فراتر از نقشهای اکشن؛ دواین جانسون با «ماشین کوبنده» در ونیز ۲۰۲۵ منتقدان را غافلگیر کرد!
دواین جانسون، ستاره پرفروش فیلمهای اکشن، با ایفای نقش در فیلم جدید «ماشین کوبنده» (The Smashing Machine) به کارگردانی بنی سفدی، پا به عرصهای متفاوت گذاشته است. این فیلم که توسط استودیو A24 تولید شده، در جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درآمد و با استقبال غیرمنتظره منتقدان روبرو شد.
«ماشین کوبنده»؛ روایتی متفاوت از یک قهرمان یوافسی
«ماشین کوبنده» داستان زندگی واقعی مارک کر، یکی از قهرمانان سابق یوافسی را روایت میکند. این فیلم با تمرکز بر چالشها، اعتیادها و روابط عاشقانهی این مبارز، تصویری عمیق و انسانی از او ارائه میدهد.
استقبال منتقدان؛ درامی ورزشی و قابل تامل
بنی سفدی با ساخت این فیلم نشان داد که فراتر از تجربیات قبلی خود، توانایی بالایی در کارگردانی درامهای ورزشی دارد. این موضوع با استقبال خوب منتقدان نیز همراه بود.
میانگین امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز، با ۳۲ نقد، ۸۴٪ است (۲۷ نقد مثبت و ۵ نقد منفی). در متاکریتیک نیز با ۱۷ نقد، میانگین امتیاز ۷۵ از ۱۰۰ به ثبت رسیده است (۱۵ نقد مثبت و ۲ نقد متوسط). همچنین، میانگین امتیاز فیلم در سایت IMDb، رقم قابل توجه ۸.۸ از ۱۰ را نشان میدهد که حاکی از رضایت کامل سینمادوستان از این فیلم است.
ورایتی – اوون گلیبرمن
اوون گلیبرمن از ورایتی در نقد خود مینویسد: «در صحنهای ابتدایی از «ماشین کوبنده»، فیلم زندگینامهای ورزشی تکاندهنده، دقیق و به شدت انسانی بنی سفدی، ما ویدئویی از پیش از ضبط شده از مارک کر (با بازی دواین جانسون)، ستاره یوافسی، در اولین مسابقه آماتوریش را میبینیم. مبارزه با کر به پایان میرسد که روی حریفش چمپاتمه زده، با مشتهای بیرحمانه و بدون دستکش، او را یک پله از دیگری به تودهای خونی تبدیل میکند.»
او در ادامه میافزاید: «وقتی تمام این اتفاقات در حال وقوع است، صدای کر را میشنویم؛ صدایی که آرام و شیرین است و برای یک مصاحبهگر، آن هیجانی را توصیف میکند که هنگام نابود کردن حریفش در رینگ به دست میآورد و میتواند لحظه سرنوشتساز برای شروع حرفه ی او باشد»
مارک اعتراف می کند: “وقتی برنده می شوی، هیچ چیز دیگری در دنیا اهمیت ندارد.او در مورد کشتی صحبت می کند، اما در واقعیت در مورد خشونت حرف می زند.
گلیبرمن معتقد است که مارکی که ما میبینیم، مخلوق نمایشهای ورزشی است؛ شیک و مودب، اما خشمي که او در اعماق وجودش حمل میکند، خصلتی است که به سختی می تواند با آن کنار بیاید و از اینجاست که بازی خوب دواین جانسون آغاز میشود. خارج از رینگ، مارک او به اندازهای کافی خوشبرخورد است، اما اگر دقیق نگاه کنید، تسخیر شده است؛ مبارزی که از وحشیگری درونی خود تغذیه میکند، اما در عین حال به شکلی عجیب از آن جداست. قطعات شخصیت او کاملاً با هم جور در نمیآیند.»
جانسون با تغییر تمام جنبههایش (او مانند یک بازیگر جدید به نظر میرسد)، به آن جنبه آرام، عبوس و پنهان مارک، رمز و راز میبخشد. او یک بازی خارقالعاده ارائه میدهد و مارک کر را به یک غول آرام با شیاطینی درونی تبدیل میکند. شاید فکر کنید کلمه کلیدی در عنوان فیلم «کوبنده» است، اما در واقع «ماشین» است. مارک کر را باید یک ماشین بدانیم؛ و فیلم درباره این است که چگونه این ماشین به یک انسان تبدیل میشود.
بنی سفدی تمام دوران حرفهای خود را صرف ساختن درامهای مستقل با برادرش جاش کرده است که در سال ۲۰۱۹ با “جواهرات تراش نخورده” به اوج رسید. اما اینجا، در اولین تجربه انفرادیاش در مقام نویسنده و کارگردان، هویت خودش را پیدا میکند. «ماشین کوبنده» کمتر شبیه یک فیلم از برادران سفدی است و بیشتر شبیه «کشتیگیر»، ساخته دارن آرونوفسکی، با بازی میکی رورک در نقش یک کشتیگیر حرفهای حرفه ای سابق است.

درپ – استو پاند
با توجه به فیلمهای پرالتهابی که بنی سفدی با برادرش جاش ساخته، ممکن است انتظار داشته باشید فیلم جدید او، «ماشین کوبنده»، یک اثر بیرحم و هیجانانگیز باشد، خصوصاً با توجه به این خاطر که به ریشههای رزمی دواین – راک – جانسون، بازمیگردد. اما یکی از نکات غافلگیرکننده فیلم این است که از بسیاری جهات، یکی از ملایمترین آثار اوست که درباره مبارزه خونین است. این اولین تجربه کارگردانی انفرادی بنی سفدی است و او به سمت انتخابهای غیرمنتظره متمایل میشود.
به نوعی، این فیلم استودیو A24 از خود مارک کر (که هم یک مبارز خشن اماماِی و هم مردی ملایم و آرام بود) الهام میگیرد. کر میتوانست حریفانش را در هم بکوبد، اما روز بعد در مطب پزشک، با آرامش برای یک زن مسن توضیح میداد که مبارزات واقعاً از هم عصبانی نیستند و چقدر برای یکدیگر احترام قائلند.
و در حالی که ممکن است تماشای آسیبهای وارده شده در این مبارزات، جایی که بهترین راه برای پیروزی این است که حریف را به زمین بزنید، حس بدی پیدا کنید اما فیلم این مبارزات را از زوایای نزدیک نشان نمیدهد. در عوض، مسابقات از بیرون رینگ فیلمبرداری میشوند و اکثر مبارزات خیلی سریع به پایان میرسند.
در واقع، سفدی ممکن است زمان بیشتری را روی یک نمای تکی از کر که پس از باختن در اولین مسابقه اش به آرامی از راهروهای داخلی ورزشگاه به رختکن بازمی گردد، صرف کند تا روی خود مبارزه.
«ماشین کوبنده» فیلمی تاریخی است که ما را به زمانی میبرد که هنرهای رزمی ترکیبی تازه داشت طرفداران خاص خود را پیدا میکرد و مبارزان برای پولی نسبتاً کم به مسابقات در ژاپن سفر میکردند. داستان فیلم بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ اتفاق میافتد، زمانی که کر یک ستاره در حال ظهور بود.
اگر تصور اینکه چهرهای با شهرت جانسون نقش یک مبارز کمنام و نشان را بازی کند دشوار است، یک راهحل ساده وجود دارد: او را تقریباً غیرقابل شناسایی کنید. میتوانید روی صدای شیرین جانسون تمرکز کنید و او آخر فیلم وقتی کر سرش را میتراشد، چهرهاش کمی نزدیکتر میشود، اما در بیشتر فیلم، صورت خود جانسون (و البته تتوهایش) زیر گریم سنگین و پروتزهایی که شبیه پروتز نیستند، پنهان شده است.

ایندیپندنت – جفری مکناب
جفری مکناب از ایندیپندنت درباره «ماشین کوبنده» مینویسد: «بنی سفدی یکی از محبوبترین ستارههای جریان اصلی هالیوود را مجبور میکند تا با بخشهایی از شخصیت خود که معمولاً دستنخورده باقی میمانند، مجادله کند و کلنجار برود.»
جانسون با این بازی، نمایشی از غم و اندوه، و شدت و عمقی بینظیر ارائه میدهد که به نظر میرسد برای او جایزهای هم به ارمغان خواهد آورد. در اولین نمایش مطبوعاتی در ونیز، جانسون با استقبال گرم منتقدان مواجه شد؛ منتقدانی که هرگز در فیلمهای “جومانجی” یا “هابز و شاو” توجه زیادی به او نشان نداده بودند.
این فیلم که اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی اتفاق میافتد، داستان زندگی واقعی مارک کر، مبارز هنرهای رزمی ترکیبی و یوافسی را روایت میکند. لحن فیلم عمدتاً عبوس و کسلکننده است. یکی از لذتهای اصلی اینجا، شیوهای است که فیلمساز سفدی، بسیاری از قراردادهای سینمایی فیلمهای ورزشی را برهم میزند. فیلمنامهنویس سفدی به همان اندازه که بر روی مسابقات مارک در رینگ تمرکز دارد، به اعتیاد او به مسکنها و مواد مخدر نیز میپردازد.
البته، مارک به بردن نیاز دارد و برای رسیدن به آن تا سر حد افراط پیش میرود. اگر لازم باشد انگشتی در بریدگی حریف فرو کند تا درد او را به حداکثر برساند و پیروزی را تضمین کند، این کار را خواهد کرد. اما لحظاتی بعد، سعی میکند مردی را که به تازگی به تسلیم شدن واداشته، دلداری دهد.
پیروزیهای مارک به طور فزایندهای هم به خودش وارد میشود. او درد جسمی مداوم دارد و وضعیت روانیاش رو به وخامت میرود. به طرز عجیبی، داون (امیلی بلانت) زمانی خوشحالتر به نظر میرسد که مارک در بدترین وضعیت خود است؛ زیرا در آن زمان بیشتر از همیشه به او وابسته است. او مهمانی، نوشیدن و شوخیهای پرهیجان را دوست دارد و برای یک ورزشکار که سعی دارد خود را آماده نگه دارد، شریک ایدهآلی نیست.
سفدی از کلیشهها به طور کامل پرهیز نمیکند. با این حال، این داستانی است که در آن آن چه تماشاگران از فیلمهای ورزشی معمول انتظار دارند، ارائه نمیشود. «ماشین کوبنده» ممکن است پاداشی را که تماشاگران از فیلمهای ورزشی معمول انتظار دارند، ارائه ندهد، اما این آسیبپذیرترین حالتی است که جانسون تاکنون بر روی پرده سینما ظاهر شده است. شاید او را در این حد آسیبپذیر ببینید و دیگر بدلکاریهای معمول او در فیلمهای اکشن را به همان شکل قبلی تماشا نکنید.
گاردین – پیتر بردشاو
این فیلم درباره زندگی مردی درشت هیکل به نام مارک کر، قهرمان پیشگام آمریکایی در اِماماِی و یوافسی است که در سال ۱۹۹۷ پس از تحقیری غیرقابل تصور در اولین شکستش، مبارزه بزرگی را تجربه میکند. «ماشین کوبنده» در واقع از روی مستندی (۲۰۰۲) با همین عنوان درباره کر ساخته شده است. او در این فیلم با سوئمصرف مواد، اضطرابهای رابطهاش و این سوال دست و پنجه نرم میکند که اگر نتوانید همیشه برنده شوید، زندگی به چه دردی میخورد؟
دواین جانسون در این فیلم ظاهر میشود. ظاهر او با موهای فرفری کوتاه و پروتزهای صورت او را شبیه به جان فالورو در نقش هالک میکند. هیچ بازیگر دیگری برای این نقش حتی از دور هم ممکن نبود. اما اینکه تیموتی شالامی تصمیم بگیرد به عضلهسازی رو بیاورد، اصلا تصمیمی عاقلانه نیست.(این روزها ساشا بارون کوهن هم می تواند این نقش را بازی کند و احتمالا آن را با همان جدیت جانسون ایفا میکند.)
کر را دواین جانسون بازی میکند. ظاهر او با موهای فرفری کوتاه و پروتزهای صورت، شبیه جان فالورو در نقش هالک است. اگر چه بازیگر دیگری برای این نقش به ذهن نمیرسد، اما تیموتی شالامی با عضلههایی که به کارش اضافه کرده و فرمی که گرفته کاملا با نقش جانسون ایفا میکند
کابوس وحشتناک و وجودی شکسپیر، که هیچکس در دایره حریفی یا شخصیِ کر او را برای آن آماده نکرده بود، باعث میشود آن مجسمه غولپیکر از مرد، میل به لرزیدن و سقوط کردن داشته باشد. کر مجبور میشود مواد افیونی خود را به سطح زباله برساند، به امید توانایی در به تصویر کشیدن جنبه تازه به دنیا آمده از زندگی اش






