-
ما ز ياران چشم ياري داشتيم شاعر : حافظ خود غلط بود آن چه ما پنداشتيم ما ز ياران چشم ياري داشتيم حاليا رفتيم و تخمي کاشتيم تا درخت دوستي برگي دهد ور نه با تو ماجراها داشتيم گفت و گو آيين درويشي نبود ما غلط کرديم و صلح انگاشتيم شيوه چشمت فريب جنگ داشت ما دم همت بر او بگماشتيم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز جانب حرمت فرونگذاشتيم نکتهها رفت و شکايت کس نکرد ما محصل بر کسي نگم