-
خطش مشک از زنخدان مي برآردشاعر : عطار مرا از دل نه از جان مي برآردخطش مشک از زنخدان مي برآردمداد از لعل خندان مي برآردخطش خوانا از آن آمد که بي کلکز نقره خط چون جان مي برآردمداد آنجا که باشد لوح سيمينشمگر خار از گلستان مي برآردکدامين خط خطا رفت آنچه گفتمکه از گل برگ ريحان مي برآردچنين جايي چه خاي خار باشدکه سنبل از نمکدان مي برآردچه ميگويم که ريحان خادم اوستکه سبزه زاب حيوان مي برآردچه جاي سنبل تاريک روي استنبات از شکرستان مي برآردز سبزه هيچ شيريني نيايدزمرد را ز مرجا