- اعلام رضايت براي نجات جان چند انسان
با چشماني نگران و پر از اشك به پسرش كه روي تخت آن طرف در شيشهاي خوابيده، خيره شده است.
نویسنده : مريم ترابي
تمام زندگي پسرش مثل يك فيلم از جلوي چشمانش رد ميشود. لحظه به دنيا آمدنش، تاتيتاتي كردنش، قد كشيدنش، مدرسه رفتنش، قبولي در دانشگاه و... تمام اين صحنهها را با گريه و ضجه به ياد ميآورد. قامتش خميده شد و كنار در شيشهاي روي زمين نشست. از