اجتناب از تقاضا: نقش وسواس در اختلالش چیست؟

اجتناب از تقاضا: نقش وسواس در اختلالش چیست؟

فهرست محتوا

اجتناب از تقاضا در اختلال طفره روی از تقاضا (PDA): ریشه در کمال‌گرایی و ترس از نقص

آیا با فردی کمال‌گرا روبرو هستید که حتی از درخواست‌های کوچک نیز اجتناب می‌کند؟ آیا این رفتار شما را سردرگم کرده است؟ این مقاله به بررسی اختلال طفره روی از تقاضا (PDA) می‌پردازد؛ اختلالی که در آن فرد، حتی با وجود پذیرفتن قبلی، در برابر کوچکترین درخواست‌ها مقاومت می‌کند. این اختلال اغلب در افراد مبتلا به طیف اوتیسم دیده می‌شود و ارتباط نزدیکی با کمال‌گرایی دارد. درک ریشه‌های روانشناختی این رفتار، کلید اصلی برقراری ارتباط موثرتر و کمک به این افراد است.

کمال‌گرایی و کنترل: دو رکن اصلی PDA

در فیلم کلاسیک «همشهری کین»، جِدِدای لِیلند در مواجهه با کین می‌گوید: «تو به جز خودت به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهی. فقط می‌خواهی مردم را قانع کنی که خیلی دوستشان داری تا آنها هم تو را دوست داشته باشند. اما تو فقط عشقی را می‌خواهی که بر اساس شرایط خودت باشد؛ چیزی که به شیوه تو و طبق قوانین تو پیش برود.» این جمله به خوبی وضعیت بسیاری از کمال‌گرایان، به‌ویژه نوع «دیگران‌گرا»، را توصیف می‌کند. آنها اغلب هر رابطه‌ای را که چیزی از آنها بخواهد و نتوانند به طور کامل آن را کنترل کنند، رد می‌کنند.

اختلال طفره روی از تقاضا (PDA): فراتر از یک مقاومت ساده

طفره روی از تقاضا (PDA) یا Pathological Demand Avoidance، مقاومتی در برابر درخواست‌ها و تقاضاهای دیگران است، حتی آنهایی که از قبل با آنها توافق شده است. برای افراد غیر متخصص، این مقاومت در برابر انتظارات بی‌اهمیت، بی‌معنی به نظر می‌رسد. اما برای فرد کمال‌گرا، این درخواست‌ها نشان‌دهنده انتظارات بسیار زیاد، احتمال آشکار شدن نقص‌های عمیق و از دست رفتن کامل کنترل هستند. درخواست‌ها می‌توانند تفکر سیاه و سفید، تفکر فاجعه‌آمیز، قرائت ذهن، فیلتر ذهنی، شخصی‌سازی و تحریف واقعیت با حذف جنبه‌های مثبت را در پی داشته باشد. از نظر این افراد، به نظر می‌رسد هیچ جنبه‌ای از زندگی‌شان بی‌اهمیت نیست. بنابراین، درخواست‌ها صرفا درخواست نیستند؛ بلکه متهم‌کردن یا پیش‌درآمد آن هستند.

ترس از قضاوت و احساس حقارت

فرد کمال‌گرا ممکن است باور کند که یا کامل است یا نیست، یا در کنترل است یا نیست. در پس این سرپیچی مداوم، این باور نهفته است که فرد یا در کنترل است یا تحت کنترل، یا رئیس است یا خدمتکار. کمال‌گرایان تمایل دارند درخواست‌ها را شخصی‌سازی کنند و آنها را نشانه‌ای از باور طرف مقابل به حقارت خود بدانند. اینجا حسی از «اگر به من احترام می‌گذاشتی، به من نمی‌گفتی چه کار کنم» وجود دارد. حتی درخواست‌های ساده نیز ممکن است نشان دهد که طرف مقابل معتقد است کمال‌گرا کار درست را انجام نمی‌دهد و این به احساس حقارت پیش‌بینی‌شده در طرف مقابل بازمی‌گردد. در نهایت، درخواست‌ها و تقاضاها ممکن است به عنوان انتقادهایی تلقی شوند که نقص‌های کمال‌گرا را برجسته می‌کنند و او را به یاد شرمساری‌اش می‌اندازند.

نقش شرم و خاطرات گذشته

به دلیل شرم شدید از ناکامل بودن، درخواست‌ها ممکن است کمال‌گرا را به یاد لحظاتی بیندازد که دیگران را ناامید کرده است (به عنوان مثال، فیلتر ذهنی یا فقط در نظر گرفتن برخی از شواهد). بنابراین، یک درخواست، اگر فرد باور کند که انتظار می‌رفته است بدون درخواست، وظیفه‌ای را انجام دهد، به جای اینکه بی‌ضرر باشد، اغلب با خاطرات سناریوهای مشابهی همراه است که در آن فرد خود را ناامید می‌دانسته است. اغلب، زمانی که کسی که درخواست می‌کند، می‌گوید که این فقط یک درخواست است و دلایلی را برای باور به دوستی کمال‌گرا ذکر می‌کند، ممکن است او تعریف و تمجیدها را رد کند و آن را به مهربانی نسبت دهد.

چرخه معیوب خودشکنی و اجتناب

در اینجا، کمال‌گرا با توسل به قرائت ذهن، معتقد است که طرف مقابل او را فردی بی‌ارزش و ناامیدکننده می‌داند، با وجود بازخوردهای مثبت. این منجر به این باور می‌شود که رابطه ناپایدار و غیرقابل دوام است. او ممکن است به این فکر فرو رود که اساساً دوست‌داشتنی نیست و همیشه تنها خواهد بود. در پس این نوع اجتناب، نوعی خودشکنی بیمارگونه وجود دارد که باعث می‌شود کمال‌گرا باور کند که تنها نوع عشق برای او، عشقی است که قابل پیش‌بینی و کاملاً قابل کنترل باشد؛ عشقی که اساساً وجود ندارد، اما تنها نوعی است که او آن را قابل اعتماد می‌داند. در ارتباط با سندرم خودزنی، فاجعه‌سازی نیز ممکن است ظاهر شود و کمال‌گرا باور کند که یک درخواست، به طور اجتناب‌ناپذیر به درخواست‌های مشابهی منجر خواهد شد که او نمی‌تواند به طور مداوم آنها را برآورده کند. بنابراین، ممکن است فکر کند: «ممکن است این بار بتوانم این کار را انجام دهم، اما نمی‌توانم این کار را ادامه دهم.»

راهکارهای درمانی و اهمیت صبر و شکیبایی

برای فرد مبتلا به این نوع اجتناب و همچنین اطرافیانش که سعی در رفع آن دارند، ضروری است که باورها و احساساتی که باعث ایجاد این مکانیسم مقابله‌ای ناسالم می‌شوند – اضطراب و تنفر از خود – را درک کنند. ما اغلب از بیماران خود می‌خواهیم که در ذهن خود تصور کنند که عشقی که کاملاً تحت کنترل آنهاست چگونه خواهد بود و آیا آنها یا فرد دیگر از آن راضی خواهند بود یا خیر. ما از آنها می‌خواهیم که در نظر بگیرند چه شواهدی نیاز دارند تا به این باور برسند که طرف مقابل منظور خود را می‌گوید، آنها را رها نخواهد کرد و با دیدگاه مهربان‌تری نسبت به آنچه معمولاً خود را می‌بینند، به آنها نگاه می‌کند. کمال‌گرایان همزمان خوش‌بین و بدبین هستند؛ آنها باور دارند که می‌توانند بسیار بیشتر از آنچه هستند، شوند، در حالی که جهان را بسیار ناقص می‌دانند. اما متمرکز کردن این خوش‌بینی به سوی دیگران دشوار است، زیرا هر دو افراط و تفریط برای محافظت از خود هستند؛ خوش‌بینی از سرزنش خود و بدبینی از سرزنش دیگران.

صبر: کلید حل مشکل

با این اوصاف، صبر در هر دو طرف لازم است: کمال‌گرا نسبت به خود و دیگران (به دلیل ناتوانی در ارائه شواهد قطعی از نیات بیان‌شده خود) و طرف مقابل نسبت به خود در تلاش برای گذر از شرایط دشوار و کمال‌گرا، که درخواست‌های ساده را غیرقابل تحمل می‌داند، که به این معنی نیست که آنها صرفاً «نمی‌خواهند کاری را انجام دهند».

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *