واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هنرمندان بيش از واقعه كربلا به پيام عاشورا بپردازند
هر ساله در محرم در هر كوي و برزني علم و خيمه حسيني برپا ميشود، متوليان و برپاكنندگان همين خيمهها و حسينيهها كه حتي در معابر و فضاهاي عمومي نيز گونههايي از آنها را ميبينيم با استفاده از پرچمها، عناصر، اشيا و تصاوير مختلف آنها را تزئين ميكنند
نویسنده : مرتضي گودرزي ديباج*
هر ساله در محرم در هر كوي و برزني علم و خيمه حسيني برپا ميشود، متوليان و برپاكنندگان همين خيمهها و حسينيهها كه حتي در معابر و فضاهاي عمومي نيز گونههايي از آنها را ميبينيم با استفاده از پرچمها، عناصر، اشيا و تصاوير مختلف آنها را تزئين ميكنند كه اغلب نمادينند و سادهترينشان پارچهاي سياه است كه سطوح بزرگ را ميپوشاند و همواره مقدم بر ديگر عناصر است. گروهي نيز هر ساله براي اماكن عزاداري، مشغول تهيه و توليد پرچمها و تصاوير و عناصر تزئيني مذكور هستند تا به مراسم عزاداري ايام محرم برسد.
در اين ميان افراد با ذوق و هنرمندان نيز يا بر اساس ذوق و احساس دروني و انگيزشهاي اعتقادي – ديني يا به سفارش نهادهاي رسمي و حقيقي و حقوقي اقدام به خلق آثاري مينمايند كه اندكي از آنها را با مسامحه ميتوان اثر هنري ناميد.
تقريباً غالب تركيببندي اين آثار از نمادها و عناصر تكراري كه اگرچه نشانهاند اما بيشتر از هر چيز به رئاليسم واقعه كربلا اشاره كردهاند تشكيل ميشوند. معمولاً نيز يك موتيف، تصوير و طرح يا نماد طراحي شده به شدت مورد استفاده خيل كثيري از نقاشان و طراحان قرار ميگيرد و انتظار از جامعه هنري كشور مبني بر نوآوري در اين زمينه بيپاسخ ميماند. اگر آثار شبه هنري يا نيمه موفقي نيز مشاهده شود، به مجموعهاي از مضامين و موضوعاتي ميپردازند كه صرفاً به مسائل روايي كربلا اختصاص مييابند.
به همين مناسبت نيز در بخشهاي مختلف كشور و در محافل هنري نيز سخن از هنر عاشورايي رانده ميشود و همايشهايي هم برپا ميگردد. اما آيا سخن از هنر عاشورايي و انتظاري كه از آن ميروند صرفاً خلق آثاري است كه به واقعه عاشورا و مسائل پيش آمده در كربلا بپردازد؟ آيا استفاده هزار باره از نخل و پرچم و شمشير و نوشتن كلمههايي مانند يا حسين(ع)، يا ثارالله و نظاير آن بر پهنه پوسترها و بنرها و پرچمها و آثاري از اين دست پاسخگوي نياز بشر به مسائل پيرامون واقعه كربلاست؟
قطعاً براي پاسخگويي به چنين پرسشي بايد به خود واقعه كربلا و جانمايه پيام آن رجوع كرد و اينكه چه مسائل، جهانبيني و تفسيري از هستي و دين و انسان، زمينههاي چنين واقعهاي را فراهم كرد؟ چه عواملي دست به دست هم دادند تا صفوف مفهومي انسانها در ساحتها و سطوح مختلف در برابر هم قرار گيرند؟ انگيزههاي اوليه امام (ع) براي قيام چه بود و چرا به رغم اينكه ميدانست كه در عالم واقع- و نه در ساحت حقيقت- به پيروزي فيزيكي دست پيدا نميكند با اين حال دست به چنين قيامي زد؟ چرا آنچه ميبايست در كربلا و پس از آن بگذرد توسط امام حسين (ع) به دقت تمام طراحي و اجرا شد و در واقع همه عناصر و شخصيتها به نوعي چيده شدند؟ از زمان حركت، از حركت جمعي و خانوادگي و با همه وابستگيهاي ظاهري دنيوي گرفته تا تمامي مسائلي كه در طول سفر از مدينه تا مكه پيش آمد و مكالمهها، مكاتبات، توقفها، پيامهاي كوتاه و بلند ايشان به دوست و آشنا. و مكه و شكافتن صف طوافكنندگان در ميانه مراسم حج- عملي كه پيش از آن هيچكس ديگر از انبيا و اوليا و خواص انجام نداده بود- و ايجاد شوك در ميان طوافكنندگان و ترك مناسك حج و حركت به سمت كربلا و باز هم توقفها و ملاقاتها و نامهها و سخنان نمادين حضرت و صدها و صدها- اتفاق ديگر در طول سفر تا كربلا. و در كربلا دقيقه به دقيقه و لحظه به لحظه وقايعي را كه امام (ع) طراحي ميكند و به عنوان بزرگترين كارگردان مفهومي- ارزشي تاريخ عدالت در برابر ظلم و روشنگري و آگاهي در برابر جهل و تعصب كوركورانه. و همه دين در برابر كفر و همه براي نجات انسان و تذكر امانتي كه به او سپرده شده است و شام و پس از آن تا كربلا و مدينه. مسيري كه پيامهاي عجيبي براي زندگي پس از شهادت دارد، براي همه انسانها در طول تاريخ.
به راستي پيام امام حسين (ع) با اين همه دقت و طراحي هوشمندانه در چينش يك صحنه براي تمامي تاريخ چيست؟ آيا جز مواردي است كه به بخشي از آنها اشاره شد؟ آيا پيام حسين (ع) هماني نيست كه هنرمندان بايد واسطه انتقال آن به مردم باشند؟ آيا استفاده از نمادها و موتيفهاي تصويري تكراري حاوي همين پيامهاست؟ آيا مبارزه عليه ظلم، تذكر به جايگاه انسان، تذكر به غايت هستي و معاد، تكريم انسان، مبارزه با جهل، برملا كردن چهره زور و زر و تزوير، آزمايش بزرگِ انسان و آزمايش انسانِ بزرگ و ديدن زيبايي حقيقي از پشت وقايع خونين و خاك و تلاشي اجساد و يكبار ديگر تبريك خداوند به خلقتي اينچنين به خود، همگي و همگي پيامهاي عاشورا نيست كه براي انسان و زندگي او در فاصله ميان دو عاشورا به وديعه گذاشته شده است؟ عاشوراي اول براي اينكه با حسين پيمان ببنديم كه بر سبيل او باشيم و از يارانش و كسانش الگوي ادب و وفاداري و صبر و گذشتن از دنيا و ديدن زيبايي از پس خون و خاك و تلاشي اجساد ببينيم و عاشوراي دوم براي اينكه اگر بر پيمان خود نمانديم بر خاك پاي حسين (ع) عذر تقصير آوريم و عهد بنديم كه تا عاشوراي ديگر انسان باشيم.
اگر اينچنين است پس هنر عاشورايي و هنرمندي كه بر اين پرچم بوسه ميزند و زانوي تسليم پيش ميآورد و قلب عاشق را پيشكش ميكند متعهد است و لزوماً به واقعه فيزيكي و روايي كربلا نه. بلكه به پيام كربلا و سوزي كه حسين (ع) بر سينه داشت و به عطشي كه او بر بيان حقيقت داشت. از اين منظر، هنر عاشورايي هنري است متعهد به انسان و به همه بشريت. هنري است راهنما، متذكر، بيداركننده، ظلمستيز، آگاهيبخش، بشارتدهنده، همراه و همگام و پيرو ولايت امام معصوم(ع) و البته زيبا، محكم و هنرمندانه و مملو از خلاقيت. آنچنان كه دشمنان نيز اين ويژگي ساختارمدارانه هنري آن را نتوانند انكار كنند. به همين دليل هر اثري كه در افق معنايي و مفهومي كربلا و پيامهاي آن قرار گيرد و متغيرهاي لازم هنري را نيز داشته باشد هنري عاشورايي و در نتيجه حتماً هنري متعهد است.
اما در حوزه هنر محض آنچه نياز هنرمندان ماست توجه و مطالعه بيشتر در امكانات بياني هنر است. قيودي كه به انگاره حفظ ماهيت يك رشته هنري مانند گرافيك يا پوسترسازي بر دست و پاي هنرمند مينشيند قطعاً اصالت ندارد. در نتيجه هنرمند ميتواند از هر امكاني براي عمق بخشيدن و پيام مؤثرتر از خود استفاده كند. مانند بهرهگيري هنرمندان گرافيست در خلق يك پوستر از تصويرساز، نقاشي و مواد و متريالهاي گوناگوني كه در ارژيناليته اثر معنا پيدا ميكنند.
گريز از يكنواختي، تكرار و فرو غلتيدن در سنتهاي بيهوده يا كم ثمر. در اين رابطه بيش از هر چيز توسل به خود اباعبدالله (ع) از نظر گشودن راههاي جديد براي خلق مفاهيم از يك سو و تلاش براي يافتن زوايا، موتيفها، فضاها و نحوه برخورد مبتكرانه و نوانديشانه با مفهوم عاشورا از طريق مطالعه، جستوجو در آثار گذشته و حال، رجوع به حوزههاي تخصصي ديگر مانند فيلم و موسيقي، رجوع به آثار دينمدار در ديگر جوامع و مهمتر از آنها مطالعه در ادبيات عميق و پرمعناي عرفاني و حتي حماسي ايران از ديگر سو ميتواند بسيار مؤثر باشد. اما در مجموع آثار اين دوره از هنر عاشورايي- كه در هفتمين شماره بخش تصويرسازي به آن اضافه شد- جرقههاي مبتكرانهاي به چشم ميخورد كه قابل تأمل است و در تحليل آثار و طي جلسات نقد به آنها پرداخته خواهد شد.
* عضو هيئت علمي دانشگاه سوره
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]