-جوان، زهرا دختری 16ساله و مجرد است که به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان گلستان مراجعه کرده و در گفت و گو با مددکار اجتماعی مرکز مشاوره، داستان زندگی اش را اینگونه به تصویر می کشد: فرزند پنجم خانواده بودم پدر و مادرم کم سواد و بیشتر وقت خود را مشغول کشاورزی بودند و هیچ وقتی برای ابراز علاقه نسبت به من نداشتند. آنها صبح که به منظور کار کشاورزی به بیرون از منزل می رفتند شب به خانه باز می گشتند و خسته از کار روزانه می خوابیدند. همین موضوع هم باعث شکاف بین من و والدینم شده بود و من در دنیای بیرون از خانه در جستجوی محبت بودم؛ من یک برادر دیگر هم داشتم که تنها فرزند پسر خانواده بود. وقتی وا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان