واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: خشونت نهادینه و درسهای آن برای دولت روحانی
بیتردید استفاده حداکثری دولت از ظرفیت پشتوانه مردمی چیزی است که میتواند با کمک آن به مبارزه با خشونت و عوامل آن بپردازد. هیچ سازوکاری بهتر از پشتوانه مردمی برای مبارزه با آمران خشونت وجود ندارد. پاشنه آشیل دولت اصلاحات همین بود و دولت روحانی لازم است از آن درس بگیرد.
آفتاب- شهروز ابراهیمی: خشونت در هر شکلی در جامعه نامطلوب است. در واقع وقتی گوشها برای نشنیدن سخن و منطق بسته می شود جای آن را خشونت خواهد گرفت. یک نکته هم در مورد خشونت قابل تأمل است و آن این که در خشونت هیچکس نفعی نمیبرد و اگر چه برخی ممکن است از آن به عنوان دستاویزی برای رسیدن به آمال سیاسی تنگنظرانه و نفع شخصی خود بهره برند همان جریانات و افراد هم بدانند که در نهایت خود نیز متضرر خواهند گشت. چرا که ابعاد خشونت وقتی وسیعتر و نهادینه شد، دامنگیر خودشان نیز خواهند شد و بیتردید عقلانیت سیاسی و اصولأ هیچنوع عقلانیتی اگر با افق وسیعتر نگاه کنیم، اجازه به خشونت نمیدهد. از طرف دیگر هر جا که خشونت حاکم گردد، دغدغه کشور و نهادها و مردم به جای توسعه و شکوفایی امنیت خواهد بود و در چنین بستری توسعه میسر نیست و جامعه ممکن است درجا بزند.
خشونت چیزی است که خاصیت سرریزی دارد بویژه اگر در چارچوب نهادهای مسئول و حافظ قانون انجام گیرد. وقتی که در چارچوب قوه مقننه نمایندگان به اصطلاح منتخب مردم اجازه نمیدهند که نماینده منتخب دیگرشان در صحن علنی مجلس صحبت کند و به زور او را از پشت تریبون پایین میکشند در چنان صورتی گروههای کمک تحملتر و به اصطلاح خودسر(که در واقع به هیچوجه خودسر نیستند) این حرکت در صحن علنی مجلس را الگوی خود کرده و شور و هیجانشان برای دست زدن به خشونت بیشتر میگردد. این نمایندهها با عقلانیت کوتاهمدت براین اندیشه هستند که با دست زدن به خشونت و یا استفاده ابزاری از گروههای خشونتطلب به اهداف کوتاهمدتشان دست مییابند ولی همانها غافلند که در موقعیتی دیگر و در شرایط و زمانی دیگر ممکن است خشونت دامنگیر خودشان گردد ولذا هیچکس در بلندمدت منتفع نخواهد شد و این فی نفسه باعث میشود که دغدغه امنیت جایگزین دغدغه توسعه و شکوفایی گردد.
پس هر شکلی از خشونت لازم است در نطفه خفه گردد و نهتنها با عاملان آن بلکه بویژه با آنهایی که در پشتپرده خشونت را نهادینه کرده و بدان مشروعیت میبخشند در هر جایگاهی که باشند برخورد شود و اگر لازم است در چارچوب قانون از سمتهای خود عزل شوند. این مستلزم این است که در درجه اول نهادهای قانونی واقعیت خشونت و آمر به خشونت را قبول نموده و در درجه دوم عزم جدی برای مقابله با عاملان و آمران در قوه قضاییه وجود داشته باشد تا از تکرار چنین وقایعی تلخ در آینده جلوگیری شود. لازم است نهادهای مسئول نیز در عمل خود الگوی عمل به قانون بوده و صدا و سیما و کل ساختارهای جامعه با تمرین مردمسالاری دینی و گسترش فضای نقد و بحث و مناظره در عمل، تحمل مخالف و منتقد را اموزش دهند. صدا و سیما که در کشورهای غربی مو را از ماست بیرون میکشد و کوچکترین اخبار اعمال خشونت را در بوق و کرنا میدمد، لازم است حساسیت آن به خشونتهای غیرقانونی در داخل بیشتر باشد و با اعلان آنها، سازوکارهای رفع آن را فرهنگسازی نماید.
از طرف دیگر دولت یازدهم لازم است بداند که تجربه سیاستورزی و همینطور روی کار آمدن دولت روشنگر و اصلاحات و متمایل به اصلاحات نشان داده است که گروههای خشونتطلب در چنین موقعیتهایی فعال میشوند بویژه که آنها از گذشته درس آموختهاند و فعالیتهای خود را در مقام مقایسه با گذشته نهادینه کردهاند و این مستلزم عزم جدیتر دولت نسبت به گذشته برای برخورد قاطع با این گروهها با استفاده از پشتوانه مردمی است. گروههای خشونتطلب را نمیتوان با گذشت و کوتاهی و سهلانگاری به امید متوقفکردن خشونتشان، سرجایشان نشاند بلکه آنها با رفتار تساهلآمیز دولت و نهادهای مسئول جسورتر از پیش شده و حتی فردا ممکن است دامنگیر خود دولت هم بشود. بنابراین لازم است دولت در درجه اول با تغییرات زیادی، بستر خشونت را تا اندازهای رفع کند و در درجه دوم، اشتباه دوره خاتمی را تکرار نکند. بیتردید استفاده حداکثری دولت از ظرفیت پشتوانه مردمی چیزی است که میتواند با کمک آن به مبارزه با خشونت و عوامل آن بپردازد. هیچ سازوکاری بهتر از پشتوانه مردمی برای مبارزه با آمران خشونت وجود ندارد. پاشنه آشیل دولت اصلاحات همین بود و دولت روحانی لازم است از آن درس بگیرد.
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]