- جفت كردن كفش همسر
خانه كه ميآمد به من مهلت تكان خوردن نميداد. همه كارها را خودش انجام ميداد، اما نگاهش كه ميكردم، ميديدم خسته است. ميگفتم: تازه اومدي استراحت كن قبول نميكرد. ميخنديد و ميگفت: وقتي من نيستم تو خيلي سختي ميكشي، حالا كه اومدم سختيها تموم شد. بعد بادي به غبغب ميانداخت، ميگفت: حالا شما امر كن، ما انجام ميديم. خوب يادم است آشپزخانه ما خيلي كوچك بود و آقا ولي خيلي درشت. تقريباً هربار كه ميرفت تو آشپزخانه صداي شكستن ظرف از آشپزخانه ميآمد! من خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را جفت كند. چون طعنههاي ديگران را شنيده بودم كه ميگفتند:
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان