- چشم در برابر چشمغلامحسين ساعدياشخاص :
حاكم
جلاد
مرد جوان
پيرزن
سقط فروش
آهنگر
ميرشكار
نوازنده
1
يك نيمكت بزرگ با پشتي مجلل، و آن طرف پشتي تختي است ناپيدا، براي استراحت. پرده كه باز ميشود، صحنه خالي است. چند لحظه بعد، دو پاي بزرگ بالاي پشتي ظاهر ميشود، و بعد صداي يك دهن دره بلند، و به دنبال، هيكل خپله و چاق حاكم كه آرام بلند شده، همه چيز بخود بند كرده، سپر، حمايل، شمشير، كمان، و يك طپانچه قديمي. دوباره يك دهن دره، چشمان پف كردهاش را ميمالد و چند مشت به سينه ميزند، با تنبلي ميخزد و خود را روي نيمكت مياندازد، لوازم و اشيايي را
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان