انتقاد از ساده نمایی تبلیغاتی چهره های سیاسی
مجتبی ذوالنوری، که خود از چهره های همسو با جریان های اصولگرا به شمار می رود، در این افشاگری تلاش کرد تا خط بطلانی بر برخی تصورات رایج و فضاسازی های تبلیغاتی در مورد ساده زیستی برخی مسئولان بکشد. وی اشاره کرد که سال ها است جریان های خاصی در فضای رسانه ای، با تمرکز بر استفاده اقای جلیلی از یک خودروی به ظاهر ارزان قیمت یعنی پراید، تلاش می کنند تصویری از یک مدیر مردمی، ساده زیست و به دور از تجملات را به جامعه ارائه دهند. این روایت در تقابل با زندگی سایر مسئولانی قرار می گیرد که از خودرو های لوکس تر یا با امنیت بالاتر استفاده می کنند.
ذوالنوری تاکید کرد که این روایت ساده انگارانه، در حالی مطرح می شود که جزئیات مربوط به هزینه های واقعی و پنهان این وسیله نقلیه، از چشم مردم دور نگه داشته شده است. هدف اصلی از چنین تبلیغاتی، ارسال این پیام به جامعه است که مسئولان نظام نیز می توانند مانند طبقات متوسط جامعه، از وسایل نقلیه ارزان قیمت و داخلی استفاده کنند؛ پیامی که به گفته ذوالنوری، در صورتی ارزشمند است که واقعا حقیقت داشته باشد و صرفا یک نمایشی برای جلب نظر افکار عمومی نباشد.
پراید ضدگلوله: هزینه ای فراتر از یک بنز لوکس
بخش اصلی و جنجالی سخنان این نماینده، در افشای هزینه واقعی خودروی مورد بحث نهفته بود. ذوالنوری به صراحت اعلام کرد: «چیزی که بچه های حزب اللهی به کله ما می زدند این بود که اقای جلیلی پراید سوار می شود، بعد می گفتند که قالیباف فلان و فلان مسئول فلان است.»
وی بلافاصله پس از این نقل قول، شوک اصلی را وارد کرد و گفت: «هزینه پراید ضدگلوله سعید جلیلی، از یک بنز ضدگلوله بیشتر است.»
این جمله کوتاه، اما پر معنا، نشان دهنده یک تناقض عمیق میان ظاهر و باطن ماجرا است. پراید، به عنوان نماد یک خودروی اقتصادی و مردمی در ایران شناخته می شود، اما زمانی که این خودرو به دلیل مسائل امنیتی، تحت عملیات پیچیده و پر هزینه **ضدگلوله سازی** و تقویت بدنه قرار می گیرد، ماهیت اقتصادی بودن خود را از دست می دهد. این فرایند نه تنها وزن خودرو را افزایش می دهد، بلکه نیاز به تقویت فنی و مهندسی گسترده ای دارد که هزینه ان، به مراتب از قیمت یک خودروی لوکس و امنیتی استاندارد که در بازار موجود است، فراتر می رود.
به عبارت ساده، اقای ذوالنوری با این اظهارات، این سوال مهم را مطرح می کند که اگر هدف نمایش ساده زیستی است، چرا باید هزینه ای چندین برابری را صرف تغییر و امن سازی یک پراید کرد، در حالی که می توان با همان یا حتی هزینه ای کمتر، یک خودروی امنیتی استاندارد و با کیفیت بالاتر مانند یک بنز ضدگلوله را تهیه کرد؟ این مقایسه نشان می دهد که هزینه های پنهان امنیتی، می توانند به سادگی، شعار های ساده زیستی را زیر سوال ببرند.
انتقاد از فضاسازی و ریاکاری تبلیغاتی
ذوالنوری در ادامه سخنان انتقادی خود، بر این نکته تاکید کرد که اگرچه نفس پیام دادن به جامعه مبنی بر هم سطح بودن مسئولان با مردم عادی، حرکتی ارزشمند و قابل ستایش است، اما این عمل باید در واقعیت و نه در ظاهر، انجام پذیرد. استفاده نمایشی از یک پراید، در حالی که در پس پرده، هزینه های گزافی برای تجهیزات امنیتی ان صرف شده، به نوعی **فریب افکار عمومی** و استفاده ابزاری از نماد های ساده زیستی برای اهداف تبلیغاتی قلمداد می شود.
به گفته این نماینده اصولگرا، صداقت در رفتار و گفتار، مهم ترین اصل در رابطه میان مردم و مسئولان است. زمانی که یک مسئول، در ظاهر از یک وسیله نقلیه ساده استفاده می کند، اما پشت پرده ان، هزینه های دولتی یا عمومی هنگفتی برای ایمن سازی همان خودرو صرف شده است، این عمل دیگر ساده زیستی نیست؛ بلکه یک نمایش پر هزینه است که ارزش پیام سادگی را از بین می برد.
بازتاب های اجتماعی و سیاسی این افشاگری
این افشاگری صریح، بلافاصله بازتاب گسترده ای در محافل سیاسی و رسانه ای داشت. برخی کاربران و منتقدان، سخنان ذوالنوری را تاییدی بر تناقضات رفتاری برخی سیاستمداران دانستند و خواستار شفاف سازی کامل در مورد هزینه های امنیتی و تشریفاتی مسئولان شدند. در مقابل، طرفداران اقای جلیلی نیز سعی کردند این اظهارات را به عنوان یک حمله سیاسی تلقی کرده و دلیل استفاده از پراید را، تنها یک انتخاب شخصی و نه یک ژست تبلیغاتی قلمداد کنند.
در هر صورت، این رویداد بار دیگر اهمیت شفافیت مالی و صداقت رفتاری را در سیستم حکمرانی برجسته ساخت. مردم انتظار دارند که مسئولان در هر سطحی، نه تنها شعار ساده زیستی سر دهند، بلکه در عمل نیز، زندگی ای منطبق بر وضعیت عمومی جامعه و به دور از هر گونه ریخت و پاش های غیر ضروری داشته باشند. اینکه یک خودروی ارزان قیمت داخلی، به دلیلی خاص، به مراتب گران تر از معادل خارجی خود تمام شود، خود یک بحث جدی در خصوص مدیریت هزینه ها و نوع حفاظت های امنیتی مورد نیاز مسئولان را ایجاد می کند. این ماجرا نشان داد که در دوران شفافیت رسانه ای، دیگر نمی توان با استفاده از نماد های ساده، هزینه های پشت پرده را از دید مردم پنهان کرد.







