اقتصاد پنهان ایران زیر سایه استارتاپ‌ها: دولت کجاست؟

فهرست محتوا

اقتصاد پنهان ایران زیر سایه استارتاپ‌ها: نقش دولت کجاست؟

در سال‌های اخیر، تحولات چشمگیری در بازار کار ایران رخ داده است. یکی از بزرگ‌ترین این تغییرات، ظهور اقتصاد پنهان در قالب استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا است. این پدیده، که اغلب خارج از چارچوب قوانین و مقررات سنتی فعالیت می‌کند، سوالات مهمی را در مورد جایگاه دولت و نحوه تعامل آن با این بخش نوظهور ایجاد کرده است. در این مقاله، به بررسی این موضوع می‌پردازیم که آیا دولت در این اقتصاد نوپا نقش حمایتی دارد یا خیر؟

اقتصاد گیگ: پدیده‌ای نوظهور در ایران

رشد استارتاپ‌ها در ایران، مدل اقتصادی جدیدی به نام “اقتصاد گیگ” (Gig Economy) را به وجود آورده است. در این سیستم، افراد به جای استخدام تمام‌وقت، با مهارت‌های مختلف به صورت پروژه‌ای یا ساعتی فعالیت می‌کنند. پلتفرم‌های آنلاین نقش واسطه‌ را ایفا کرده و این افراد را به مشتریان متصل می‌کنند.

اگر در گذشته برای انجام کارهایی مانند نظافت، تعمیرات یا جابه‌جایی نیاز به صرف زمان و تماس‌های تلفنی بود، امروزه اپلیکیشن‌ها این امکان را فراهم کرده‌اند که با چند کلیک، نیروی کار مورد نیاز خود را پیدا کنید. از سویی دیگر، بسیاری از افراد از طریق همین اپلیکیشن‌ها کسب درآمد می‌کنند. در واقع، این نیاز با چند کلیک ساده هم رفع می‌شود.

به‌طور خلاصه، اقتصاد گیگ به معنای واقعی کلمه، فرصت‌های شغلی منعطف، آزادی عمل و نوآوری را به همراه آورده است.

خودتنظیمی در غیاب قانون

اقتصاد گیگ در ایران، به ویژه در بخش خدمات، به سرعت در حال گسترش است. پلتفرم‌هایی مانند آچاره، در زمینه‌های مختلفی از جمله خدمات منزل، تعمیرات و حتی خدمات مراقبتی، به کاربران خدمات ارائه می‌دهند.

با وجود گذشت حدود ۴ سال از فعالیت آچاره، این پلتفرم توانسته است هزاران متخصص را در زمینه‌های مختلف به مشتریان متصل کند. از جمله این تخصص‌ها می‌توان به برق‌کاری، لوله‌کشی، تعمیرکار، آرایشگر و نظافتچی اشاره کرد که به صورت آنلاین به پروژه‌های میلیاردی دسترسی دارند.

نکته قابل توجه در مورد این پلتفرم‌ها، نحوه حمایت از متخصصان است. آچاره در سال‌های اخیر کوشیده است بدون ورود به نظام استخدامی سنتی، سازوکارهایی برای حمایت از نیروهای متخصص خود ایجاد کند. به طور مثال، این پلتفرم با ارائه خدمات بیمه غیردولتی و مشاوره‌های تخصصی، تلاش می‌کند تا دغدغه‌های مربوط به امنیت شغلی و ایمنی فعالیت را برای متخصصان خود کاهش دهد.

این الگو را می‌توان نوعی “بیمه غیردولتی اجتماعی” دانست که از دل پلتفرم بیرون آمده است. اما این سوال مطرح می‌شود که آیا پلتفرم‌هایی مشابه آچاره باید منابع مالی خود را صرف خدمات رفاهی کنند، در حالی که تعهد قانونی ندارند؟ پاسخ این پرسش، حفظ متخصصان ماهر است.

در اقتصاد گیگ، «هزینه جایگزینی» یک متخصص خوب بسیار بالاست. نیروی باکیفیت، با سابقه و خوش‌قول، نه تنها خدمات بهتری ارائه می‌دهد، بلکه اعتبار پلتفرم را نیز افزایش می‌دهد. بنابراین، پلتفرم‌ها برای حفظ این نیروها، خدمات بهتری ارائه می‌دهند و اعتبار خود را بالا می‌برند. ارائه خدمات رفاهی، آموزشی و حمایتی در باشکاه متخصصین آچاره، در واقع نوعی سرمایه‌گذاری بلندمدت بر روی سرمایه انسانی است.

با این حال، باید توجه داشت که این خودتنظیمی، محدودیت‌هایی نیز دارد. خدمات رفاهی پلتفرم‌ها هرگز نمی‌تواند جایگزین حمایت‌های کلان ملی مانند بیمه بازنشستگی، مقرری بیکاری یا مستمری ازکارافتادگی شود که توسط دولت و بر اساس یک طرح ملی تأمین می‌شوند. این نکته، لزوم ورود تسهیل‌گرانه نهادهای رسمی را هم‌چنان پررنگ نگه می‌دارد.

در همین راستا، اسنپ نیز به عنوان بزرگ‌ترین پلتفرم اقتصاد گیگ در ایران، مسیری مشابه را طی کرده است. رانندگان در این سامانه نه کارمند هستند و نه پیمانکار رسمی، اما به لطف الگوریتم‌های قیمت‌گذاری و حمایت‌های پلتفرمی، درآمدی به‌مراتب بیشتر از مشاغل آزاد سنتی دارند.

آمارهای منتشرشده از سوی اسنپ نشان می‌دهد که بیش از ۲ میلیون راننده فعال در این شبکه حضور دارند. این آمار قابل توجه نشان می‌دهد که اقتصاد گیگ به یک رکن واقعی از اقتصاد شهری ایران تبدیل شده است.

دیجی‌کالا نیز با داشتن چند میلیون فروشنده از سراسر ایران، ضمن برقرارای عدالت اجتماعی در سراسر کشور، به یک بازار آنلاین بزرگ با حدود ۴۰ میلیون کاربر تبدیل شده است.

از انتفاع شغلی تا بازتعریف امنیت

اقتصاد گیگ نه تنها مدل اشتغال را تغییر داده، بلکه تعریف ما از امنیت شغلی را نیز دگرگون کرده است. در این فضا، امنیت به جای یک تعهد دوجانبه در قرارداد (کارمند-کارفرما)، از مسیر اعتبار و الگوریتم ساخته می‌شود: فرد با امتیاز خوب، نظم کاری و رضایت مشتریان، می‌تواند جریان درآمدی خود را حفظ کند.

این همان چیزی است که در گزارش آچاره هم دیده می‌شود: بسیاری از متخصصان با استمرار فعالیت در پلتفرم، درآمدی ثابت‌تر از شغل سنتی پیدا کرده‌اند.

تحلیل و نظرات کارشناسان در واقع “سرمایه اجتماعی دیجیتال” متخصص را تشکیل می‌دهد. این سرمایه، نه فقط منبع درآمد فعلی اوست، بلکه قابلیت انتقال مهارت و اعتبار به پلتفرم‌های دیگر یا حتی بازار سنتی را نیز به او می‌دهد.

به بیان ساده، پلتفرم به این نتیجه رسیده که تداوم پایداری کسب‌وکار بدون رضایت و حفظ متخصصان ماهر ممکن نیست؛ بنابراین خودش بخشی از وظایف دولت در ایجاد نظم و عدالت را برعهده گرفته است.

با این وجود، باید توجه داشت که این خودتنظیمی، محدودیت‌هایی نیز دارد. خدمات رفاهی پلتفرم‌ها هرگز نمی‌تواند جایگزین حمایت‌های کلان ملی مانند بیمه بازنشستگی، مقرری بیکاری یا مستمری ازکارافتادگی شود که توسط دولت و بر اساس یک طرح ملی تأمین می‌شوند. این نکته، لزوم ورود تسهیل‌گرانه نهادهای رسمی را هم‌چنان پررنگ نگه می‌دارد.

باید توجه داشت خدمات رفاهی پلتفرم‌ها هرگز نمی‌تواند جایگزین حمایت‌های کلان ملی شود و مستلزم ورود تسهیل‌گرایانه نهادهای رسمی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *