-تا طلوع فردا
عبدالرضا رضايىنيا
فصل ديروز ما روز شيون بود
فصل غم بود،فصل مردن بود
فصل عريانى سپيداران
فصل بىبرگى دل من بود
**
فصل ديروز، فصل گريه و غم
فصل ديروز، روز خنده نداشت
موج مىزد پرنده در مرداب
آسمان، آه! يك پرنده نداشت
**
فصل ديروز، فصل اول ما
عطش و آتش و جهنم بود
شيون غنچههاى باغ، بلند
ديده غنچه، خيس شبنم بود
**
تا كه آن روشناى محض آمد
نور را در كرانه
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان