شفای درون: نقش احساسات و معنویت در درمان واقعی
ارتباط ذهن و بدن در فرآیند درمان
در حالی که پزشکی مدرن اغلب بر مداخلات دارویی، جراحی و اصلاح سبک زندگی برای درمان بیماریها تمرکز دارد، جنبههای عاطفی و معنوی درمان اغلب نادیده گرفته میشوند. تحقیقات نشان میدهد که درد، برای مثال، تنها یک تجربه فیزیکی نیست، بلکه شامل ابعاد روانی، اجتماعی و حتی معنوی نیز میشود (Rocío de Diego-Cordero و همکاران، 2023). ارتباط ذهن و بدن انکارناپذیر است – مطالعات تأیید میکنند که بین سلامت روانی (شامل هیجانات مثبت، خوشبینی، معنا و هدف زندگی و رضایت) و سلامت جسمانی (شامل طول عمر) ارتباط مستقیم وجود دارد (Hernandez و همکاران، 2017).
نگاهی به رمان “عهد آب” اثر آبراام ورگس
رمان کلاسیک مدرن آبراهام ورگس با عنوان “عهد آب”، حماسهای از عشق، ایمان و پزشکی است. ورگس، پزشک برجسته و استاد پزشکی در دانشگاه استنفورد، تجربه عاطفی و معنوی بیماری و شفا را در این اثر بررسی میکند.
گفتوگو با آبراهام ورگس درباره پیشینه و انگیزههایش
سوال: کمی درباره پیشینه خود و آنچه شما را به نوشتن “عهد آب” الهام بخشید، بگویید.
آبراهام ورگس (AV): من در اتیوپی متولد و بزرگ شدم، جایی که والدینم پس از جنگ جهانی دوم از هند به عنوان معلم به آنجا رفته بودند. اولین رمان من به نام “برش برای سنگ” در اتیوپی اتفاق میافتد. “عهد آب” از پیشینه خانوادگی من الهام گرفته است: ما از جامعه مسیحی باستانی در کرالا، جنوب هند هستیم که ریشههایش به رسیدن توماس رسول (“توماس شکاک”) از دمشق در سال 52 میلادی بازمیگردد. این نوکیشان اولیه جامعه مسیحی ارتدکسی را تشکیل دادند که هنوز برخی سنتهای هندو را حفظ کرده است.
من در نوشتن رمانی در کرالا تردید داشتم زیرا در آنجا متولد نشده بودم، اگرچه از طریق تعطیلات سالانه تابستانی با پدربزرگ و مادربزرگم و بعدها در دوران دانشجویی پزشکی در هند، آنجا را خوب میشناختم. آنچه مرا متقاعد کرد، مادرم بود. وقتی او در دهه 70 زندگیاش بود و پس از تدریس در مقطع راهنمایی در آمریکا بازنشسته شده بود، خواهرزاده 5 سالهام – نوه و همنامش – از مادرم پرسید وقتی او یک دختر 5 ساله بود، زندگی چگونه بود. در پاسخ، مادرم یک دستنوشته 100 صفحهای به همراه تصاویر تهیه کرد، زیرا هنرمند بااستعدادی بود. این نوشته شامل خاطرات آشنا از دوران کودکیاش، ماجراجوییهای پسرعموهایش و کارهای چند شخصیت عجیب و غریب بود. ترکیب این جزئیات از افراد واقعی با سنتهای جامعه مسیحی ارتدکس ما، در سرزمینی پر از آب، به من فهماند که این مکان مناسبی برای یک رمان است. مادرم در نهایت به محقق و حامی شماره یک من تبدیل شد.
تأثیر تجربیات پزشکی بر نویسندگی
سوال: تجربه دستاول شما در زمینه پزشکی چگونه بر کار شما به عنوان نویسنده تأثیر گذاشته است؟ چه چیزی در مورد اسرار پزشکی، مانند آنچه در این کتاب بررسی شده، شما را بیشتر مجذوب میکند و چه عاملی خوانندگان را جذب میکند؟
AV: پزشک بودن به خودی خود فرد را به نویسنده خوبی تبدیل نمیکند. اما آموزش مهارت “خواندن” بدن برای یافتن سرنخها و استخراج حقایق مربوطه از داستان بیمار و ترکیب این اطلاعات با آزمایشهای آزمایشگاهی و تصویربرداری برای رسیدن به تشخیصی واحد، قطعاً کمک میکند. یک حرفه پزشکی همچنین شما را شاهد شدیدترین و گاهی غمگینترین لحظات زندگی مردم میکند. این موضوع حساسیتی ایجاد میکند، آگاهی از اینکه زندگی چقدر ارزشمند است. شاید من بیش از کسی که در حرفه دیگری بودم، از این موضوع آگاه باشم.
در مورد اسرار پزشکی: همه اسرار برای خواننده جذاب هستند. به عنوان معلمی با سابقه در پزشکی، چند بیماری نادر دارم که همیشه در آستین دارم و در فرصتهای مناسب از آنها برای امتحان کردن دستیاران استفاده میکنم. یکی از این بیماریهای نادر باعث غرقشدگی خانوادگی میشود – اعضای مبتلا در هر نسل میتوانند در آبهای کمعمق غرق شوند. چنین بیماریای در کرالا که نوار ساحلی با رودخانهها، برکهها، کانالها، آبهای پشت و دریاچههای فراوان است و جایی که آب بزرگراه ارتباطی اصلی است و فصل بارانهای موسمی قلب تپنده آن است، بیشتر به چشم میآید. مردم در کرالا واقعاً قبل از راه رفتن شنا میکنند، بنابراین در چنین محیطی بیماریای که من در نظر داشتم کاملاً برجسته میشود.
تروما بیننسلی و تأثیر آن بر سلامت
سوال: به عنوان داستانی چندنسلی، کتاب شما به موضوعاتی مربوط به تروما و تراژدی بیننسلی میپردازد. تحقیقات نشان میدهند که تروما میتواند تأثیر عمیقی بر سلامت جسمی داشته باشد و خطر بیماریهای مزمن را افزایش دهد. نظر شما در مورد این دیدگاه چیست؟
AV: من با این تحقیقات آشنا نیستم، اما به طور شهودی کاملاً معقول به نظر میرسد. ما (و شخصیتهای من) محصول چیزهای خوب و بدی هستیم که در کودکی تجربه میکنیم. اما در مقیاس بزرگتر، در زمان رمان من، ترومای دیگری در هند وجود دارد؛ ملتی که تحت سلطه حاکمان استعماری قرار داشت و قحطی مصنوعی را تجربه کرد، زمانی که چرچیل برنج و غله را به هزینه کسانی که آن را کشت میکردند، برای آمادهسازی جنگ ذخیره کرد. این موضوع کودکان را به طور قابل اندازهگیری تحت تأثیر قرار داد و بر نسل بعدی آنها نیز تأثیر گذاشت.
نقش نقاط قوت اجتماعی-عاطفی-معنوی در شفای جسمی
سوال: شخصیتهای شما در کتاب با رویکردهای مختلفی به درمان مواجه میشوند. به عنوان یک پزشک، نظر شما در مورد نقش نقاط قوت اجتماعی-عاطفی-معنوی در فرآیند شفای جسمی چیست؟
AV: “وزارت شفا” عبارت قدیمیای برای حرفه ماست، اما این روزها وقتی مردم به پزشکی فکر میکنند، چنین عبارتی به ذهنشان نمیرسد. ما بیش از حد به فناوری وابسته شدهایم، بیش از حد بر نتایج متمرکز شدهایم، بدون توجه کافی به تجربه ذهنی بیمار. بیماران منحصر به فرد هستند. در هر بیمار همیشه یک فرآیند دوگانه در جریان است: از دست دادن عملکرد فیزیکی در هر بیماری، و همچنین یک نقض معنوی موازی، احساس “چرا من؟” و “چرا حالا؟”. ما در پزشکی اغلب آنقدر بر بیماری متمرکز هستیم که اغلب احساس نقض معنوی را نادیده میگیریم. در توان ماست که این تروما را کاهش دهیم، حتی زمانی که نمیتوانیم “درمان” کنیم، “شفا” دهیم. و روشها ساده و بدون تغییر از دوران باستان هستند: نیاز به گوش دادن؛ تصور تجربه آن بیمار؛ معاینه دقیق بیمار و در آن آیین، نمادین کردن محل بیماری بر بدن بیمار به جای تصویر رادیولوژیک یا گزارش بیوپسی یا مقدار آزمایشگاهی؛ و искренانه مراقبت کردن. درمانهای آسان و سریع عالی هستند اما نادر.
پیام اصلی برای خوانندگان
سوال: امیدوارید خوانندگان از مطالعه “عهد آب” چه برداشتی داشته باشند؟
AV: فکر میکنم رمانها زمانی کار میکنند که نوعی حقیقت را منعکس کنند که خواننده آن را میشناسد. بنابراین از این نظر، هنر صرفاً چیزی است که به تجربه زندگی فرد معنا میبخشد. به نظر من در توصیف زمان سادهتری در گذشته، در توصیف آدمهای خوبی که با انواع تراژدیهایی دست و پنجه نرم میکنند که اکثر مردم نمیتوانند تصور کنند، کسانی که تردید و ناامیدی را تجربه کردهاند و به نوعی از طریق ایمان، یا حس وظیفه، توجه به آیینهای روزمره، پابرجا ماندهاند، به ما یادآوری میشود که چه چیزی مهم است و در هر دورهای تغییرناپذیر است.







