تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836720809
شوخي بي‌مزه و ترسناک با حرفه خبرنگاري
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۶ دي ۱۳۹۳ (۹:۲۵ق.ظ)
ايران: شوخي بي‌مزه و ترسناک با حرفه خبرنگاري
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ايران چنين نوشت:
هديه کريسمس کمپاني سوني و هاليوود کسي را خوشحال نکرد. فيلم به ظاهر کمدي که قرار بود سورپرايز اهل هنر و سياست در اين روزهاي واپسين سال ميلادي باشد رنگ تراژدي گرفت و اسباب شگفتي افکار عمومي و مايه نگراني روزنامه‌نگاران شد. سازندگان فيلم در هاليوود و سرمايه‌گذاران آن در کمپاني سوني قرار بود بخشي از آرزوي بر زمين مانده خويش را براي از ميان برداشتن دشمن مشترک امريکا و ژاپن (رهبر کره شمالي) را روي پرده سينما جامه عمل بپوشانند. آنها اين داستان تخيلي را در قالب کمدي و فکاهي عرضه کرده‌اند تا مخاطبانشان از عمليات شورانگيز براي حذف فيزيکي فردي که امريکايي‌ها او را خطرناکترين دشمن نام داده‌اند حظ وافر ببرند. در نهايت آنها اجراي اين طرح تروريستي را به عهده دو خبرنگار مي‌سپارند.
اما نخستين ميوه تلخ فيلمي که «مصاحبه» نام داشت اين شد که لشکر هکرها را شوراند. اين فيلم هنگ هکرهاي کره‌اي را به انجام حمله گسترده به کمپاني سوني وادار کرد. اتفاق بعدي اين بود که بدعت جديدي به نام قطع اينترنت يک کشور براي تسويه حساب با حکومت را پايه نهاد.
اما يک اتفاق مهمتري نيز در فيلم موسوم به «مصاحبه» رخ داده است که در هياهوي جنگ سايبري امريکا و کره شمالي ديده نشد. اينکه سازندگان فيلم، قهرمانان نقش تروريستي را از صنف خبرنگاران انتخاب کرده‌اند. به عبارت ديگر در فيلم «مصاحبه» کارت و نام خبرنگاري براي انجام مأموريتي جهت آدمکشي مورد استفاده قرار گرفته است.
به اين ترتيب دست‌پخت مشترک سوني و هاليوود قبل از همه به کام روزنامه‌نگاران امريکا تلخ آمد و نخستين واکنش جدي را به شخصيت‌پردازي هاليوود، گزارشگر سي‌ان‌ان نشان داد. گزارشگر سي‌ان‌ان از عواقب خطرناکي که اين فيلم مي‌تواند براي جامعه خبرنگاران در پي داشته باشد شکوه سرداد. زيرا سازنده و سرمايه‌گذار فيلم آگاهانه يا ناآگاهانه به يکي از تصورات بدبينانه و خطرناک ديکتاتورها و گروه‌هاي افراطي نسبت به خبرنگاران مشروعيت بخشيده است که خبرنگاران ممکن است در جلد تروريست‌ها ظاهر شوند.
سورپرايز هاليوود در حالي براي رونمايي آماده مي‌شد که گزارش تکان‌دهنده قتل عام خبرنگاران در سال 2014 منتشر شد و هزاران خبرنگار در نقاط مختلف جهان با دلي پر از اندوه و نگاهي مملو از نگراني سال 2014 وداع گفتند.
گزارش سازمان‌هاي بين‌المللي نشان مي داد که خبرنگاران قربانيان خاموش همه بحران‌هاي تروريستي از سوريه و عراق تا جنگ در اوکراين و افغانستان هستند و در خاورميانه اهريمن داعش با سربريدن خبرنگاران به انتقام‌گيري از قدرت‌هاي غربي رفته است 60 نفر از روزنامه نگاران اغلب در جريان تيراندازي مستقيم در مناطق عملياتي و جنگي کشته شده‌اند، چندين نفر مفقود شده‌اند و از سرنوشت‌شان خبري در دست نيست.
در اغلب اين بحران‌ها گروه‌هاي دهشت‌افکن، خبرنگاران را تحت شکنجه قرار داده‌اند تا به جرمي که هاليوود در فيلم دنبال مي‌کرد اعتراف کنند يعني اينکه آنها ارباب جمعي سازمان‌هاي اطلاعاتي يا پياده نظام پنتاگون هستند.
اکنون اين سؤال به طور جدي مطرح است که سرمايه‌گذاران و سازندگان فيلم با چه انگيزه‌اي چنين طرح‌هايي را کليد زده‌اند. بدون شک آنها از اين همه تجربه تلخ و دردناک خبرنگاران بي‌خبر نبوده‌اند. براستي اگر آنها قصد نقد يا شوراندن افکار عمومي عليه دشمنان‌شان را داشتند چرا اين راه را انتخاب کردند. کافي بود به تجربه درخشان چارلي چاپلين در فيلم ديکتاتور بزرگ نگاه کنند که چگونه از عنصر طنز و هنر براي مبارزه با نظام هيتلري بهره مي‌گيرد. راهي که هاليوود در اين طرح توصيه مي‌کند نقد رژيم‌هاي سياسي نيست بلکه استفاده ناشيانه و خطرناک از زبان هجو و تحريک سياسي است و اين کار در عصر اتم در حکم بازي با شاخ غول است. چرا نقش آدمکش را به روزنامه نگار مي دهند؟!
لذا پروژه فيلم مصاحبه از يک واقعيت تلخ پرده بر مي‌دارد. اين نوع شخصيت‌پردازي در آثار شبکه‌هاي تبليغاتي و تجاري ردپاي يک نگاه ابزاري را به خبرنگاران نشان مي‌دهد؛ نگاهي ابزاري که مي‌گويد؛ براي تأمين منافع اقتصادي يا سياسي گاهي مي‌توان حرفه و اعتبار خبرنگاران را به خدمت گرفت. پيش از اين رسوبات اين تفکر در ماجراي جنگ امريکا عليه عراق ديده شد؛ آنجا که واحدهاي اطلاعاتي پنتاگون و سيا، مأموران خبره خود را تحت عنوان خبرنگار و تحليلگر براي توجيه جنگ مقابل دوربين‌ها نشاندند.
نويسنده: محمدنوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
-
گوناگون
پربازدیدترینها