واضح آرشیو وب فارسی:کورد نیوز: تاریخ انتشار : 09:31:23 , 1393/11/28
فرهاد امین پور
رحیمی از دو منظر
وضعیت کنونی محمدرضا رحیمی برای مردم کُردستان از دو منظر دارای اهمیت است:
1. او در تمامي سالهايي که در کُردستان بود همهي تلاش خود را به کار بست تا نگاهش به مقولاتي چون فرهنگ و سياست را در اين منطقه نهادينه ساخته و به يک سنت ماندگار تبديل کند؛ نگاهي که اصليترين شاخصههاي آن مهندسي حوزهي فرهنگ با توسل به شيوههاي امنيتي و همچنين گسترش روحيهي وابستگي بي چون و چرا به نهادهاي قدرت براي بهرهمندي از آن بود. بوسيدن دستهاي هاشمي رفسنجاني در سنندج، حمايت قاطع و آشکار از ناطق نوري در انتخابات رياستجمهوري خرداد 76 و تشبيه خود به کوه آبيدر و همچنين پيامبر خواندن محمود احمدينژاد از نمونههاي غيراخلاقي و متظاهرانهاي است که اشتياق سيريناپذير او براي چنگ زدن هرچه بيشتر به قدرت را به خوبي نشان ميدهد. اگرچه پروژهي مهندسي فرهنگي او در کردستان با ظهور گفتمان اصلاحطلبي و گسترش نهادهاي مدني و فرهنگي مستقل، عملاً شکست خورد اما واقعيت اين است که هنوز بخشهاي ضعيفي از آن با کمک برخي افراد و گروههاي منطقهاي و بهرهمندي از خلأها و آشفتگيهاي مديريتي حاکم بر اقليم کُردستان عراق، به صورت رانتي و البته غيرمؤثر به حيات خود ادامه ميدهد.
مهمترين اثرگذاري رحيمي در کُردستان اما در عرصهي سياست و مديريت بود. او به خوبي توانست ترس، تظاهر، خوشخدمتي و باندبازي را به اصليترين شروط و شاخصههاي رسيدن به قدرت و مديريت تبديل کند و اگرچه با آغاز به کار دولت سيدمحمد خاتمي و ظهور نسل جديدي از مديران بومي اين وضعيت تا حدي کمرنگ شد اما پس از به قدرت رسيدن محمود احمدينژاد و دستيابي رحيمي به معاون اولي دولت او، رويکرد يادشده با نيروي بيشتري به کردستان بازگشت و با اتصال مجدد به مفاصل پيشين خود، ساختار توانمندتري يافت و حتي توانست به خصلت بسياري از افراد و گروههاي اصلاحطلب کُردستان نيز تبديل شود که متأسفانه اين روزها مصاديق آن در اطرافمان فراوانند. از سوي ديگر عباراتي چون «چپ و راست براي کُردها فرقي ندارند» و «ما وابسته به هيچ جناحي نيستيم و قصدمان خدمت به کُردستان است» از توليدات دستگاه فکري او در کُردستان است که اکنون نيز توسط بسياري از دوستداران قدرت، تماميتخواهان و پيروان او، به صورت آگاهانه و ناآگاهانه تکرار و بازتوليد ميشود.
2. اما زنداني شدن و پايان حيات سياسي محمدرضا رحيمي، براي حاکميت و همچنين مردم کُردستان معناي ديگري نيز دارد که آنهم شکست پروژهي مديريت مطالبات اقوام با بهرهگيري از گزينههايي به ظاهر مطمئن است که در نوع خود واکنشي زيرکانه به گفتمان سهمخواهيِ برخي احزاب و گروههاي کُرد محسوب ميشد. هنوز پاسخ محمود احمدينژاد به سئوالِ چرايي استفاده نکردن از اقوام در دولت خود را به ياد داريم که با اعتماد به نفس کامل گفت معاون اولش يعني محمدرضا رحيمي کُرد است. پاسخي که ظاهراً در برابر درخواست سهامداري در قدرت، منطقي به نظر ميرسيد. به راستي وقتي ما سهممان از قدرت را تنها به ويژگيهاي قومي و زباني تقليل ميدهيم اين سهم چرا نميتواند محمدرضا رحيمي و امثال او باشد؟
مشکل اينجاست که رحيمي هرگز شخصيتي برآمده از مناسبات سياسيِ شفاف و مبتني بر رقابت سالم و آزاد در کُردستان و يا ايران نبود. او نه خاستگاه حزبي و سياسي مشخصي داشت و نه تعلقِ خاطرِ فرهنگيِ قابل توجه و قابل اعتمادي. حضور او در عاليترين سطوح حاکميت تنها ميتوانست يک پاسخ گمراه کننده به پرسشي باشد که مبدأ اصلي آن سهمخواهي صِرفِ برخي احزاب و گروههاي کُرد از قدرت بود. سهمخواهي از قدرت، گفتماني که ناکارآمدي آن در سالهاي گذشته براي مردم کُردستان به خوبي آشکار شده و راهي جز جايگزيني آن با گفتمان «رفع تبعيض» و «دمکراسيخواهي» وجود ندارد که قطعاً نتيجهي آن محمدرضا رحيميها نخواهدبود. آنچه حايز اهميت است ميزان سهم اقوام يا مذاهب از قدرتي نيست که ميتواند همچنان غيردمکراتيک و تبعيضآميز باشد بلکه برساختنِ راهها و زمينههاي دمکراتيک و بدون تبعيض براي دستيابي به قدرت است. به بيان ديگر، هم سهمخواهي صِرفِ اقوام از قدرت بدون اصلاح مناسبات سياسي و روابط قدرت شکست خورده است و هم مديريت اين مطالبه از سوي حاکميت با بهرهگيري از گزينههايي چون رحيمي. آري شکست پروژهي محمدرضا رحيمي به خوبي نشان داد که هر دو سوي اين معادله بايد به راههاي مناسبتري براي مفاهمه و همزيستي بينديشند.
09:31:23 , 1393/11/28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کورد نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]