رازهایی از زندگی ناصر ملک‌مطیعی: از پرده‌ی نقره‌ای تا اعماق قلب‌ها

رازهایی از زندگی ناصر ملک‌مطیعی: از پرده‌ی نقره‌ای تا اعماق قلب‌ها

فهرست محتوا

رازهای ناگفته از زندگی ناصر ملک‌مطیعی: از پرده سینما تا قلب مردم

ناصر ملک‌مطیعی، نامی که با تاریخ سینمای ایران گره خورده است. او نه تنها یک ستاره، بلکه نمادی از دوران طلایی سینمای ایران بود. اگر بخواهیم برای ستاره شدن معیارهای متعددی را در نظر بگیریم، بی‌شک ناصر ملک‌مطیعی یکی از شایسته‌ترین چهره‌ها برای این عنوان است. در این مقاله قصد داریم تا با بررسی زوایای پنهان زندگی او، از دوران اوج تا سال‌های افول و دلایل محبوبیتش، بیشتر بدانیم.

ناصر ملک‌مطیعی: از دانشکده تربیت بدنی تا سینما

ناصر ملک‌مطیعی، متولد ۱۳۰۹ در تهران، تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس وارد دانشسرای عالی تهران شد و در رشته تربیت بدنی فارغ‌التحصیل شد. همین مدرک باعث شد تا معلم ورزش شود و از این طریق ارتزاق کند، اما سرنوشت او را به مسیری دیگر کشاند. هنر هفتم او را به عنوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران ماندگار کرد. در زمانی که سینما در حال شکل‌گیری بود، چهره‌هایی چون اوانس اوهانیان، اردشیر ایرانی، دکتر اسماعیل کوشان و دیگران در تلاش بودند تا سینمای ایران را به جایگاه واقعی خود برسانند.

اوانس اوهانیان بیش از همه به فکر راه انداختن مدرسه‌ای آرتیستی بود. او دوست داشت در آن مدرسه بازیگرانی برای فیلم‌های ایرانی تربیت کند اما به جز دو مورد «آبی و رابی» و «حاجی آقا آکتور سینما» که فیلم‌های خودش بودند، موفق به انجام این کار نشد و سپس به هندوستان رفت و دیگر چندان در سینمای ایران به جایی نرسید.

چند سال پس از اوانس اوهانیان این دولت به فکر ساختن مدارس هنری افتاد و در دهه 1310، ناصر ملک‌مطیعی در سن و سالی نبود که بتواند در آن ثبت‌نام کند. سال‌ها می‌گذشت تا او در صحنه‌ای کوتاه از «واریته بهاری» به سال ۱۳۲۸ ساخته پرویز خطیبی، بازی کند. اما همان نقش کوتاه از او بازیگر نساخت. نقش بعدی که هم دو سال بعد از راه رسید، چیزی چندانی به کارنامه او اضافه نمی‌کرد و فقط به مشق می‌مانست. او در سال ۱۳۳۰ توانست در فیلم «شکار خانگی» به کارگردانی علی دریابیگی چند کلامی حرف بزند. اما سال ۱۳۳۱ برای او سالی سرنوشت‌ساز و مهم بود؛ مهدی رئیس‌فیروز فیلمی به نام «ولگرد» ساخته بود که نام ناصر ملک‌مطیعی را در سرتاسر ایران مطرح کرد (دست کم در آن نقاطی که سینما وجود داشت) و از او ستاره‌ای بزرگ ساخت.

بهترین بازیگران مرد تاریخ سینمای ایران

ورود به دنیای بازیگری و شهرت

ملک‌مطیعی شیوه‌ای خاص در اجرا داشت و به همین دلیل توانست در مجموعه‌ای از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران نقش‌آفرینی کند. مهم نبود که چه کسی پشت دوربین قرار گرفته، او مردانگی خود را با نوعی لوطی‌مسلکی آغشته می‌کرد و راه رفتنش در برابر قاب چنین حسی به مخاطب می‌داد. در دورانی که تمام فیلم‌های ناطق سینمای ایران دوبله می‌شدند و کسی از صدای خود بازیگران خبر نداشت، همین تصویر او تبدیل به پرسنایی شد که فیلم‌سازان از اثری به اثر دیگر منتقلش می‌کردند. اما کم لطفی است اگر ملک‌مطیعی را صرفاً در نقش‌هایی مشابه به یاد آوریم و فراموش کنیم که او گاهی چیزهایی رو می‌کرد که می‌توانست هر کسی را غافلگیر کند. فیلم «چهارراه حوادث» ساخته ساموئل خاچیکیان که در سال ۱۳۳۳ اکران شد، چنین حال و هوایی داشت و یک ناصر ملک‌مطیعی متفاوت در برابر ما قرار می‌داد.

دهه ۱۳۴۰ که از راه رسید، دیگر ملک‌مطیعی تنها نبود. ستارگان دیگری، چه مرد و چه زن در کنارش بودند و دکتر هوشنگ کاووسی، منتقد سینما هم واژه‌هایی برای بیان ساختار و محتوای فیلم‌های ایرانی آفریده بود که کم‌کم داشت در بین مردم جا می‌افتاد: واژه‌ای «فیلمفارسی»، همین‌گونه وسر هم و بدون فاصله.

به قول خودش نباید جدا جدا نوشته می‌شد وگرنه دیگر معنای مد نظر او را نمی‌داد. نکته این‌که دکتر کاووسی این واژه را نه به خاطر توصیف نکات مثبت سینمای ایران، بلکه در رد آن درست کرده بود. در واقع این واژه از دید او بار منفی داشت و برای بیان نوعی از سینمای سرخوش و بی‌دغدغه به کار می‌رفت که قصه‌هایی مشابه و خوش‌بینانه داشت و در پایانش همه چیز به نوعی ختم به خیر می‌شد. ناصر ملک‌مطیعی به همراه تمام آن ستارگان از دید دکتر کاووسی نمادی از این سینما بود. نکته‌ای آیرونیک این‌که ناصر ملک‌مطیعی بازیگر نقش اصلی فیلم «هفده روز به اعدام» دکتر هوشنگ کاووسی ساخته شده در سال ۱۳۳۵ هم هست.

با بررسی سرنوشت این واژه، همان کلمه «فیلمفارسی»، می‌توان پی به کارنامه بازیگران آن نسل و محبوبیتشان هم برد. همین طور که این کلمه تغییر ماهیت داد و از زمانی به بعد صرفا واژه‌ای برای توصیف برخی از فیلم‌ها باقی ماند و دیگر آن بار منفی را از دست داد، بازیگران و ستارگان آن سینما هم توانستند در دل مردم جا باز کنند و از نسلی به نسل دیگر طرفداران خود را پیدا کنند و فیلم‌هایشان دیده شد و دل‌ها را بردند. با آغاز موج نوی سینمای ایران در اواخر دهه ۱۳۴۰ ناصر ملک‌مطیعی وارد دوران تازه‌ای از کارنامه حرفه‌ای خود شد که به نوعی به آن می‌رسید. این تولد دوباره او را در قالب نقش‌هایی قرار داد که توانایی‌هایش را بیش از پیش به تصویر بکشد، از نقش داش فرمون فیلم قیصر مسعود کیمیایی که با توجه به حضور کوتاهش حسابی منکوب‌کننده است تا بازی درخشانش در «طوقی» علی حاتمی که خبر از بازیگری بزرگ می‌داد.

محبوبیت ناصر ملک مطیعی

فراز و نشیب‌های یک ستاره

دهه ۱۳۴۰ که از راه رسید، دیگر ملک‌مطیعی تنها نبود. ستارگان دیگری، چه مرد و چه زن در کنارش بودند و دکتر هوشنگ کاووسی، منتقد سینما هم واژه‌هایی برای بیان ساختار و محتوای فیلم‌های ایرانی آفریده بود که کم‌کم داشت در بین مردم جا می‌افتاد. چهره‌ی ناصر ملک‌مطیعی کمی جاافتاده‌تر شده بود و دیگر نمی‌توانست جوان اول باقی بماند اما با آن قامت افراشته هنوز هم برای مردم سینمارو قهرمانی بدون رقیب بود. در سال ۱۳۴۱ دکتر اسماعیل کوشان نقش یک جاهل با معرفت را در فیلمی به نام «کلاه مخملی» به وی سپرد که تا مدت‌ها به پرسنای تازه‌اش تبدیل شد و در فیلم‌های مختلف تکرارش کرد. در همین دوران در قلب نقش‌های کمدی هم می‌درخشید اما مردم بیش از همه او را با این تصویر به خاطر می‌سپردند.

به وی‍ژه که اکران شهرهای بیشتری از ایران هم صاحب سینما شده بودند و مردم شهرهای بزرگ هم به طور دائم به سینما می‌رفتند. پس تصویر جاهل کلاه‌مخملی بیش از همه‌ی تصاویر ناصر ملک‌مطیعی در ذهن‌ها ماند. همه‌چیز تقریباً به همین منوال ادامه یافت تا موج نوی سینمای ایران از راه برسد.

در اواخر دهه 1360 می‌شد کمی جمشید آریا یا همان جمشید هاشم‌پور را ستاره در نظر گرفت اما او هم اقبال بلند بازیگران سابق را نداشت. اواخر دهه شصت بود که با ظهور کسانی چون ابوالفضل پورعرب و دیگران باز هم می‌شد ستاره‌ها را بر پرده دید؛ ستاره‌هایی که محصول عصر خود بودند و زمین تا آسمان با ستارگان گذشته تفاوت داشتند و دیگر خبری از قامت‌های بلند و سینه‌های ستبر نبود و دیگر خبری از شخصیت‌هایی که ملک‌مطیعی نقش‌های آنان را بازی می‌کرد، نامردها و خلافکاران را به فرار وا نمی‌داشت.

در این دوران تازه ناصر ملک‌مطیعی فقط در دو نقش بر پرده ظاهر شد که هیچ‌کدام در حد توانایی‌های او نبودند.

سال‌های پس از انقلاب و فراموشی

ناصر ملک‌مطیعی پس از انقلاب دست به کارهای مختلفی زد؛ از شیرینی فروشی تا بنگاه معاملات املاک. اما همه می‌دانستند که او دلباخته‌ی سینما است. عاشق قدم زدن در صحنه و تبدیل کردن متن نوشته شده روی کاغذ به تصویر. عاشق تماشای خودش روی پرده و تماشای لذت بردن مردم از کاری که او به سرانجام رسانده. ناصر ملک‌مطیعی که مردم به خاطر احساس صمیمیت با وی “ناصر” صدایش می‌زدند، دست به بسیاری را گرفت و زمینه‌ ی ساختن فیلم‌های بسیاری را فراهم کرده بود. همین علاقه‌ها هم باعث شد که در همان تنهایی پیش‌نهاد دهه نود حاضر شود تا دوباره آن احساس را تجربه کند؛ برای او سینما همه چیز بود.

مروری بر نقش‌های کلیدی و ماندگار ناصر ملک‌مطیعی

حال قرار است تعدادی از بازی‌های ناصر ملک‌مطیعی را زیر ذره‌بین ببریم و بیشتر به فیلم‌های شاخص او بپردازیم. طبیعتی است که بیشتر این نقش‌ها به کارنامه کاری وی به پس از دوران موج نو بازمی‌گردیم. گفتنی است متاسفانه آرشیو سینمای ایران از تعداد بسیاری از فیلم‌های دهه ۱۳۳۰ او خالی است و اگر نسخه‌ای هم از آن فیلم‌ها وجود دارد، از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند. به همین دلیل هم عکس قرار گرفته کنار فیلم‌ها جای تعریف چندانی ندارد. نکته‌ی پایانی این‌که ترتیب این آثار بر اساس سال ساخت آن‌ها است نه کیفیت هنری، بازی ملک‌مطیعی یا هر چیز دیگری.

1. چهارراه حوادث

فیلم چهارراه حوادث
  • کارگردان: ساموئل خاچیکیان
  • دیگر بازیگران: آرمان، ویدا قهرمانی و مورین
  • سال ساخت: 1333

ساموئل خاچیکیان اولین کارگردانی بود که در سینمای ایران مفاهیمی چون دکوپاژ و میزانسن را جا انداخت. تا پیش از او فیلم‌بردار مهم‌ترین عضو یک گروه سینمایی بود و کارگردانان چندان تبحری در به تصویر کشیدن یک موقعیت سینمایی نداشتند. طبیعتی بود که چنین کارگردانی سراغ بازیگری رود که بزرگترین ستاره‌ی زمان خودش بود.

ملک‌مطیعی بازیگر نقش اصلی است. داستان فیلم هم جنایی است و به قصه‌ی جوانی می‌پردازد که بعد از ازدواج دختر محبوبش با یک مرد ثروتمند تصمیم می‌گیرد راه صد ساله را یک شبه بپیماید و عضو یک دار و دسته‌ی خلافکاری می‌شود. طبیعتاً در ادامه اتفاقات ناخوشایندی برای این جوان شکل می‌گیرد. از همین خلاصه داستان می‌توان فهمید که خاچیکیان علاقه‌ای به سینمایی سراغ بازیگری رود که بزرگترین ستاره آن را به کار گرفت و اتفاقات ناخوشایندی برایش شکل داد.

2. کلاه مخملی

کلاه مخملی
  • کارگردان: اسماعیل کوشان
  • دیگر بازیگران: سهیلا، جواد تقدسی و منصور سپهرنیا
  • سال ساخت: 1341

«کلاه مخملی» فیلم مهمی در کارنامه کاری ناصر ملک‌مطیعی است. این فیلم برای نزدیک شدن به یک دهه مسير سينمایی او را ترسیم کرد. کارگردانش هم دکتر اسماعیل کوشان است که بر گردن سینمای ایران دین بسیار دارد و برخی او را پدر فیلم‌فارسی می‌دانند که می‌توانست درست باشد اما او کارهای بیشتری برای این سینما انجام داده که گفتن از آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد.

داستان فیلم هم همان قصه‌ی قدیمی مردی است که تلاش می‌کند گذشته‌ی تلخ و پر از خلافش را فراموش کند اما این گذشته دست از سر او برنمی‌دارد. ناصر ملک‌مطیعی در این‌جا نقش جاهلی را بازی می‌کند که پس از آزادی از زندان تصمیم گرفته دور خلاف را خط بکشد اما زندگی سرنوشت دیگری برای او رقم زده است. ملک‌مطیعی موفق شده این نقش را به شکل درجه‌یکی غم‌خوارانه از کار درآورد.

3. قیصر

عکس فیلم قیصر
  • کارگردان: مسعود کیمیایی
  • دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، پوری بنایی و جمشید مشایخی
  • سال ساخت: 1348

نه «قیصر» نیازی به معرفی دارد و نه نقش داش فرمون که ناصر ملک‌مطیعی در آن بازی می‌کند. داش فرمون برادر بزرگ‌تری است که تازه متوجه شده خواهرش خودش خواهرکشی کرده. خودش را به بیمارستان می‌رساند تا از اوضاع سر درآورد. روی پله‌ها با بهروز وثوقی که خبر از بازیگری بزرگ می‌دهد.

داستان فیلم، داستان مردی است که قرار است به شیراز برود و دختری را برای دایی خود خواستگاری کند اما خودش به آن دختر دل می‌بندد. حال و هوای رقابتی بین آن‌ها شکل می‌گیرد که انتهایش خبر از شادی ندارد. از همین خلاصه داستان می‌توان فهمید که خاچیکیان علاقه‌ای به این گونه سینما نداشت و نمی‌خواست که مخاطب خیالش راحت باشد.

4. رقاصه شهر

عکس فیلم رقاصه شهر
  • کارگردان: شاپور قریب
  • دیگر بازیگران: فروزان، حسن شاهید و بهمن مفید
  • سال ساخت: 1349

«رقاصه شهر» برای ناصر ملک‌مطیعی اولین جایزه‌ی سپاس را به همراه آورد. کارگردانش شاپور قریب بود که با بسیاری از بزرگان سینمای ایران کار کرده است. «رقاصه شهر» فیلم عجیب و غریبی است. با یک خیانت آغاز می‌شود، به نمایش زندگی لوطی‌ها و چاقو به دست‌ها می‌پردازد، برای آن‌ها غصه‌خواری می‌کند و از ایشان دور می‌شود و سپس به تقدس نهاد خانواده دست می‌زند. برای یک رقاصه دل می‌سوزاند و در نهایت به تقدس نهاد خانواده دست می‌زند، از ایشان دور می‌شود و سپس به تقدس نهاد خانواده می‌رسد.

به همین دلیل هم قطعاً «رقاصه شهر» عرضه‌ی جولان دادن فروزان در قالب نقش اصلی است اما ناصر ملک‌مطیعی هم به اندازه وی درخشان است و قاب‌ها را از آن خود می‌کند.

5. طوقی

فیلم طوقی اثر علی حاتمی
  • کارگردان: علی حاتمی
  • دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، محسن آراسته و بهمن مفید
  • سال ساخت: 1349

علی حاتمی دیگر کارگردان وابسته‌ به موج نو بود که ناصر ملک‌مطیعی را دوست داشت. یکی از بهترین نقش‌های عمر وی را هم برایش دست و پا کرد. به قول خود بازیگر، این فیلم به او فرصت داد تا در قالب نقشی تازه استعدادش را به همگان نشان دهد و در فیلم‌های مختلف تکرارش کرد. در چنین قابی دست‌مزدی ناصر ملک‌مطیعی روز به روز بالاتر می‌رفت و خود را بدون رقیب می‌دید.

داستان فیلم، داستان مردی است که قرار است به شیراز برود و دختری را برای دایی خود خواستگاری کند اما خودش به آن دختر دل می‌بندد. حال و هوای رقابتی بین آن‌ها شکل می‌گیرد که انتهایش خبر از شادی ندارد.

منبع: دیجی‌کالا مگ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *