-
زود شود باز بستهي توشاعر : اوحدي مراغه اي عاشق از دام جستهي توزود شود باز بستهي توعارض چون لاله دستهي تورونق گل ميبرد هميشهقند بريزد ز پستهي توآن شکريني، که وقت بوسهطرهي در هم شکستهي تورحم، که بر هم شکست ما رارشتهي عهد گسستهي تووقت نيامد که باز بندي؟ماه جمال خجستهي توعيد من آن دم بود که بينمزان تن چون سيم شستهي توتن به سرشک چو سيم شويمزين دل در خون نشستهي تواوحدي، اينجا چه گرد خيرد؟سينهي مجروح خستهي توطاقت تير غمش نياورد
#سرگرمی#