روایتی از چند زن زندانی در قرچک/ یکی قاتل است، یکی خانم رییس، یکی قاچاقچی مواد و دیگری بدهکار ۱.۵میل روایتی از سرگذشت چند زن زندانی در قرچک گره کور پرونده قتل مرد60ساله و دختر8ساله اش،بعد3سال باز شد/قاتل،همسر موقت یکی از دختران مقتول است کتابخانه را با چندکتاب و ساختمان فیزیکی نمی خواهیم-راننده گفت آدم از تصورش هم می ترسد. گفت این همه سال پشت این دیوارها و تودرتوی اتاق ها و سالن ها را آدم چطور تاب بیاورد؟ تازه شما بگیر که آدم، زن هم باشد. زن را چه به زندان؟ چه به کلانتری و آژان کشی؟ مگر کسی که برود آن تو، همان طوری که بود، بیرون می آید؟ نه خانم جان، آدمِ سالمِ دانشگاه رفته هم، آش و لاش و خرد و خمیر از زندان سر بیرون می کند. راننده اینها را گفت، خودرواش را ٢٠ متر آن طرف تر از درِ بزرگ آبی رنگی که رو به دشت های سبز و رهای قرچک باز می شد، پارک کرد و تنش را جوری پشت فرمان، جمع وجور کرد که یعنی: «خدا خیرتان بدهد، ما را گرفتار نکنید اول صبحی؛ خودتان از اینجا به بعدش را بروید.
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان