-
باراقتصاد برشانههای لرزان سالمندان بچه که بودیم به شوخی یا جدی بابا میگفت انشاءالله وقتی ازدواج کنید و بروید سر خانه و زندگیتان، از شر شش نانخور خلاص میشوم.
حمید برادر بزرگم بعد از 40 سال که از تولدش می گذرد، هنوز دست نگاه کن پدر است و دارد خرج دانشگاهش را از او می گیرد. خواهر بزرگترم که نتوانست با همسرش زندگی خوشی داشته باشد، جدا شد و با یک فرزند در خانه پدرم سر می کند. دو خواهر و یک برادر