-داستان مادر شوهر خوب من
پدر همسرم سالها پيش، قبل از اينكه ما ازدواج كنيم فوت كرده بود. همسرم آخرين فرزند خانواده است و مدت مديدي را با مادرش تنها زندگي ميكرده و همين مسئله سبب شده است مادر او وابستگي زيادي نسبت به همسرم داشته باشد بهطوري كه گاه از خودم ميپرسم او چهطور توانسته اجازه بدهد كه حميد ازدواج كند. اين وابستگي باعث دردسرهاي زيادي براي من ميشود مادر حميد انتظار دارد او هر روز به خانهاش سر بزند و كارهاي عقبافتادهاش را انجام بدهد. در حالي كه همسر من، تنها پسر