تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836671800




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سماع عاشقانه(آئینه داران آفتاب 4)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آئینه داران آفتاب (4)
معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام (5)
اشاره:نگارش زندگینامه شهدای کربلا نخستین بار از قرن سوم آغاز شد. کهن ترین رساله در این باره رساله تسمیة من قتل مع الحسین است که سالها پیش توسط استاد علامه سید محمدرضا جلالی در مجله تراثنا منتشر شد . چند دهه پیش هم مرحوم سماوی کتاب ابصار العین فی انصار الحسین را نوشت. کتابی هم محمد مهدی شمس الدین در این بار منتشر کرد. اکنون با کتاب تازه و مفصلی در این باره روبرو هستیم.این كتاب با نام «آینه داران آفتاب» زندگی و شهادت یاران امام حسین علیه السلام را روایت می كند.نویسنده این کتاب چهره نام آشنا در عرصه عاشورا پژوهی و ادبیات مذهبی است. استاد محمد رضا سنگری.سوگ سرخ،  راز رشید، عاشورایی ها، ماه در آب، چهل روز عاشقانه و...پاره ای از آثار وی اند.پیشتر نیز (ویژه نامه عاشورای سال 86) نیز از این استاد قلم فرسا، مطالبی را پیشکش حضورتان کردیم، اینک اگر ارباب مدد کند، برآنیم تا در مجموعه نوشتار "آیینه داران آفتاب"، چهره های درخشان و سلحشور حماسه عاشورا را از زاویه ای دیگر به تماشا بنشینیم. جبلة بن علی (عبدالله) شیبانیبا نفسی عمیق بوی خاک را به ژرفای جان بخشید و گفت: همین‌جاست سرزمینی که پاکان کشته می‌شوند. همین‌جاست که خون‌های عاشق بر خاک می‌ریزد.جبله‌اش می‌خواندند؛ استوار چون کوهساران و زلال چون چشمه‌های کوهستان بود. ایمانی به سرسختی صخره‌های ستبر داشت و روحی به لطافت نسیمی که از درّه‌های باز و فراخ می‌گذرد.در صفّین جنگیده بود. اسوه نبرد و مجاهدتش مالک‌اشتر بود. خاطره تلخ سست‌عنصران کج‌اندیشی را با خود داشت که قرآن‌های افراشته بر نیزه را دیدند و فریاد مظلوم قرآن مجسّم را نشنیدند. مظلومیّت علی، بغض هماره‌نهفته در گلویش بود که در خلوت می‌شکفت و گاه رهایش نمی‌کرد. کوفه را نیز دیده بود با انفجار خون در محراب، با غروب عدالت در سجده و تشییع غریبانه مولا در شب.نیم قرن درد و رنج و مبارزه و تجربه‌های عظیم او را به امروز رسانده بود؛ به روزگار حکومت یزید و قیام حسین بن علی (ع) در کوفه خیلی زود پیچید که معاویه مرده است. نبض خفته جامعه تپیدن آغاز کرد. نفس‌های زندانی از تنگنای سینه‌ها بیرون خزید. خانه سلیمان بن صُرد خزاعی کانون گفت‌وگوها و برنامه‌ریزی‌ها شد. آتش نهان از زیر خاکسترِ قلب‌ها شراره می‌کشید.شامگاه روز پنجم محرّم خبر حرکت عمرسعد در کوفه پیچید. جبله در اختفا می‌گریست. صله یافتن او به پانصد دینار رسیده بود و زیستنی از این دست برای او مرگ بود. عزم خود را جزم کرد تا خود را به کربلا برساند. خبر رسیده بود که امام، فرزند عزیز پیامبر، از مدینه به مکّه آمده است. صحابه بزرگ پیامبر، پیران پاکباز و پرهیزگار کوفه، پس از هم‌اندیشی به این اندیشه رسیدند که امام را به کوفه دعوت کنند و یاریگر او باشند.نامه در پی نامه روانه شد. نگاه‌ها به جادّه دوخته شد و گوش، بی‌تاب شنیدن آهنگ کاروانی که از مکّه، آزادی و رهایی و عدالت و ایمان را همراه می‌آورد.جَبَله هر روز میان خانه و مسجد و منزل سلیمان در رفت‌وآمد بود. سرانجام انتظار پایان یافت و سفیر رشید حسین (ع) به کوفه رسید.کوفه غوغا بود. موج جمعیّت برای بیعت با مسلم هر روز افزوده‌تر می‌شد. امّا دریغ که این روزهای شورانگیز و شیرین دیری نپایید. شبح شوم ابن‌زیاد بر روح و جان مردم کوفه افتاد.دست‌های گرم دیروزین سرد شد. حنجره‌های داغ یخ بست. شعارها فرو خوابید. چهره‌ها رنگ باخت. بیعت‌کنندگان پیمان گسستند و نامه‌نگاران عهد پیشین فراموش کردند.
امام حسین(ع)،عاشورا،محرم،تاسوعا
مسلم تنها شد. جبله، یار و یاور مسلم، بر غربت حق می‌گریست. روزهای تلخ فاجعه از راه رسید. سر هانی پیر به کوچه‌گردانی رسید و پیکر خونین و بی سر مسلم وارونه بر دار آویخته شد. رخوت بود و خواب و خمیازه و خاموشی. درها بسته شد. عهدها شکسته شد. دارالإماره کوفه پایگاه و جایگاه مردمی شد که هفته‌های پیش بی‌تابانه منتظر مسلم بودند و اینک به‌سودای دِرهم و دیناری و مقام و صله‌ای، طواف شیطان می‌کردند و چاپلوسانه ستایشگر فرزند زیاد شده بودند.یاران مسلم تحت تعقیب بودند. جبله نیز از کسانی بود که عبیدالله فرمان دستگیری و مرگش را صادر کرده بود. جاسوسان به هر سو سر می‌کشیدند و جبله از کوچه‌ای به کوچه‌ای، از روستایی به روستایی و از خانه‌ای به خانه‌ای پناه می‌برد.روز سوم محرّم بود که خبر آمدن اباعبدالله به کربلا را شنید. باید روزنه‌ای می‌جُست، فرارگاهی برای پیوستن به حسین (ع).شامگاه روز پنجم محرّم خبر حرکت عمرسعد در کوفه پیچید. جبله در اختفا می‌گریست. صله یافتن او به پانصد دینار رسیده بود و زیستنی از این دست برای او مرگ بود. عزم خود را جزم کرد تا خود را به کربلا برساند. نیمه‌های شب خود را به همسر و فرزندانش رساند. در آرامش و سکوت، اشک و آه همسر و فرزندان بدرقه راهش شد و صبحگاه پیش از انتشار اذان و جوشش فوّاره سپید فجر در افق، نرم و آرام از خانه بیرون زد.سالک شیفته و شوریده وصل حسین، با هر گام که از کوفه دور می‌شد، آرامش و لذّتی غریب در خود احساس می‌کرد. شوق رسیدن به قافله اباعبدالله گرمایی عجیب در آوندهایش می‌دواند. با خویش می‌خواند: جبله نیز چند بار به دیدار امام رفت تا توانی مضاعف برای نبرد صبحگاه بیابد. در جان او قدرتی شگرف موج می‌زد. هربار نگاه حسین نیرویی تازه در رگ‌هایش می‌دواند. دیگربار کنار مولایش آمد. جرعه‌ای از نگاهش نوشید تا در عطش عاشورا، جان را سیراب سازد.- ای فرزند علی، شتاب کن تا یاور فرزند علی باشی! وقتی تپّه‌ها و درّه‌ها را پشت سر گذاشتی، محبوب برای تو آغوش می‌گشاید.- ای اسب، بی‌درنگ بران. چه مبارک دمی است دیدار فرزند پیامبر و جان‌فشانی در رکاب او.کدام روز و کدام لحظه به کربلا رسید، نمی‌دانیم. هفتم یا هشتم محرّم؟ صبحگاه یا شامگاه؟ هرچه بود عاشق به معشوق رسیده بود و قطره به دریا.جبله لحظه به لحظه شکفته‌تر و بارورتر، هنگامه بزرگ شهادت را انتظار می‌کشید. در شب عاشورا صدای نجوای او در شکسته‌ترین صدا گستره کربلا را پر کرده بود: اللّهم ارزقنی شهادة فی سبیلک. اللّهم احشرنا مَعَ محمدِ و آل محمّد.طوفان عشق بر ساحل وجود جبله می‌کوبید. گردباد شوق پیوستن، هستی‌اش را درهم می‌پیچید. بی‌تاب صبح غیور عشق‌بازی بود؛ بی‌قرار قرار گرفتن در سلک شهیدان و شوریده شکفتن در خون، سماع در رقص شمشیرها.الیس الصبحُ بقریب؟
پیام عاشورا (متن مجری)
این صبح از کدام دریچه سر می‌کشد. سپیده از کدام افق تبسّم می‌زند. شب عاشقان بیدل چه شب دراز باشد.و صبح به زیارت آفتابی‌ترین قلب‌ها آمد. جبله نماز صبح شهادت را به امامت محبوب خویش برپا کرد. صف‌ها برای نبرد ناگزیر آماده شد.- ربّ هب لی من لدنک رحمة.تضرّع و استغاثه و طلب، دمی جبله را رها نمی‌کرد. امام از شب تا صبح به یاران سر زده بود و به جبله نیز. جبله نیز چند بار به دیدار امام رفت تا توانی مضاعف برای نبرد صبحگاه بیابد. در جان او قدرتی شگرف موج می‌زد. هربار نگاه حسین نیرویی تازه در رگ‌هایش می‌دواند. دیگربار کنار مولایش آمد. جرعه‌ای از نگاهش نوشید تا در عطش عاشورا، جان را سیراب سازد.امام خطبه خواند. یاران را به شکیبایی دعوت کرد و جِنان واسعه خدا را مژده داد. تردید و تزلزل و تذبذب را در هیچ قلبی راه نبود. مرگ، تنها در گستره لشکر دشمن قدم می‌زد. زیستن، عاشقانه و جاودانه، در حریم جان و روان یاران حسین پرسه می‌زد.ناگهان پرواز تیرها آسمان کربلا را در ابری سیاه فرو برد و پس از آن خون، سرخ سرخ، جوشش آغاز کرد. جبله همپای یاران پیش تاخت. شمشیر کشید. رجز خواند. سماع عاشقانه آغاز کرد. قلب‌ها را نشانه گرفت. سرها را میزبان تیغ کرد و خود را به جنگل نیزه‌ها و شمشیرها رساند.غبار برخاسته بود و تک‌تک یاران، خونین و ارغوانی و خندان بر خاک می‌افتادند. جبله از لای پرده غبار نیم‌نگاهی به مولایش داشت. اندک‌اندک از مولا فاصله گرفت؛ امّا نام حسین در نفس‌هایش جاری بود.ساعتی بعد نیمی از یاران عاشورا شهید شده بودند. جبله نیز بر خاک نیم‌داغ صبحگاهی افتاده بود.شهادت بال و پری آسمان‌پیما به جبلة بن علی شیبانی بخشیده بود.سلامش باد که امام زمان سلامش می‌دهد و می‌گوید:السّلامُ علی جبلة بن علی الشیبانی. نویسنده: دکتر محمدرضا سنگریفرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن