تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836075848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

استکمال علمی و اخلاقی انسان از منظر خواجه نصیرالدین طوسی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
استکمال علمی و اخلاقی انسان از منظر خواجه نصیرالدین طوسی
مراحل استکمال نزد طوسی، در آثار فلسفی به قوای عرضی نفس اشاره دارد و در آثار عرفانی نیز ناظر به سلوک نفس و سپهرهای وجودی طولی آن است.

خبرگزاری فارس: استکمال علمی و اخلاقی انسان از منظر خواجه نصیرالدین طوسی



بخش اول چکیده براساس تنوع کارکردهای قوای نفس ناطقه (قوه نظری و عملی) نزد طوسی، استکمال علمی و عملی نیز متفاوت می شود. کمال علمی از سنخ معرفت و حقایق تکوینی (بینش ها) و کمال اخلاقی از جنس معارف جزئی و آثار عملی است. نظریه اخلاقی طوسی در واقع فراتر از سلامت نفس است و به آرمان های بالادستی، یعنی کمال نفس اشاره می کند. کمال به عنوان آرمان اخلاق دارای مراتب است که می توان آنها را با هرم طولی کمال ترسیم کرد. مراحل استکمال نزد طوسی، در آثار فلسفی به قوای عرضی نفس اشاره دارد و در آثار عرفانی نیز ناظر به سلوک نفس و سپهرهای وجودی طولی آن است. فرآیند استکمال در دو بعد علمی و اخلاقی است و طوسی برای استکمال آن برنامه عملی ارائه داده و تنها به نظریه پردازی نپرداخته است. واژگان کلیدی طوسی، استکمال علمی، استکمال عملی، مراتب کمال، عقل نظری، عقل عملی. طرح مسئله اخلاق نگاران از حیث اهداف آموزش اخلاق، چند دسته اند. برخی از ایشان همچون زکریای رازی در الطب الروحانی (رازی، 1973: 20) و ابوزید بلخی در مصالح الابدان و الانفس، با جهت گیری سلامت محور به بیان رذائل اخلاقی (به مثابه بیماری های نفس) می پردازند و راه تشخیص، پیشگیری و درمان ارائه می دهند. فارابی (فارابی، 1405: 5) در برخی آثارش همچون فصول منتزعه این انگاره (طب انگاری اخلاق) را در مقیاس سلامت جامعه طرح می کند. این در حالی است که برخی از ایشان به کمالات نفس (فضائل) معطوف اند. جهت گیری کمال محور در اخلاق با دو رهیافت فردگرایانه و جامعه گرایانه طرح می شود. عده ای از اخلاق نگاران نیز معطوف به حقوق افرادند که رساله الحقوق امام سجاد(علیه السلام) و بحارالانوار علامه مجلسی (ج 73  ـ 71) نمودی از اخلاق معطوف به حقوق افراد است. (فرامرز قراملکی، 1392: مقدمه کتاب) نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی براساس جهت گیری و محور اصلی نظریه، کمال محور است. محور مباحث اخلاق پژوهی وی، کمال و استکمال انسان است و او در نوشته های اخلاقی خود نظیر اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف و نوشته های پراکنده اخلاقی در سایر آثار نظیر شرح نمط نهم اشارات، درباره کمال نفس، مقدمات و نتایج آن نظریه پردازی کرده است. اوصاف الاشراف نیز همان سان که طوسی می نویسد، نمایانگر اخلاقی کمال محور و سیری برای انسان سازی است و در این سیر تنها از اخلاق فردگرایانه سخن به میان می آید: هر کسی چون در خود و افعال خود نگرد، خویشتن را به غیر خویش محتاج داند و محتاج به غیر ناقص باشد به خود و چون از نقص خود خبردار شود، در باطن او شوقی که باعث او باشد بر طلب کمال پدید آید. پس به حرکتی محتاج شود در طلب کمال و اهل طریقت این حرکت را سلوک خوانند. (طوسی، 1361: 46) مسئله اصلی این جستار را در یک عبارت کوتاه می توان چنین خلاصه کرد: «تحلیل کمال در اخلاق پژوهی طوسی». در این جستار با نگاهی تحلیلی  ـ تطبیقی به تحلیل کمال از منظر وی می پردازیم. در این خصوص مسائلی قابل طرح است: 1. مفهوم کمال: کمال در اخلاق پژوهی طوسی به چه معنا است؟ آیا کمال در همه آثار اخلاقی او مفهوم یکسانی دارد؟ 2. ابعاد کمال: کمال انسانی در چه ابعادی قابل طرح است؟ ابعاد کمال انسانی در اخلاق نگاری فلسفی طوسی، بر اساس مبانی علم النفسی فلسفی او، به تناظر قوای نفس ناطقه (عقل نظری و عقل عملی) است. بر این اساس، عقل علمی و عقل عملی نزد طوسی به چه معنا است و رابطه کمالات این قوا (کمالات علمی و کمالات عملی) چیست؟ 3. مراتب تکامل: آیا کمال دارای مراتب است؟ الگوی طوسی در هرم طولی کمال چیست؟ 4. فرآیند تکامل: نفس در مسیر استکمال (علمی و عملی) از قوه (استعداد) به فعل (کمال)، از چه مراتب و منازلی گذر نموده، چه فرآیندی را طی می کند؟ 5. برنامه عملی استکمال: مراحل استکمال علمی و عملی نزد طوسی چیست؟ مفهوم کمال انسان نزد طوسی مفهوم کمال به دو معنا و بر دو گونه اعتبار قابل تقسیم است. طوسی در رساله الکمال الاول و الثانی(1) به اعتبارات گوناگون کمال اشاره داده است: در اعتبار اول) در این اعتبار صور نوعیه [مثلاً نفس انسانی] کمال اول است و اکتسابات بعدی آن، [نظیر اعراض] کمالات ثانی نفس، غیر منوع و عارض بر کمال اولی است. (طوسی، 1375: 2 / 271 ـ 270؛ همو، 1407: 156) براساس مبانی طبیعیاتی طوسی در شرح اشارات، این خروج در کمال اول (صورت ها) از نوع کون و فساد و در کمال ثانی از نوع استحاله، قابل شدت و ضعف، تدریجی و زمانی است. (همو، 1375: 2 / 257) این تقسیم وامدار دیدگاه ارسطو (2) (ارسطو، 1381: 75 به بعد) است که در تعریف او از نفس نیز دیده می شود و با تعریف طوسی از نفس مطابق است: «نفس کمال اول برای جسم طبیعی آلی ذی حیات بالقوه است. (طوسی، 1375: 2 / 290؛ همو، 1407: 156) در اعتبار دوم) حرکت، کمال اول شیء و مقصد و غایت حرکت، کمال ثانی است. (همو، 1407: 180؛ همو، 1375، 2 / 415) کمال در آثار طوسی به اعتباری دیگر نیز به دو قسم کمال اولی و ثانوی بیان شده است: در این اعتبار، کمال اول: قوای نفس انسانی (دو قوه عقل نظری و عقل عملی) است و افعال و صدور خاصیت قوا، کمال ثانی است. (3) (همان: 352) این اعتبار به اعتبار نخست بازمی گردد؛ زیرا نفس به همراه قوا امری ثابت و منوع شخص انسانی است و آنچه پس از تنویع به آن ملحق می شود، کمالات ثانی است. مفهوم کمال انسانی در اخلاق پژوهی طوسی گوناگون است: 1. وی در اخلاق نگاری های عقلی ـ فلسفی خود، اعتبار نخست را برگزیده است. طوسی با التزام به علم النفس ارسطو و ابن سینا، در علم النفس شرح اشارات (همان) و اخلاق ناصری، اعتبار نخست از مفهوم کمال اول و ثانی را مدنظر قرار داده است. کمال اول انسان در این آثار، نفس و قوای آن (عقل نظری و عقل عملی) است. او کمال ثانی نفس را به اعراض نفس و افعال این قوا و صدور خاصیت آنها تعریف کرده است؛ به زعم او «کمال هر چیزی در صدور خاصیت اوست ازو و نقصان او، در قصور آن صدور یا عدمش». (طوسی، 1387: 65، 69، 107 و 264) به اعتقاد طوسی، هر موجودی خاصیتی دارد که تعین ماهیتش به آن است و کمالش نیز در تمامی صدور خاصیت آن می باشد. وی خاصیت نفس انسانی را نطق و نطق را حائز دو قوه نظری و عملی دانسته است و در اخلاق نگاری فلسفی خود، صدور افعال مناسب و شایسته این قوا را پی جویی می کند. (همان: 80 ـ 65) 2. طوسی در اخلاق نگاری های عرفانی خود نظیر اوصاف الاشراف و شرح نمط های سه گانه عرفانی اشارات، اعتبار دوم را در نظر داشته است. کمال در اخلاق پژوهی سلوکی طوسی، به معنای مقصد و غایت حرکت است. او در اوصاف الاشراف، در تبیین شوق به کمال ورزی می نویسد: «هر کس به خود و احوال خود نظر کند، خود را به غیر خویش محتاج داند، محتاج به غیر ناقص است و چون از نقصان خود باخبر شود، در باطن او شوقی که باعث آن باشد، به طلب کمال حاصل آید. پس محتاج شود به حرکتی در طلب کمال.» (همو، 1361: 46) او در شرح اشارت در بیان مقامات عارفین، کمال حقیقی عارف را در حرکت در طلب قرب حضرت باری تعالی می داند. (همو، 1375: 3 / 375) تشبه به مبدأ و تخلق به اخلاق الهی و بالاتر از آن وصول الی الله، (4) به عنوان غایت سلوک مطرح می گردد. (همان: 173 ـ 172، 345، 379، 387 و 390) طوسی در اوصاف الاشراف نیز غایت و نهایت سلوک را فنا می داند. (طوسی، 1361: 161) وی به قرب الی الله، (همان: 59) وصول، (همان: 66 و 101) محبت باری تعالی، (همان: 92) اعراض از توجه به غیر، (همان: 130) توحید، (همان: 153) وحدت (همان: 157) و ...، به عنوان اهداف ابتدایی و متوسط سلوک اشاره کرده است. نوع نگاه به انسان و مبانی گوناگون علم النفسی در این آثار، سبب تفاوت در نظریه استکمال و مفهوم کمال انسان است. طوسی در اخلاق نگاری های فلسفی نظیر اخلاق ناصری، با نگاه علم النفسی فلسفی، به قوای عرضی نفس (بَهیمی، سَبُعی و ملکی) اشاره کرده است و از کمال قوا می نویسد؛ درحالی که مراد در سلوک و عرفان، سپهرهای طولی وجودی آدمی است و در آثاری چون اوصاف الاشراف، کمالات بالادستی و طولی آدمی مطرح می گردد؛ اگر چه کمالات قوای عرضی نفس انسانی نیز به عنوان شرط لازم و نه کافی سلوک نفس شمرد شده است. (همان: 86) البته وی در اخلاق ناصری نیز گاه فراتر از کمالات قوای عرضی آدمی، به مقصد و غایت حرکت نیز اشاره کرده است: «هر موجودی کمالی دارد و هر چه کمال او از وجود متأخر بود، هر آینه او را حرکتی بود از نقصان به کمال» (طوسی، 1387: 247) و «کمال هر چیز در تشبه آن چیز است به مبدأ خویش.» (همان: 149) توجه به کمالات بالادستی در اخلاق ناصری، نظیر قرب الی الله، وصول و توحید نشان از توجه به سلوک عرفانی در این اثر و کمالات طولی نفس آدمی است. (همان: 68 و 71) تاریخ فراغت از تحریر اخلاق ناصری، سال 633 هجری است. (همان: 15) به اعتقاد الاعسم، طوسی اوصاف الاشراف را در قلاع اسماعیلیان نوشته است؛ (الاعسم، 1980: 128) ولی از آنجا که طوسی این کتاب را به نام شمس الدین جوینی (درگذشته 683 ق) وزیر اباقاخان پسر هولاکو نگاشته است، (طوسی، 1361: 43) به نظر این کتاب را باید از دوره سوم (زندگی نزد مغولان) و به ویژه آخرین دهة عمر طوسی دانست. به اعتقاد مادلونگ نیز طوسی «اوصاف الاشراف را سه دهه بعد از نگارش اخلاق ناصری در آخرین دهة زندگی اش نگاشته است.» (مادلونگ، 1985) بر این اساس می توان گفت اخلاق ناصری از نوشته های ابتدای زندگی طوسی و اوصاف الاشراف از نوشته های اواخر عمر وی است و طوسی از توجه به کمالات قوای عرضی آدمی (بهیمی، سبعی و ملکی) در اخلاق ناصری به توجه به استکمال طولی و اشتداد وجودی آن در اوصاف الاشراف نزدیک می شود؛ به ویژه آنکه وی در مقدمه اوصاف الاشراف، این اثر را تلاشی برای سامان آنچه سال ها بعد از تحریر اخلاق ناصری در ضمیر نهفته بوده است و اکنون بعد از فراوانی اشتغالات، سرانجام موفق به رسانیدن ثمر از قوه به فعل است، معرفی می کند. (طوسی، 1361: 44) ابعاد کمال انسان ابعاد کمال انسانی در اخلاق نگاری فلسفی طوسی، براساس مبانی علم النفسی فلسفی او، به تناظر قوای نفس ناطقه است. طوسی کمال انسان را در صدور خاصیت نفس ناطقه می داند که دارای دو قوه عقل نظری و عقل عملی است. (همو، 1387: 57) بر این اساس «کمال انسان [نیز] دو نوع است از جهت آنکه نفس ناطقه او را دو قوت است: ... . 1. کمال قوت علمی ... ،2. کمال قوت عملی». (همان: 70 ـ 69) بر این اساس، بیش از تحلیل ابعاد کمال انسانی، بحث از قوای نفس ناطقه و تمایز و رابطه آن دو اهمیت دارد. 1. عقل نظری و عقل عملی اطلاق مفهوم عقل بر این دو عنوان آیا به اشتراک لفظی است (نفس دارای دو قوه مجزا از هم) یا به اشتراک معنوی (یک قوه با دو اعتبار مختلف) گزارش و طبقه بندی دیدگاه اندیشمندان اندیشمندان علی رغم توافق حداکثری در وجود این قوا، در بیان ماهیت و معنای عقل نظری و عقل عملی، مدرَکات، حوزه عمل و کارکرد آنها اختلاف نظر دارند؛ تا آنجا که حتی برخی اندیشمندان نظیر ابن سینا در آثار خود تصاویر گوناگون از این دو قوا ارائه داده اند. (5) اندیشمندان گاه از این دو به قوای مدرکه، عالمه یا علامه (عقل نظری) و محرکه، عامله (عقل عملی) یاد می کنند. (ابن سینا، 1379: 330؛ ملاصدرا، 1981: 8 / 130) جدول شماره (1) در مقام گزارش اقوال اندیشمندان در بیان چیستی و ملاک تمایز عقل نظری و عقل عملی است. جدول شماره (1) ماهیت و تمایز عقل نظری و عقل عملی نزد اندیشمندان ردیف اندیشمندان     چیستی قوا   رابطه این قوا عقل نظری   عقل عملی اشتراک ملاک تمایز 1 ارسطو درباره نفس عقل نظری درباره هیچ امری که با عمل ارتباط دارد، فکر نمی کند و درباره آنچه باید از آن پرهیز کرد یا در پی آن رفت، هیچ چیزی نمی گوید (6) (432ب 25 به بعد) تعریف ذکر نشده (7) ذکر نشده است [مدرِک بودن] مدرَکات: (8) عقل نظری: تفکر در باب هست ها و نیست ها، است ها و نیست ها عقل عملی: تفکر درباره بایدها و نبایدها نیکوماخوس جزئی از نفس که بالذات واجد خرد است (1103 الف) جزء نظری یا علمی که به وسیله آن به شناخت موجوداتی می پردازیم که مبادی آنها جز آنچه هست، نمی تواند چیز دیگری باشد (1139 ب) نفس دیگری که از نفس ناطقه تبعیت می کند (1103 الف) جزء حاسب که به کمک آن به شناخت امور ممکن می پردازیم (همان)   مدرَکات: عقل نظری: امور ضروری عقل عملی: شناخت امور ممکن و مقدور آدمی 2 فارابی عقل نظری برای ما علم یقینی به مقدمات کلی ضروری را فراهم می کند و از این مقدمات است که علوم نظری را به دست می آوریم. یعنی شناخت موجوداتی که شأنشان موجود بودن است، نه به صنع انسان و شأنشان این نیست که ما آنها را انجام بدهیم یا تغییری در آنها بدهیم (فارابی، 1405: 29 و 51؛ همو، 1996: 24) عقل عملی قوه ای است که انسان به وسیلۀ آن اشیایی را که انجام یا تغییرشان به دست ماست، تمییز می دهد و با آن مقدماتی را به دست می آورد که به وسیله آن مقدمات وقوف بر آنچه شایستۀ برگزیدن یا دوری گزیدن است، حاصل می شود (همان: 29 و 54؛ همو، 1996: 24) تشابه در مدرِک بودن و درک مقدمات علوم تفاوت در مدرَکات: عقل نظری: موجودات خارج از اراده بشر و درک کلیات نا مقدور آدمی و عقل عملی: موجودات ارادی از صنف حرفه ها (مهنی) یا فکری (اخلاقیات) و درک هم کلیات و هم جزئیات مربوط به افعال (همان: 29) 3 ابن سینا ابن سینای متقدم: شفا و  نجات و أما القوة النظریة فهی قوة من شأنها أن تنطبع بالصور الکلیة المجردة عن المادة (ابن سینا، 1404ب: 2 النفس / 38؛ همو، 1379: 330 به بعد) قوه منسوب به نظر و مدرک علوم نظری (ابن سینا، 1404 ب: 2 / 185) مبدأ تحریک کننده بدن انسان به افعال جزئی برآمده از رویه و تفکر (همان: 38؛ همو، 1379: 333)  قوه منسوب به عمل، باحث علوم مرتبط با حکمت عملی، قبیح و جمیل و مباح و صدق و کذب و خیر و شر (ابن سینا، 1404 ب: 2 / 185) بیان نشده است عقل نظری: علم کلی مجرد از ماده کارکرد عقل عملی: 1. ادراک خوب و بد اعمال جزئی2. استنباط صناعات 3. انفعالات انسانی: خنده و گریه و خجالت و ... (همان؛ همو، 1379: 333)     ابن سینا متأخر: اشارات قوه ای که به اعتبار تأثر نفس از عقل فعال، در جهت تکمیل استعدادهای نفس، برای آن وجود دارد. (طوسی، 1375: 2 / 352) قوه ای است که برای نفس به اعتبار تأثیر و تصرف نفس در بدن وجود دارد که به وسیله آن به استنباط افعال جزئی اختیاری از مقدمات کلی عقل نظری می پردازد (همان: 352) مدرک احکام جزئی مرتبط با حکمت عملی مدرِک بودن مدرَکات: عقل نظری: درک احکام کلی چه از نوع مرتبط با عمل انسانی چه از نوع غیر مرتبط، و احکام جزئی مرتبط با حکمت نظری عقل عملی: درک و استنتاج احکام جزئی عملی 5 قطب الدین رازی (9) قوه مدرک اشیا و منفعل (هم درک امور اختیاری بشری و هم امور خارج از اختیار) قوه عمل کننده و مصدر افعال (همان) تشابه نیست لفظ عقل، اعتباری است 1.تمایز در کارکرد: عقل نظری: علم و ادراک عقل عملی: عمل 6 صدرا  (ناظر به عالم مافوق) قوه ای است که به وسیله آن انسان از مافوق خود متأثر می شود و از علوم و حقایق بهره مند می گردد (ملاصدرا، 1981: 8 / 130؛ همو، 1381: 2 / 432) قوه ای است که انسان به وسیله آن به تدبیر بدن می پردازد و کمالش در تسلط بر سایر قوای حیوانی و مادون بشری است. (همان) مدرِک بودن مدرَکات: 1) مقدورات و نامقدورها: عقل نظری: تصور و تصدیقات امور نا مقدور (صدق و کذب و واجب و ممکن و ممتنع) عقل عملی: صناعات آدمی، امور مقدور و حسن و قبح (خیر و شر و قبیح و حسن و مباح) ب) کلی و جزئی بودن: عقل نظری: درک امور کلی و جزئی عقل عملی: تصرف در امور جزئی (همان: 431، 432) آرای اندیشمندان در این خصوص قابل طبقه بندی است که آن را براساس کارکرد و عملکرد این قوا (نظیر مدرک بودن یا مصدر فعل بودن و تنوع مدرکات: امور مقدور آدمی و امور نامقدور) تبیین می کنیم: 1. برخی از اندیشمندان، عقل نظری و عقل عملی را دو قوه مجزا و مستقل نفس می دانند که اطلاق لفظ عقل بر آن دو به اشتراک لفظ است و اشتراکی بین آن دو نیست. بهمنیار (1375: 7901 ـ 789)، قطب الدین رازی (طوسی، 1375: 2 / 353) و جوادی آملی (1386: 1 / 153) عقل نظری را قوه ادراک و علم بشر و قوه عملی را قوه عمل کننده و مصدر افعال می دانند. بر این اساس، هر ادراکی اعم از آنکه موضوع آن در حیطه عمل انسان باشد یا نباشد، موضوع عقل نظری است. این قول را «قول نخست» می خوانیم. 2. در مقابل، عده ای این دو را دارای نقطه اشتراک و به اعتبار مختلف می دانند. در واقع نفس دارای دو قوه نیست؛ بلکه آنها دو اعتبار مختلف نفس اند. ایشان هر دو قوه نفس ناطقه را مدرِک می شمارند و تفاوت این دو را به اختلاف مدرَکات و معلومات می دانند. این گروه خود بر دو دسته اند: الف) برخی عقل نظری را مدرک حقایق خارجی نفس الامری و بی ارتباط با افعال اختیاری بشر می دانند و عقل عملی را مدرک امور اختیاری انسان می شمارند (مقدورات آدمی). ارسطو (1389: 258 و 260؛ 1381: 2 / 11)، (10) فارابی (1405: 29، 51 و 54) و ابن سینا در طبیعیات شفا و نجات، (1404 ب، 2: 38 / 1379، 330 به بعد) و ملاصدرا (1981: 8 / 130؛ همو، 1381: 2 / 432) از این دسته اند. البته این گروه از اندیشمندان درباب کلی یا جزئی بودن مدرکات عقل نظری و عقل عملی متفاوتند. حائری یزدی در توضیح و تأیید این دیدگاه می نویسد: «عقل نظری ادراک علومی است که به عمل منتهی نمی شود؛ اما عقل عملی، علم و درکی است که به عمل منجر می شود و اصلاً مرتبط با عمل نیست؛ بلکه بخشی از درک نظری است که بالأخره به عمل منتهی می شود.» (حائری یزدی، 1384: 19) این قول را «قول دوم» می خوانیم. ب) برخی از ایشان عقل نظری را مدرک کلیات اعم از: 1. کلیات (تصوری یا تصدیقی) مرتبط با اعمال اختیاری بشر (امور مقدور: بایدها و نبایدها) و 2. کلیات غیر مرتبط با عمل انسان (هست ها و نیست ها) و عقل عملی را تنها مدرک احکام جزئی مرتبط با عمل استنباط شده از کلیات عقل نظری می شمارند. ابن سینا در اشارات معتقد به این قول است. (طوسی، 1375: 2 / 352) این قول را «قول سوم» می خوانیم. می توان فرض سومی مبنی بر جمع «قول اول» و «قول دوم یا سوم» ارائه داد: 3. این قول علاوه بر تأکید بر نقش ادراکی هر دو قوه، مصدر فعل بودن را نیز به عقل عملی نسبت می دهد. این گروه هر دو قوه را مدرک می شمارند؛ ولی نظیر گروه دوم در تفسیر مدَرکات مختلف عقل نظری و عقل عملی موافق اند. ایشان علاوه بر تأکید بر تفسیر دوم، تفسیر نخست (مصدر بودن برای فعل) را نیز به عقل عملی نسبت می دهند. این قول را «قول چهارم» می خوانیم. 2. گزارش و تحلیل دیدگاه طوسی طوسی در آثار خود، جلوه هایی از مفهوم عقل نظری و عقل عملی، کارکرد و تمایز آنها ارائه داده است: 1. تفسیر طوسی در برخی آثار، نظیر «قول دوم» اندیشمندان است. در اخلاق ناصری قوه ناطقه آدمی را، قوت ادراک بی آلت و تمییز میان مدرَکات می داند. این قوه «به اعتبار توجه به معرفت حقایق موجودات و احاطت به اصناف معقولات» عقل نظری است و «به اعتبار توجه او به تصرف در موضوعات و تمییز میان مصالح و مفاسد افعال و استنباط صناعات از جهت تنظیم امور معاش» عقل عملی است. (همو، 1387: 57) طوسی در رساله النفوس الارضیة نیز می نویسد: «أمّا العقل النظری، فلتعلّقها لنفسها و لغیر نفسها مما لا یکون إلیها أن یفعلها، بل یکون إلیها أن یعقلها فقط ... و أمّا العقل العملی، فهو الّذی یستنبط للنفس آراء جزئیّة هی مبادی الأفعال، اختیاریة صناعیّة او غیر صناعیة من آراء کلیّة هی قضایا أوّلیّة او مشهورة او تجربیّة. و تصیر الآراء الجزئیّة مبدأ الإرادة أفعال جزئیة و ملکات و أحوال بحسبها تصدر الأفعال عن الآلات البدنیّة، اعنی الأفعال الخاصّة بنوع الانسان.» (همو، 1405: 500) دیدگاه وی در رساله جبر و قدر (11) (همو، 1335: 21) و نقد المحصل (همو، 1405: 339) نیز چنین است. طوسی در این تفسیر، هر دو قوه را از حیث مدرِک بودن و تمییز میان مدرَکات یکسان می بیند. هر دو قوه، ادراکی اند؛ اما در نوع مدرکات متفاوتند. این دیدگاه، مطابق دیدگاه کسانی چون ارسطو، فارابی و بیانات ابن سینا در نجات است. بر این اساس، نفس انسانی دارای یک قوه است (قوه نطق) که به اعتبار توجه به مدرَکات متنوع، دو صنف (نه نوع) است. مدرَکات عقل نظری، حقایق خارجی غیر مرتبط با اراده، عمل و اختیار بشری همچون معرفت خالق، هستی و معقولات است. در مقابل، عقل عملی، مدرک امور مرتبط با افعال اختیاری بشر خواهد بود. چنین تفسیری ناظر به تناظر قوای انسانی با تنوع موجودات عالم و حتی معارف آدمی (حکمت عملی و حکمت نظری) است. موجودات نزد طوسی به موجوداتی که وجود آنها تحت اراده اشخاص بشری نیست و موجودات تحت اراده و تصرف آدمی تقسیم می شود. موجودات خارج از اراده آدمی، موضوع حکمت نظری و انواع آن است و موجودات تحت اراده آدمی، موضوع حکمت عملی است. (طوسی، 1387: 38) از سوی دیگر، کمالات علمی و عملی انسان نیز که متناظر با تنوع قوای نفس ناطقه (علمی و عملی) اوست، (همان: 70) به ترتیب موضوعات حکمت نظری و حکمت عملی است. (همان: 57 و 70) پی نوشت: [1]. چاپ شده به انضمام تلخیص المحصل، 1405، بیروت، ص 521. 2. 412 الف تا 412 ب. 3. یرید ذکر القوی التی یختص الإنسان به و الکمالات المذکورة  هاهنا ـ هی الکمالات الثانیة ـ و هی أفعال هذه القوی. 4. بعد ذکر مطالب العارفین و غیرهم، أن یذکر أحوالهم المترتبة فی سلوکهم طریق الحق من بدء حرکتهم إلی نهایتها التی هی الوصول إلیه تعالی. (379) و: فهی مبدأ حرکة السر إلى العالم القدسی و غایتها نیل روح الاتصال بذلک العالی. (379) و هذه آخر درجات السلوک إلی الحق و هی درجة الوصول التام و یلیها درجات السلوک فیه و هی تنتهی عند المحو و الفناء فی التوحید علی ما سیأتی. 5. برنجکار در مقاله «عقل عملی در آثار ابن سینا» تصاویر مختلف وی را از عقل عملی ارائه داده است. 1380: 252 ـ 239. 6. ارسطو، 1389: 258. 7. براساس بیان چیستی عقل نظری، عقل عملی، درباره امور مربوط به عمل و بایدها و نبایدها است. 8. از تعریف ارسطو از عقل نظری برمی آید که وی عقل نظری را مرتبط با استی ها و درک امور نظری و عقل عملی را مرتبط با بایستی ها و درک امور عملی و درک خوب و بد اعمال می داند. 9. بهمنیار نیز که شارح ابن سینا است و در بسط اندیشه وی بسیار نقش دارد، همین قول را دارد و شاید صاحب محاکمات دیدگاه خود را از بهمنیار اخذ کرده باشد. (بهمنیار، 1375: 790 ـ 789) 10. 1139 الف. 11. چاپ شده در مجموعه رسائل طوسی. منابع و مآخذ ابن سینا، 1379، النجاة من الغرق فی بحر الضلالال (الالهیات، الطبیعیات)، ویرایش محمدتقی دانش پژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ 2.
ـــــــــــــــ ، 1404 ق الف، الشفاء (الالهیات)، به تحقیق سعید زائد و ...، قم، مکتبة آیت الله المرعشی.
ـــــــــــــــ ، 1404 ق ب، الشفاء (الطبیعیات)، ج 2 (النفس)، به تحقیق سعید زاید و ...، قم، مکتبة آیت الله المرعشی.
ارسطاطالیس، 1381، اخلاق نیکوماخس، ج 2 ـ 1، ترجمه سید ابوالقاسم پورحسینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ 2.
ارسطو، 1389، درباره نفس، ترجمه علیمراد داودی، تهران، حکمت، چ 5.
الاعسم، عبدالامیر، 1980 م، الفیلسوف نصیرالدین الطوسی، بیروت، مؤسس المنهج الفلسفی فی علم الکلام الاسلامی، دارالاندلس، چ 2.
افلوطین، 1997 م، تاسوعات افلوطین، ملاحظات: تعریب از دکتر فرید جبر و مراجعه و تصحیح از دکتر جیرار جهامی و سمیح دغی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چ 1.
برنجکار، رضا، 1380، «عقل عملی در آثار ابن سینا»، نامه مفید، ش 25، ص 252 ـ 239، بی جا.
بهمنیار بن مرزبان، 1375، التحصیل، به تصحیح استاد مطهری، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ 2.
جوادی آملی، عبدالله، 1372، تحریر تمهید القواعد، تهران، الزهراء.
ـــــــــــــــ ، 1386، رحیق مختوم، ج 1، قم، مرکز نشر اسراء، چ 3.
حائری یزدی، مهدی، 1384، کاوش های عقل عملی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، چ 2.
رازی، (زکریای رازی)، ابوبکر محمد بن زکریا، 1973 م / 1393 ق، الطب الروحانی در: رسائل فلسفیة مضاف الیها قطعاً من کتبه المفقودة، تحقیق پُل کرواس، بیروت، دار الافاق الجدیدة.
طوسی، نصیرالدین، 1335، مجموعه رسائل طوسی، به کوشش مدرس رضوی، یادبود هفتصمدین سال خواجه طوسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
ـــــــــــــــ ، 1361، اوصاف الاشراف، به تصحیح و تنقیح نجیب مایل هروی، مشهد، امام.
ـــــــــــــــ ، 1375، شرح الاشارات و التنبیهات، ج 3 ـ 2، قم، نشر البلاغه، چ 1.
ـــــــــــــــ ، 1377، اخلاق محتشمی، با دیباچه و تصحیح محمدتقی دانش پژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ 3.
ـــــــــــــــ ، 1387، اخلاق ناصری، به تصحیح و تنقیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی، چ 6.
ـــــــــــــــ ، 1405 ق، تلخیص المحصل معروف به نقد المحصل به انضمام رسائل و فوائد کلامی، بیروت، دارالاضواء، چ 2.
ـــــــــــــــ ، 1407، تجرید الاعتقاد، به تحقیق حسینی جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ 1.
علامه حلی، 1371، الجوهر النضید، به تصحیح محسن بیدارفر، قم، انتشارات بیدار، چ 5.
فارابی، ابونصر، 1405، فصول منتزعة، تحقیق و تصحیح و تعلیق از دکتر فوزی نجا، تهران، مکتبه الزهراء÷، چ 2.
ـــــــــــــــ ، 1996، السیاسة المدنیه، مقدمه و شرح از دکتر علی بوملحم، بیروت، مکتبه الهلال، چ 1.
فرامرز قراملکی، احد، 1392، نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی، تهران، بی نا.
ملاصدرا، 1354، المبدأ و المعاد، به تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران.
ـــــــــــــــ ، 1360، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، تصحیح و تعلیق از سید جلال الدین آشتیانی، مشهد، المرکز الجامعی للنشر، چ 2.
ـــــــــــــــ ، 1381، المبدأ و المعاد، به اشراف سید محمد خامنه ای، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـــــــــــــــ ، 1981 م، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج 8 ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ 3.
Madelung, Wilferd, 2011, “Nasir al-Din Tusi’s Ethics: Between Philosophy, Shi‘ism and Sufism”, Ethics in Islam in 1985, edited by Richard G. Hovannisian, Undena Publications, Malibu, California. Ref: The Institute of Ismaili Studies. فرشته ابوالحسنی نیارکی: دانشجوی دکتری تخصصی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران. فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامه اخلاق 22 ادامه دارد...

93/12/17 - 05:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن