تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835657204




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غرولندهای بی پایان درخشان؛ بهانه جویی از ترس شکست!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



غرولندهای بی پایان درخشان؛ بهانه جویی از ترس شکست!
حرف‌های سرمربی پرسپولیس حاوی یک نکته مبرهن است و آن اینکه او از تیمش می‌ترسد! یکی نیست بگوید: بزرگوار مگر پرسپولیس را ندیده بودی که مسئولیتش را قبول کردی؟



به این مطلب امتیاز دهید

به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، غرولند‌های حمید درخشان تمامی ندارد. او تا خود بازی غر می‌زد که چرا به اندازه کافی بازیکن ندارد و البته بیشتر به نظر می‌رسید دنبال توجیهی است برای ناکامی احتمالی مقابل سایپا، وگرنه چه دلیلی داشت که در فاصله چند ساعت مانده تا سوت شروع این بازی چندین بار مصاحبه کند و حرف‌های تکراری‌اش درباره مصدومان و محرومان پرسپولیس را دوباره به زبان بیاورد؟   آقای سرمربی پیش از سفر تیمش به ورزشگاه آزادی با ناامیدی می‌گفت: «تا آخرین ساعت‌های دیشب به این فکر می‌کردم که چطور ترکیب بچینم و چه بازیکنانی را به زمین بفرستم چون واقعا دستم خالی است. دراین‌باره جلسه‌ای را هم با همکارانم در کادر فنی برگزار کردیم و واقعا مانده بودیم که چه کنیم. در تیم بزرگی مثل پرسپولیس وقتی بازیکنان، آلترناتیو نداشته باشند، انگیزه‌شان کاهش پیدا می‌کند و همان اتفاقی می‌افتد که در بازی قبلی برای عباس‌زاده رخ داد. یعنی اگر ما یک ترکیب کامل هم در زمین داشته باشیم، روی نیمکت هیچ بازیکنی وجود ندارد. آخر فصل همه از من کارنامه می‌خواهند و من باید جواب پس بدهم اما وقتی بازیکنی در اختیار ندارم و آنهایی هم که هستند محروم و مصدوم هستند، نمی‌دانم چه کار کنم.»   وی ادامه داد: «یادم هست در سال 74 که در نیم‌فصل با استانکو به پرسپولیس آمدیم و تیم را قهرمان کردیم بهترین بازیکنان ایران را داشتیم. تیم آنقدر ستاره داشت که نمی‌دانستیم به کدامشان بازی بدهیم! وقتی تیم را ارنج می‌کردیم از اینکه نمی‌توانستیم از وجود بقیه استفاده کنیم، افسوس می‌خوردیم. حالا کاری به کیفیت بازیکنان نداریم اما خداوکیلی شرایط حالا با آن زمان یکی است؟ من الان آنقدر دستم خالی است که نمی‌دانم چه بازیکنی را بازی بدهم و روی نیمکت هم به اندازه کافی بازیکن ندارم! با این وجود برای گرفتن هر 3 امتیاز به بازی می‌رویم و امیدوارم با دست پر زمین را ترک کنیم.»   نشد یک بار پای حرف‌های حمید درخشان بنشینیم و این جمله را که «تا حالا چنین شرایطی را تجربه نکرده بودم»، نشنویم. او و این تکراری‌ترین حرفش را روزهای بسیاری است که پی‌در‌پی می‌بینیم؛ همانگونه که پیش از تصاحب نیمکت پرسپولیس، با یک مشت انتقاد عجین شده بود.   کاری نداریم که پرسپولیس از آنچه باید، چقدر فاصله گرفته و چقدر ناامیدمان کرده بود. آن تیم را اصلا نمی‌شد "پرسپولیس" خواند اما یک پرسپولیس بود و حمید درخشان و دیگر پیشکسوتان، در مقابلش. هر چه می‌شنیدیم، انتقاد بود و انتقاد؛ همه هم بجا.   هیچ‌کس اما فنی حرف نمی‌زد و انگار خود علی دایی و تصمیم‌های غیرفنی‌اش جذابیت بیشتری داشتند. یکی از منتقدان هم همین سرمربی امروز پرسپولیس یعنی حمید درخشان بود که در سنگر بقیه پیشکسوتان علیه پرسپولیس موضع گرفته بود.   بیش از همه، این حرفش به یادمان مانده که «طرفداران پرسپولیس دوست دارند تیمشان قوی باشد و باید به این خواسته آنها احترام گذاشت. قبول دارم که پرسپولیس کمبود مهره دارد اما در حال حاضر هستند تیم‌هایی که گرچه همین نفرات پرسپولیس را هم در اختیار ندارند، با‌تاکتیک‌تر و با عملکردی بهتر در مسابقات ظاهر می‌شوند و الان هم در رده‌های بالاتر از پرسپولیس قرار گرفته‌اند.»   امروز اما حرف‌ها و انتقادهای درخشان هم مثل جایگاهش، فرق کرده. او حالا سرمربی پرسپولیس است و دیگر نمی‌شنویم که این تیم و بازیکنانش را تمجید کند.   هنوز البته انتقادهایی دارد اما مخاطبش همچنان کادر فنی پیشین است که چنین تیمی بسته. هر چند ترجیح می‌دهد به یاد نیاورد که کادر قبلی هم با همین تیم بازی می‌کرد. در تمام این چند هفته، درخشان حتی یک روز را هم به سکوت نگذرانده.   هر روز مصاحبه‌ای تازه‌ دارد، با حرف‌هایی تکراری. از نداری‌های پرسپولیس می‌نالد و بی سر و سامانی باشگاه را به رخ می‌کشد اما دیگر حواسش به این نیست که پیشکسوتان در حمایت از او و تصمیم‌های درست و غلط او سکوت کرده‌اند و بازیکنانش آنقدر پول می‌گیرند که فکر اعتصاب حتی از ذهن‌شان هم نگذرد.   کاری به علی دایی نداریم که به او بیش از اینها انتقاد وارد بود اما حمید درخشان هم همان تیمی را در اختیار گرفته که پیش‌تر، دایی صاحب اختیارش بود.   آقای سرمربی می‌گوید بازیکنانش آنقدر زیاد نیستند که برای قهرمان کردن تیمی در اندازه‌های پرسپولیس کافی باشند. دست‌های خالی‌اش را نشانمان می‌دهد و از بی‌مهره بودن تیمش گله دارد. راست هم می‌گوید؛ دستش آنقدر خالی است که اجرای ذهنیاتش را کفایت نمی‌کند اما مگر او نمی‌دانسته که قرار است همین تیم را بدهند دستش؟   حتی اگر همه تقصیرها را به گردن علی دایی بیندازیم که با تصمیم‌ها و انتخاب‌هایش در این دو فصل پرسپولیس را زمینگیر کرد، حمید درخشان می‌دانسته که قرار است همین تیم را تحویل بگیرد.   او دیده بود که مهرداد پولادی پرسپولیس را پیچانده و از اول فصل دور و بر این تیم آفتابی نشده است. می‌دانست که پرسپولیس هفته‌های پیش از او را هم بدون سیدجلال و خلعتبری گذرانده و در دو بازی اول فصل حسین ماهینی را به خاطر محرومیت نداشته است.   صادقیان اگر برای او بازی نکرد، بازی‌های پیش‌ از تغییر کادر فنی را هم به خاطر محرومیت از دست داده بود و این را خود درخشان بهتر از هر کسی می‌دانست. پس دلیلی ندارد که حالا دوره بیفتد و نداشته‌هایش را روی هر دیواری بنویسد یا پولادی و حتی ماهینی را هم در جمع بازیکنانی بشمارد که بازی با سایپا را از دست داده‌اند!   اینجا یک عقبگرد به روزهایی که درخشان تازه به پرسپولیس رسیده بود هم بد نیست. برای بازخوانی صحبت‌های سرمربی به آن روزها برمی‌گردیم. به روزهایی که به جای غرولندهای امروز، امید بود و امید.   این چند جمله فقط بخشی از امیدواری‌های حمید درخشان در آن روزها است: «شرایط تیم نسبت به روز اول خیلی بهتر شده و فقط به کمی زمان نیاز داریم تا به شرایط ایده‌آل برسیم»، «در این مدت سعی کردم از نظر روحی روانی روی بچه‌ها کار کنم و انگیزه آنها را بالا ببرم»، «در این چند روز بازیکنان در تمرین‌ها عملکرد خوبی داشته‌اند و من به داشتن این بازیکنان افتخار می‌کنم. آنها برای جبران نتایج بد گذشته همقسم شده‌اند و من ایمان دارم که این بازیکنان می‌توانند کارهای بزرگی انجام بدهند»، «اگر بتوانیم چند بازیکن بگیریم تیم ما تکمیل می‌‌شود»، «تمام بچه‌هایی که الان با تیم تمرین می‌‌کنند، بازیکنان باکیفیتی هستند»، «این پرسپولیس نیاز به حمایت دارد تا شرایطش درست شود»، «طوری پرسپولیس را درست می‌‌کنم که برای ماندنم اصرار کنند»، «یک مربی باید در زمین بازی و با کارنامه‌اش خود را به مدیران باشگاه تحمیل کند» و هزاران حرف مشابه که به گفته‌های امروز حمید درخشان کوچکترین شباهتی ندارد.   آقای سرمربی کیفیتی را که پیش‌تر در بازیکنان پرسپولیس می‌دید، دیگر نمی‌بیند و به نظرش مشکل این تیم را حضور چند بازیکن حل نمی‌کند. امیدی هم ندارد که این بازیکنان برایش کارهای بزرگ انجام بدهند.   این را وقتی فهمیدیم که می‌گفت بازیکنانش برای قهرمانی کافی نیستند یا در کنفرانس پیش از بازی با سایپا وقتی که با صدایی لرزان می‌گفت مجبور است به یکسری بازیکن جوان اعتماد کند. ‌منظورش از جوان، فرشاد قاسمی و شهاب زاهدی نبودند.   همان بازیکنانی را می‌گفت که مهره‌های فیکس تیم دایی بودند و بعد از رفتن او نیمکت‌نشین شدند. درخشان در واقع می‌خواست بی اعتمادی‌اش به بازیکنان پرسپولیس - همان‌ باکیفیت‌هایی که قرار بود برایش کارهای بزرگی انجام بدهند - را باور کنیم و توقع‌مان را تا حداقل‌ها تعدیل کنیم.   می‌خواهیم دوباره از درخشان بپرسیم مگر بازیکنان پرسپولیس را نمی‌شناختی؟ چطور نمی‌دانستی که این بازیکنان چه کیفیتی دارند و آنقدر انتقاد می‌کردی؟ آن‌ هم انتقادهایی که به قول خودت همه‌اش فنی بود. انتقاد فنی بدون هیچ شناختی؟ چطور ممکن است؟ ما چطور باورش کنیم؟ مگر نه اینکه بعد از تماشای چند روزه تمرین‌ها به این تیم با همین بازیکنانش امید بستی؟ این بازیکنان چگونه عوض شدند که فوتبالشان دیگر راضی‌ات نمی‌کند؟ و یک پرسپولیس متفاوت را وعده دادی؟   در یکی از همان روزها - بعد از اولین بازی برابر نفت مسجدسلیمان - بود که یک پرسپولیس متفاوت را وعده دادی. گفتی از سه، چهار هفته دیگر، تغییرهای پرسپولیس را همه خواهند دید.   گفتی تیمی می‌سازی درست که هواداران آن را دوست داشته باشند. همینطور خودت. جمله آخرت این بود که «شک نکنید این زمان چند هفته‌ای که بگذرد، پرسپولیس متفاوتی را می‌بینید.»   البته که برای قضاوت، امروز خیلی زود است اما چند هفته‌ای که وام گرفته بودی تمام شده و ما همچنان همان پرسپولیسی را می‌بینیم که هیچ‌کس حوصله نمی‌کرد نمایش‌هایش را تا سوت پایان به تماشا بنشیند.   این پرسپولیس همانی است که پیش‌تر علی دایی به ما معرفی کرده بود. فقط با این تغییر که حالا تمرین می‌کند و آن موقع از روزی یک ساعت تمرین هم فراری بود. برنامه‌ای هم نداشت که تمرینش کند. حالا اما برنامه دارد و باز همانی است که بود؛ همانقدر ناتوان و به اندازه آن روزها، شکننده.   آقای درخشان؛ گفته بودی این تیم را تنها آرامش به سرانجام خواهد رساند و همه پیشکسوتان و منتقدان سکوت کردند تا مبادا با حرف‌هایشان آرامش‌تان را بیازارند. خودت اما فراموش کردی که آرامش را پیش از همه، در درون خود باید جست. کسی نیست که این پرسپولیس را نشناسد و نداند که کمبود بازیکن چقدر آزارش می‌دهد.   نداری‌های این پرسپولیس را همه لمس کرده‌اند اما آیا به رخ کشیدن هر روزه آنها دردی را درمان خواهد بود؟ اینکه هر روز بگویی تیمت تیم نیست و هر روز بنالی که بازیکن نداری تا امروز کدام مشکل را از پیش رویت برداشته که اینقدر بر ادامه‌اش پا می‌فشاری؟   البته که پرسپولیس بد بسته شده. دیگر همه می‌دانند که این تیم بازیکن ندارد، مدیر ندارد، مدیریت ندارد. تکرار این واقعیت‌ها تنها یک حاصل دارد و آن، کشتن اعتماد به نفس تیمی است که خودش را هم فراموش کرده. این تیم در کنار همه بدبختی‌ها و نداری‌هایش همین چند تا بازیکن را دارد که آنها هم روحیه می‌خواهند تا بتوانند قدمی از قدم بردارند، انگیزه می‌خواهند تا از پس آن برنامه‌هایی که می‌گفتی بربیایند.   پرسپولیس ابزار ندارد اما با انگیزه‌اش می‌تواند زنده بماند و حمید درخشان در قامت سرمربی، تنها کسی است که می‌تواند این انگیزه را به تیمش و به بازیکنانش تزریق کند. حتی شده با حرف‌‌! او اما راه مخالف را در پیش گرفته و حرف‌هایی را بر زبان دارد که جز اینکه انرژی پرسپولیس را بگیرد، کار دیگری از دستش برنمی‌آید. پرسپولیس همین است آقای سرمربی. نکند آن را نمی‌شناختی؟ یا پیش از خودت ندیده بودی‌اش؟ ایران ورزشی 109




۳۰/۰۷/۱۳۹۳ - ۰۸:۲۲




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن