واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سازه فوق مدرن آدم فضايي ها يا آدم زميني ها؟! اگر يوفوها واقعيت داشته باشند، چرا همه فکر مي کنند که آنها از فضا آمده اند؟ چرا هيچ کس آنها را ساخته دست بشر نمي داند؟عده اي از روان شناسان معتقدند که يوفوها اسطوره هاي دنياي مدرن هستند؛ آن هم به اين دليل که انسان نمي تواند بدون اسطوره روزگارش را بگذراند. اگر قديمي ها فکر مي کردند که اسطوره هايي از آسمان به زمين مي آيند، حالا با پيشرفت علم، يوفوها که پديده هاي تکنولوژي هستند، جاي آنها را گرفته اند. اما اگر اين نظر روان شناسان را نپذيريم و باور کنيم که يوفوها واقعا وجود دارند، باز هم همه چيز حل نمي شود، چون حالا يک بحث جديد شروع مي شود؛ آن هم با اين سوال که «بشقاب پرنده ها از فضا مي آيند يا همين جا روي زمين ساخته شده اند؟». عده اي از دانشمندان معتقدند که يوفوها پديده هاي سري و نظامي خود ما زميني ها هستند. اين وسط عده اي ديگر هم عقيده دارند که آنها از فضا آمده اند و امکانات به کار رفته در آنها، خارج از داشته هاي بشر است! اما نگاهي دقيق تر به پيشرفت هاي تکنولوژيک بشر و پروژه هاي سري ممکن است ما را متقاعد کند که حق با گروه اول است و خبري از فضايي ها نيست. اين عده براي خودشان دلايلي هم دارند که سرسختانه از آنها دفاع مي کنند.تمام چيزهايي که در مورد آن گفته مي شود و حتي اسمي که براي آن انتخاب شده، همگي برپايه حدسيات و مشاهدات افراد مختلفي است که اطلاعات ناقصي از اين پرنده ناشناس يا به قول جديدي ها، پرنده X دارند. به همين دليل به صورت قطعي نمي توان گفته ها را تاييد يا رد کرد. اينجا صحبت از يک پرنده ناشناس زميني است.آنهايي که از آن حرف مي زنند ابدا به يوفوها معتقد نيستند بلکه فکر مي کنند اين پرنده خارق العاده روي زمين ساخته شده است اما چون کسي آن را به درستي نمي شناسد، برايش اسم پرنده X يا مجهول را انتخاب کرده است.شروع ماجرا تقريبا به 25 سال پيش برمي گردد. اولين بار در سال 1986 در لايحه درخواست بودجه وزارت دفاع آمريکا، يک درخواست يک خطي ديده مي شد. زير اين برگه درخواست يک نام عجيب نوشته و براي آن مبلغي معادل 272 ميليارد دلار بودجه درخواست شده بود، رقم زيادي که نشان مي داد پاي يک طرح سري و نظامي بزرگ و با اهميت در ميان است.آئورورا؛ عظيم تر از شاتلاز اسمش نمي توان چندان به ماهيت آن پي برد. «آئورورا» اسم يک پروژه سري نظامي است اما اين کلمه به چه معني است؟ آئورورا همان شفق قطبي است که به دليل توفان هاي خورشيدي رخ مي دهد. نام اين پرنده هر چه باشد، شناخته شده ترين طرح طبقه بندي شده ارتش آمريکاست. حالا بد نيست کمي هم از پيشينه مجهول آئورورا بدانيد. همان طور که در بالا هم گفته شد، اولين بار آئورورا در لايحه درخواست بودجه وزارت دفاع آمريکا ديده شد؛ رديفي که درخواست مشهور بودجه ذکر شده درآن قرار داشت بعد از طرح هاي SR-71 و B-2 آمده بود (طرح هاي پيچيده هوايي که قبل از آن در آمريکا مشهور شده بودند).در همان سال دولت آمريکا زمين هاي اطراف درياچه گروم در صحراي نوادا (Nevada) را اشغال و حصاربندي کرد. البته اين حصاربندي ها چندان شبيه استحکامات معمولي نبود و غيرقابل نفوذ به نظر مي رسيد. بنابر گزارش هاي تائيد نشده، از آن سال به بعد تاسيسات مدرن و سري بسياري در اين زمين ها ساخته شده و هنوز هم در حال تکميل شدن هستند. گفته مي شود زمين هاي اطراف اين پايگاه غير قابل عبور اعلام شده است. البته دولت آمريکا همواره وجود اين تاسيسات را به شدت تکذيب کرده؛ تکذيبي که به دامنه شايعات و اظهار نظرها اضافه کرده است.در سال 1988 روزنامه نيويورک تايمز گزارش داد که نيروي هوايي ارتش ايالات متحده روي طرح يک هواپيما کار مي کند که سرعتش به شش برابر سرعت صوت هم مي رسد! بعد از آن در کاليفرنياي جنوبي غرش هواپيمايي شنيده مي شد که شبيه هيچ يک از هواپيماهاي شناخته شده نبود. سروصداي اين هواپيما آن قدر بلند بود که مراکز لرزه نگاري سازمان زمين شناسي آمريکا هم آن را ثبت کردند. به همين دليل احتمال داده مي شود اين پايگاه که به طرز غيرمعمولي بزرگ است، باند پرواز بزرگ و زيرزميني يک پرنده عظيم باشد به اسم آئورورا. آنهايي که سروصداي اين هواپيما را شنيده اند، غرش هاي آن را از صداي شاتل ها در هنگام فرود هم وحشتناکتر توصيف کرده اند!شبح؛ پروژه اي سريبراي اين پرنده اسامي مستعار زيادي در نظر گرفته شده XR-7 است. زماني تصور مي شد که اين طرح، فاز دوم پرنده مافوق صوت SR-75 باشد، اما بعدها در سال 1994 بن ريچارد (از شخصيت هاي سرشناس صنعت هوايي آمريکا) اعلام کرد که آئورورا اسم رمزي بود براي طرح ATB. اما ATB چه بود؟ ATB مخفف «Advanced Technology Bomber» به معناي «تکنولوژي بمب افکن پيشرفته» بود که شرکت نورثروپ در ابتداي دهه 80 ميلادي برنده طرح اجرايي آن در مناقصه وزارت دفاع آمريکا شده بود. بمب افکن B-2 که لقب اسپريت (به معناي شبح) را يدک مي کشيد، نتيجه اين طرح بود. البته هنوز هم B-2 جانشين خاصي پيدا نکرده است، پس مي توان آئورورا را يکي از جانشينان آن دانست چون در آن صورت بايد رونمايي مي شد. اما در سال 1992اتفاقي افتاد که باعث شد سري و ناشناخته بودن اين پرنده به شدت تاييد شود. در اين سال يکي از مسؤولان کنترل ترافيک هوايي نيروي هوايي سلطنتي انگلستان در اسکاتلند، علامتي راداري را دريافت کرد که خيلي عجيب بود. او در نزديکي پايگاه هوايي مک رينهاش پرنده اي را روي رادار خود ديده بود که در زماني خيلي کوتاه سرعتش به سه برابر سرعت صوت رسيده بود. او با پايگاه هوايي تماس گرفته و علت اين علامت را پرسيده بود اما آنها به او گفته بودند به نفعش است که اين موضوع را فراموش کند. البته ده ها مورد گزارش ديگر در آمريکا و انگلستان وجود دارد که به اين پرنده غران مربوط مي شود. تا زماني که نيروي هوايي ارتش آمريکا پرده از اين راز بردارد، تنها مي شود يک چيز را در مورد آن مطمئن بود؛ آئورورا يک پرنده هايپرسونيک (هواپيماهايي که بيش از پنج برابر صوت سرعت دارند) است. شبح يا آئورورا هر چه باشد، يک پروژه سري است؛ پس چرا يوفوها هم پروژه هاي سري نباشند؟هايپرسونيک؛ سلطان صوتامواج صوتي مي توانند در هوا با سرعت 340 متر در ثانيه حرکت کنند. در اصطلاح نظامي به اين سرعت «ماخ» گفته مي شود. وقتي که يک هواپيما دو ماخ سرعت دارد، يعني سرعتش دوبرابر صوت است و در يک ثانيه مي تواند680 متر را طي کند. براي ملموس تر شدن آن، اين مثال را داشته باشيد: خداي ناکرده سوار ماشينتان هستيد و مي خواهيد قانون را زير پا بگذاريد و با 140 کيلومتر در ساعت جاده را زير پا مي گذاريد. در اين صورت تازه به سرعت 40 متر در ثانيه رسيده ايد! 40 متر کجا و680 متر کجا؟! تازه اين اول کار است. شيء پرنده اي را تصور کنيد که با پنج برابر سرعت صورت در آسمان جابه جا مي شود؛ نزديک به دو کيلومتر در ثانيه. در اين صورت آيا امکان دارد يک بيننده آن را با يوفو اشتباه بگيرد؟ اين در حالي است که اولين هواپيماهاي مافوق صوت که به صورت علني از آنها استفاده شده است، حداقل 60 سال پيش ساخته شده اند. براي رسيدن به اين سرعت لازم است هواپيما از يک موتور پيشرفته و بدنه اي بسيار مقاوم بهره ببرد. از اينجا مي توان به ساختار بسيار پيچيده آئورورا پي برد.از اولين هواپيماهاي هايپرسونيک مي توان به X-15 و FDL-15 اشاره کرد که توسط ناسا و لاکهيد مارتين ساخته شده اند. در مورد آئورورا اطلاعات کم و تاييد نشده اي هم وجود دارد که به نظر واقعي مي رسند. بيشترين سرعت اين پرنده پنج ماخ برآورد مي شود. طول آن در حدود 33/5 متر و طول دو سر بال آن (به صورت مثلث) حدود 18/2 متر است. در 1989 کريس گيبسون که يک مهندس نفت بود، وقتي مشغول کار روي يک پروژه نفتي در درياي شمال بود، ناگهان چند هواپيما را مشاهده کرد که از روي سر او در فاصله اي نه چندان بالا گذشتند. کريس يک عشق هواپيما بود که به راحتي هر هواپيمايي را مي شناخت. او توانست يک تانکر سوخت KC-130 و دو جنگنده F-111 را تشخيص بدهد اما او هواپيماي چهارم را نمي شناخت و فقط توانست تشخيص بدهد که شبيه يک مثلث کامل است.او اين مثلث را کمي بزرگ تر از F-111 و داراي زواياي 75 درجه و به رنگ کاملا سياه تشخيص داد که هيچ کدام از جزئيات آن قابل ديدن نبودند و ظاهرا از تانکر FC-130 سوخت دريافت مي کرد. اين گزارش آئورورا را به واقعيت نزديک کرد. اگر به جاي کريس يک شخص ناآگاه اين صحنه را ديده بود، امکان داشت آن را يک يوفو به حساب بياورد. کمي بعد از اين اتفاق، يکي از مجلات صنايع هوايي آمريکا با چاپ گزارشي صحبت هاي کريس را تاييد کرد. اين مجله حرف هاي آدم هايي را چاپ کرده بود که نيمه شب صداي بسيار بلند پرواز يک هواپيما را از پايگاهي در نزديکي درياي شمال شنيده بودند.يک جنگنده مدرناز همه حدس و گمان ها درباره هواپيماهاي سري که بگذريم، يک جنگنده وجود دارد که مي تواند در آينده اي نزديک و با پيشرفت بيشتر واقعا نقش يوفو را بازي کند: نسل پنجم F35 .F35 يک هواپيماي عمود پرواز است يعني مي تواند بدون احتياج به باند پرواز جاي خودش بلند شده و بالا برود. البته اين نکته جديدي نيست. خيلي قبل تر يک هواپيماي انگليسي به اسم هارير اين خصوصيت را داشت اما به دليل مسائل فني چندان هواپيماي جالبي از کار درنيامد.جالب اينجاست که از اين تکنولوژي حداقل 40 سال پيش به صورت علني استفاده شده اما چه کسي است که نداند پروژه هاي نظامي وقتي علني مي شوند که حداقل 30 سال از عمر و آزمايش آنها در آزمايشگاه هاي مخفي گذشته باشد؟ به اين ترتيب اين تکنولوژي به حداقل 60 الي 70 سال قبل بازمي گردد اما F45 به جز قابليت پرواز و فرود عمودي، خصوصيات ديگري هم دارد که آن را به يک يوفو بيشتر شبيه مي کند.اين هواپيما مي تواند در يک نقطه در هوا ساکن بايستد، روي هوا دور بزند و ناگهان و با سرعت زياد به يک طرف حرکت کند. از ديگر خصوصيات جالب اين هواپيما رادار گريز بودن آن است؛ يعني رادارها موفق نمي شوند سيستم آتش خودشان را روي اين هواپيما قفل کنند چون به خوبي اين هواپيما را روي صفحه رادار نمي بينند. قدرت بالاي مانور اين هواپيما باعث مي شود که بتواند موتورهايش را خاموش کند و تا نزديکي سطح زمين سقوط آزاد انجام بدهد، سپس در آن نقطه ايستاده و دوباره به سمت هدفش حرکت کند.اين هواپيما از يک سامانه جنگ الکترونيک استفاده مي کند و مي تواند تمام سيستم هاي الکتريکي هواپيما و ساختمان هاي نزديکش را از کار بيندازد! اين همان اتفاقي است که هواپيماهاي نظامي در برخورد با يوفو ها تجربه کرده اند. F35 نسل بعدي هواپيماي مشهور F22 است و بيشتر خصوصيات آن را به ارث برده است. اين هواپيما مي تواند در صورت نياز تا ارتفاع زيادي اوج بگيرد و در لايه هاي ابر بالاي جو خودش را پنهان کند! به اين ترتيب F35 روياي يوفوها را به واقعيت نزديک مي کند؛ يک جنگنده پرقدرت با خصوصيات عجيب و قدرت مانور بالا.منبع: نشريه سرنخ- ش 38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]