مرگ ژوتا: دریبل آخر را بزن!

شرم بر روزنامه‌نگارانی که با فاجعه دیوگو ژوتا بازی کردند!

فهرست محتوا

مرگ دیوگو ژوتا: یادآوری برای زندگی در لحظه

مرگ ناگهانی دیوگو ژوتا، بازیکن پرتغالی، برای بسیاری از علاقه‌مندان به فوتبال تکان‌دهنده بود. فوتبال برای ما تنها یک سرگرمی نیست، بلکه راهی برای درک و پردازش زندگی است. ما احساسات خود را از طریق آن تجربه می‌کنیم و رویدادهای زندگی را در قالب آن می‌سنجیم.

با آغاز مسابقات لیگ قهرمانان اروپا، جام اتحادیه اسکاتلند و سایر رقابت‌ها، دوباره به دنیای فوتبال پناه می‌بریم. اما حادثه تلخ برای ژوتا، به ما یادآوری می‌کند که زندگی چقدر می‌تواند شکننده باشد.

فوتبال و احساسات ما

جای تعجب نیست که ما تا این حد از نظر عاطفی و عملی با فوتبال و بازیکنانش درگیر هستیم. بازیکنان برای ما مانند بازیگرانی هستند که در یک درام بزرگ نقش ایفا می‌کنند. وقتی یکی از آن‌ها به طور ناگهانی از صحنه خارج می‌شود، شوکه می‌شویم. حتی اگر از طرفداران تیم او نباشیم.

مرگ یک فرد آشنا، حتی اگر یک فوتبالیست باشد، بسیار تکان‌دهنده است. با گذشت سال‌ها، این احساسات نه تنها کم نمی‌شوند، بلکه قوی‌تر هم می‌شوند.

مرگ قهرمانان و گذر عمر

با بالا رفتن سن، خبر مرگ قهرمانان فرهنگی و ورزشی به طور فزاینده‌ای شنیده می‌شود. مرگ جورج بست، اسطوره فوتبال، تاثیر عمیقی بر نویسنده این مطلب گذاشت، زیرا او را یادآور دوران کودکی خود می‌دانست.

زندگی بر اساس شایستگی پیش نمی‌رود. موفقیت در فوتبال تضمینی برای طول عمر نیست. هیچ منطق و دلیلی برای این اتفاقات وجود ندارد.

رویارویی با مرگ

همه ما در هر لحظه ممکن است با مرگ روبرو شویم. اما نمی‌توانیم با ترس از آن زندگی کنیم. پس آن را نادیده می‌گیریم و به خود می‌گوییم “نه حالا، نه حالا”. اما دیر یا زود، این لحظه فرا می‌رسد.

به نظر می‌رسد که ما به مرگ هزاران نفر در سیل یا جنگ بی‌تفاوت هستیم، اما مرگ افراد مشهور مانند فوتبالیست‌ها، تاثیر عمیق‌تری بر ما می‌گذارد. اما همه ما یکسان هستیم. همه ما یکسان اشک می‌ریزیم و در غم و شادی زندگی شریک هستیم.

تجربه شخصی و قدردانی از زندگی

نویسنده این مطلب، تجربه سکته مغزی را در ساعت ۵ صبح یک روز یکشنبه داشته است. او خاطرات زیادی از آن زمان به یاد نمی‌آورد، اما می‌گوید که در آن لحظه، از زندگی دست کشیده بود. اما مهارت و مهربانی دیگران او را نجات داد.

او در ادامه می‌افزاید که با وجود ناتوانی جسمی، اکنون از زندگی بیشتر لذت می‌برد، زیرا قدردان همه چیز است. این اتفاق “بدون دلیل مشخص” رخ داد. شاید به دلیل ژنتیک یا شاید مجازاتی برای گوش دادن به موسیقی جاز-راک!

او اکنون شادتر است، زیرا پس از عبور از لبه پرتگاه، هیچ چیز را بدیهی نمی‌داند. شادی و آگاهی در ذهن است، نه در پاها یا دست‌ها.

زندگی در لحظه

البته نباید به این دلیل که ممکن است یک فوتبالیست جوان فوت کند، از او قدردانی نکنیم. اما باید قدردانی از شکنندگی زندگی را در نظر داشته باشیم. نویسنده پس از رویارویی با مرگ، زندگی را بهتر درک می‌کند. وارن زوون، نوازنده‌ای که زندگی پر فراز و نشیبی داشت، بر اثر سرطان درگذشت. توصیه او این بود: “از هر ساندویچ لذت ببر.” این جمله هم به معنای واقعی کلمه و هم به صورت استعاری درست است.

مرگ ژوتا باعث شده تا این مسائل را بیشتر درک کنیم. فوتبال عمیقاً در زندگی ما نفوذ کرده و ما را به هم نزدیک می‌کند. شاید این اتفاق باعث شود تا قدردان همه چیز و همه کسانی باشیم که دوستشان داریم. از خواب غفلت بیدار شوید و فرض نکنید که زندگی ابدی است.

هیچ چیز را بدیهی ندانید. همه چیز گذراست و همه می‌آیند و می‌روند. این دردناک است، اما کاری از دست ما بر نمی‌آید. این سرنوشت ماست.

فوتبال به ما یاد می‌دهد که تمام توان خود را در زمین بگذاریم. هیچ حرف ناگفته‌ای باقی نگذارید، زیرا تا جایی که می‌دانیم، فقط یک بار فرصت زندگی کردن داریم. پس هر روز را طوری زندگی کنید که انگار فینال جام حذفی است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *