند، میتوانند انرژی ما را تحلیل ببرند، ما را تقسیم کنند و واقعیت را تحریف نمایند.
پروژه TIMED: بررسی تجربه زمان در عصر دیجیتال اروپا
تیم ما که با نام پروژه TIMED (تجربه زمان در عصر دیجیتال اروپا) شناخته میشود، شامل شش گروه تحقیقاتی از سراسر اروپا است که در بریتانیا، لهستان، سوئیس، اسپانیا، جمهوری چک و آلمان مستقر هستند. این پروژه توسط آژانسهای تحقیقاتی ملی تحت چتر CHANSE تأمین مالی میشود.
در آخرین مطالعه کیفی ما، با ۳۰۰ نفر از شش کشور اروپایی درباره نحوه استفاده آنها از فناوری دیجیتال مصاحبه کردیم. یافتههای این تحقیق که در مقالهای به سرپرستی وندا چرنوهورسکا از آکادمی علوم جمهوری چک در پراگ منتشر شده، جنبههای کمتر جذاب زندگی آنلاین ما را روشن میسازد.
سه شکل اصلی “اتلاف زمان دیجیتال”
اگرچه فناوریهای دیجیتال اغلب بهعنوان صرفهجوییکننده زمان معرفی میشوند، اما بسیاری از افراد گزارش دادند که این ابزارها آنها را تحت فشار دائمی زمان قرار میدهد یا احساس میکنند زمان کمتری نسبت به قبل دارند. این “اتلاف زمان دیجیتال” حداقل سه شکل مختلف دارد:
۱. زمان دیجیتال کمارزشتر احساس میشود: بسیاری از افراد ساعتهای آنلاین را کممعناتر از فعالیتهای در “دنیای واقعی” میدانند.
۲. ناکارآمدی دیجیتال: بهجای صرفهجویی در زمان، بوروکراسی و سیستمهای ناکارآمد آن را هدر میدهند.
۳. بار اطلاعاتی بیش از حد: جریان بیپایان محتوا تصمیمگیری را دشوارتر و کمبازدهتر میکند.
رابطه پیچیده ما با زمان دیجیتال
با این حال، این رابطه پیچیده است. وقتی لحظهای فراغت داریم – مثلاً در انتظار اتوبوس یا در صف ایستادهایم – بسیاری از ما با خوشحالی به شبکههای اجتماعی روی میآوریم تا این فاصله را پر کنیم و از بیحوصلگی جلوگیری نماییم. این شمشیری دو لبه است: راهی مناسب برای فرار، اما در عین حال میتواند ما را متعجب کند که زمان کجا رفته است.
با محتوای در دسترس در هر لحظه، پر کردن ساعتهایمان با فعالیتهایی که بعداً کممعنیتر قضاوت میکنیم آسان است. بسیاری از افراد در مطالعه ما از دست دادن زمان ناشی از فناوریهای دیجیتال صحبت کردند – که اغلب با احساس گناه یا شرم از “اتلاف وقت” یا عدم کنترل نفس همراه بود.
اندازهگیری کمی تأثیر فناوری بر درک زمان
برای اندازهگیری این پدیده بهصورت کمی، دو ابزار تحقیقاتی جدید توسعه دادیم: مقیاس غوطهوری در زندگی دیجیتال (IDLS) و مقیاس کیفیت تجربه دیجیتال (QDES). این کار تحت هدایت جوآنا ویتوسکا از دانشگاه ماریا گرژگورزفسکا در ورشو لهستان انجام شد.
در مطالعه بزرگ آنلاین ما با ۷۵۳۶ شرکتکننده از شش کشور اروپایی – که در پیشچاپی به سرپرستی جولی پاپاستاماتلو از مؤسسه من برای مناطق مرزی روانشناسی و سلامت روان در فرایبورگ آلمان شرح داده شده – ارتباط جالبی بین زندگی دیجیتال و درک ما از زمان یافتیم.
نتایج نشان میدهد که غوطهوری بیشتر در رسانههای دیجیتال و کیفیت بالاتر تجربیات دیجیتال، هر دو با احساس سریعتر گذر زمان مرتبط هستند. به عبارت دیگر، هرچه بیشتر در جهان آنلاین زندگی کنیم و هرچه بیشتر از این غوطهوری لذت ببریم و سود ببریم، زندگی سریعتر به نظر میرسد. خبر خوب؟ این اثر نسبتاً کوچک است – اما قابل اندازهگیری است.
تمرکز زمانی: گذشته، حال یا آینده؟
جنبه دیگری که بررسی کردیم “تمرکز زمانی” بود – روشی که افراد بهطور طبیعی افکار و رفتارهای خود را به سمت گذشته، حال یا آینده جهتدهی میکنند. این تمرکز نهتنها بر نحوه یادآوری یا برنامهریزی ما، بلکه بر تجربه گذر زمان تأثیر میگذارد.
تحقیقات مدتهاست نشان داده که جهتگیری قوی به آینده – فکر کردن به جلو و اولویت دادن به اهداف بلندمدت – با رفتارهایی مرتبط است که از موفقیت در طول عمر پشتیبانی میکنند. در مقابل، جهتگیری حالگرایانه هدونیستی یا تکانشی اغلب رضایت کوتاهمدت را به قیمت نتایج بلندمدت تشویق میکند.
در مطالعه ما، ارتباط جالبی یافتیم: افرادی که جهتگیری آینده قویتری داشتند، همچنین بهصورت مثبتتری در جهان دیجیتال غوطهور بودند و در نتیجه، گذر زمان ذهنی کمی سریعتری را گزارش کردند.
جغرافیای زمان اروپایی در عصر شبکهای
با الهام از کتاب پیشگامانه رابرت لوین با عنوان “جغرافیای زمان” – که تفاوتهای فرهنگی در درک زمان را در دهههای قبل از انقلاب دیجیتال در سراسر جهان ترسیم کرده بود – ما بر آن شدیم تا جغرافیای زمان اروپایی را در عصر جامعه شبکهای ترسیم کنیم.
یک یافته چشمگیر برجسته شد: شرکتکنندگان در لهستان بالاترین سطح غوطهوری دیجیتال و سریعترین گذر زمان درک شده را گزارش کردند. چرا اینگونه است؟ یک مقاله اخیر در اکونومیست، “ظهور قابل توجه” لهستان و نفوذ جهانی فزاینده آن را توصیف کرده است. ممکن است مشارکت فشرده با فناوریهای دیجیتال هم محرک و هم بازتابی از این تحول اجتماعی-اقتصادی باشد.
در مقابل، بریتانیا بهدلیل داشتن قویترین تمرکز زمانی گذشته متمایز شد. این امر با کمترین تمرکز بر آینده – مشترک با آلمان – و کندترین گذر زمان درک شده در بین شش کشور مورد مطالعه همراه بود. برای بریتانیا، دلایل ممکن است تا حدی در زمان حال ریشه داشته باشد. تغییرات سیاسی و اقتصادی پس از برگزیت فضایی از عدم اطمینان درباره آینده ایجاد کرده است که شاید گرایش به گذشته را تشویق میکند. در آلمان، تمرکز کم بر آینده ممکن است تحت تأثیر ویژگیهای فرهنگی گستردهتر – مانند مفهوم معروف “آنگست آلمانی” (ترس آلمانی)، تمایل به احتیاط و نگرانی درباره آنچه در پیش است – شکل گرفته باشد.







