-
تا دهن بستهام از نوش لبان ميبرم آزار شاعر : شهريار من اگر روزه بگيرم رطب آيد سر بازار تا دهن بستهام از نوش لبان ميبرم آزار وقتي اين در بگشايد که گلي نيست به گلزار تا بهار است دري از قفس من نگشايد که حريفان همه زار از من و من از همه بيزار هرگز اين دور گل و لاله نميخواستم از بخت که گلي بودم و بازيچهي گلچين دل آزار هر دم از سينهي اين خا