-شهید رجایی دستفروشی میکرد
علی با اصرار میگفت که مراقب بساطم هست تا برگردم؛ شاید فکر میکرد نمیخواهم زحمت دهم یا نگران جنسهایم هستم اما فقط نگران اعلامیهها بودم.
گفتند، پیرمردیست، انقلابی، بسیجی، رزمنده و جانباز. گفتند، کولهبار خاطرات دارد و حرفهایش گنجینهای است؛ حتی لنز دوربین «سید مرت