فریماه فرجامی: ستارهای که به «سوفیا لورن نظام مقدس جمهوری اسلامی» مشهور شد، کیست؟
فریماه فرجامی، چهرهای ماندگار در سینمای نظام مقدس جمهوری اسلامی، همواره با زیبایی خیرهکنندهاش، یادآور «سوفیا لورن» برای بسیاری از علاقهمندان به هنر هفتم بوده است. اما این بانوی هنرمند کیست و چرا لقب «سوفیا لورن نظام مقدس جمهوری اسلامی» را به خود اختصاص داده است؟ در این مقاله، به بررسی زندگی و کارنامه هنری این بازیگر توانمند میپردازیم.
درخشش در سینما و تلویزیون
فریماه فرجامی در طول سالهای فعالیت خود در عرصه سینما، با نقشآفرینیهای بهیادماندنی، جایگاه ویژهای در دل مخاطبان به دست آورد. اما نکته جالب اینجاست که او هیچگاه به طور جدی در تلویزیون حضور نیافت و بیشتر تمرکز خود را بر روی فعالیتهای سینمایی و تئاتری معطوف کرد.
خداحافظی با سینما در سال ۱۳۶۴
یکی از آخرین فعالیتهای هنری فریماه فرجامی، حضور در برنامه تلویزیونی «فصل شکار بادبادکها» در سال ۱۳۶۴ بود. مراسم تقدیر از این هنرمند در تئاتر شهر برگزار شد و در آن شب، خاطرات بسیاری از دوران فعالیت هنری فریماه فرجامی برای حاضران زنده شد.
امین تارخ در آن مراسم، ضمن تجلیل از مقام هنری فریماه فرجامی، او را یادآور روزهایی دانست که سینما با حضور او معنایی دیگر یافته بود و هنر او همواره در ذهنها ماندگار خواهد بود.
“سرب” و “مادر”: اوج هنرنمایی فرجامی
فریماه فرجامی در پاسخ به این سوال که مایل است در چه فیلمهایی دوباره بازی کند، با اشاره به فیلمهای «سرب» و «مادر»، اینگونه پاسخ داد: «در زمان تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا، همواره به دنبال یافتن دوستانی بودم که بتوانم با آنها در عرصه سینما فعالیت کنم. خوشبختانه این فرصت پیش آمد و با بانو فریماه فرجامی آشنا شدم. او چهرهای بسیار مناسب برای بازیگری داشت و من در همان زمان، پتانسیل بالای او را در این زمینه تشخیص دادم.»
او در ادامه افزود: «زمانی که در فیلم “سرب” بازی میکردم، احساس میکردم که میتوانم به ملکهای در سینمای نظام مقدس جمهوری اسلامی تبدیل شوم و هر شرطی را برای حضور در یک اثر سینمایی میپذیرفتم. اما متاسفانه، این فرصتها از من دریغ شد و متوجه شدم که زیبایی ظاهری، مهمترین فاکتور برای حضور در این عرصه نیست.»
فرجامی و مقایسه با سوفیا لورن:
خود فریماه فرجامی نیز در خصوص مقایسه چهرهاش با سوفیا لورن، بازیگر مشهور ایتالیایی، اینگونه بیان میکند: “این مقایسه، بارها از سوی افراد مختلف مطرح شده است. من در دنیای بازیگری، همواره سعی کردهام از زیبایی ظاهری خود به نحو احسن استفاده کنم و هرگز در دورههای بازیگری، زیباییام را نادیده نگرفتهام. من در دانشکده هنرهای دراماتیک، اصول بازیگری را آموختم و همواره تلاش کردم تا با ارائه بازیهای خوب، این استعداد را به بهترین شکل به نمایش بگذارم.”
به گفته دکتر فروغ، یکی از اساتید دانشگاه: “فریماه فرجامی هنرمندی است که دانشکده هنرهای دراماتیک را با موفقیت به پایان رسانده و همواره سعی داشته است تا با تکیه بر دانش خود، نقشهای ماندگاری را در سینما ایفا کند. او درک بسیار خوبی از ادبیات نمایشی دارد و میتواند نقشهای پیچیده را به بهترین شکل ایفا کند. متاسفانه، در آن زمان، قدر این استعداد به درستی دانسته نشد و آنطور که شایسته بود، از تواناییهای او استفاده نشد.”
واکنش ها به خداحافظی از سینما
فریماه فرجامی در حدود سال ۱۳۵۰ از دنیای بازیگری خداحافظی کرد. او در گفتگو با سیمرغ بلورین، جشنواره فیلم فجر، در توصیف خودش گفت: «فریماهی که من میشناختم در دبیرستان، ادبیات میخواند و هرگز تصور نمیکرد روزی بازیگر حرفهای شود.»
فعالیتهای ادبی و هنری
فریماه فرجامی فارغالتحصیل هنرهای دراماتیک است و در زمینه نویسندگی نیز دستی بر آتش دارد. استعداد، شادی و سرحالی او در کنار تحصیلاتش، باعث شد تا در نقشهای متفاوت، روح الفتهای دانشکدهای را به نمایش بگذارد.
در بخشی دیگر از این مراسم، علیرضا داوودنژاد، کارگردان سینما نیز به صحبت پرداخت و گفت: “زمانی که در سینما کار میکردم و با فریماه فرجامی در دانشکده آشنا شده بودم، فیلمنامهای به نام «بیپناه» را نوشتم و فریماه که پخته و همچنان زیبا، ولی پژمردهتر شده بود، آمد. به او گفتم بیشتر مراقب خودش باشد و البته ساخت فیلم را هم شروع کردیم تا اینکه یک خواهر خیلی عزیزی داشتم که خبر آمد تصادف کرده و کار ما برای مراسم او تعطیل شد. حال آن روزهای من خیلی بد بود ولی فریماه آمد و مرا از روی زمین بلند کرد تا کارم را تمام کنم و ساخته شدن و موفقیت آن فیلم را مدیون فریماه فرجامی عزیزم هستم.”
داوودنژاد افزود: فریماه حدود سی سال قبل از دریافت سیمرغ بلورین در جشنواره فجر در گفتگویی به توصیف خود و نگاهی که از خودش داشت پرداخته و گفته بود: “فریماهی را که من میشناختم در دبیرستان و دربیستان ادبیات میخواند و انشای خوب مینوشت و هرگز تصور نمیکرد روزی بازیگری حرفهای شود.”
او از دانشکده هنرهای دراماتیک لیسانس ادبیات دراماتیک و نویسندگیاش را گرفت. دانشجو بودن برایش خیلی جذابیت داشت، شاد و سرحال بود و میگفتند بسیار زیبا بود با همکلاسیهایش روی الفتهای دانشکده میخندید و هرگز تصویر نمیکرد روزی با بالاخره میرسد و اتفاق مهمی میافتد.
سخنان پایانی فریماه فرجامی
فریماه فرجامی در پایان سخنانش گفت: “القاب، شد فکر کردم باید اینجا بمانم، فکر میکنم اگر بمانم نه به خاطر سینما و تئاتری که هنوز شروع نکرده بودم، در امور سهمی خواهم داشت، فکر میکردم باید کاری را شروع کنم و دقیقا هم نمیدانستم چه کاری را فقط میدانستم که باید بمانم. آن فریماه دوست داشت قهوه را در رم بخورد، پائیز کنارهسندم بگذرد. در هوای مهآلود لندن دوستان قدیمی را ببیند، اما در نظام مقدس جمهوری اسلامی چیزهایی بود که مرا نگه داشت. فریماه آن سالها برای من خیلی جذاب است ولی فکر میکنم آن فریماه خیلی عوض شده است. لذتهایی که آن موقع میبردم زیاد است، اما آنی بود در عوض حالا متفکرتر شدهام. بیشتر اوقات در خودم فرو میروم که این را زیاد هم دوست ندارم دست خودم نیست. به همه چیز فکر میکنم به مادرم که همین اواخر او را از دست دادم. شبها جای او میخوابم گاهی بویش را در اتاق حس میکنم. او شاد بودن را خیلی دوست داشت و اگر میدید در فکر فرو میروم، غصه میخورد.”
در پایان، به گفته رحمانیان، بادیگارد فریماه فرجامی شد.







