واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: با تورق در صفحات تاريخ معاصر ايران، صحنه هاي متفاوت از ظلم و جور حكام داخلي و دخالتهاي خارجيان را نظاره گر هستيم و در اين اثنا آنچه بيشتر از همه خود نمايي مي كند مبارزات و حق طلبي هاي مردم اين سرزمين است كه به اشكال مختلف نمايان مي شود. اعتراضات و حق جويي هاي مردم ايران در شكل هاي گوناگون و در زمان هاي خاص به نوعي متوقف كننده روند وابستگي هاي سياسي و اقتصادي كشورمان به دول بيگانه بود. در بررسي اسناد و مدارك تاريخي اينگونه بر مي آيد كه در دوران قاجاريه نوع برخورد حكام با مردم و نيروهاي خارجي به شكلي بوده است كه پايه ريزي وابستگي به بيگانگان به نوعي فراهم آمده است.دوران طولاني 131 ساله حكومت قاجار شاهد تحولات و رويدادهاي بسياري در عرصه سياسي و اجتماعي ايران است كه آثار آن تاكنون هم به انحا مختلف گريبانگير جامعه است. از مشخصه هاي اين دوران طولاني، نفوذ سياستهاي استعماري اروپائيان در ايران، از دست دادن مناطقي از ايران و در نتيجه تغيير مرزهاي طبيعي ايران بر اثر جنگهاي مختلف با روسيه و امضاي عهدنامه هايي با اين دولت كه تاريخ نگاران آنان را ننگين شمردند. بروز انقلاب ها و جنبش هاي مردمي زمينه ساز تحولات اجتماعي، سياسي در ايران شد و از ديگر مشخصه هاي اين دوره مي توان به تحولات فكري، انديشهاي و ساختار حكومتي اشاره كرد كه منجر به حضور شخصيتها و روشنفكران در صحنه سياسي آن دوران شد، آناني كه زمينه ساز و طراح تفكرات آزادي خواهانه و پايه ريزان انقلاب مشروطه بودند. اين تحولات و عوامل باعث شد تا در دوران هاي مختلف مردم با شاهان قاجاريه متفاوت برخورد كنند اما از مهمترين ايستادگي ها در برابر خودكامي هاي اين پادشاهان مي توان به مبارزات عليه ناصرالدين شاه چهارمين پادشاه قاجار اشاره كرد كه در نهايت به قتل او توسط يكي از آزاديخواهان منجر شد. ناصرالدين شاه دو بار در طول سلطنت خود مورد حمله مسلحانه قرار گرفت كه در جريان رويداد اول كه تنها چهار سال از سلطنت او مي گذشت رخ داد، جان سالم به در برد اما در حمله دوم در ارديبهشت سال 1275 هجري خورشيدي مطابق با 1313 هجري قمري تير معترض او به خطا نرفت و شاه قاجار در آستانه پنجاهمين سالگرد پادشاهي خود به قتل رسيد. در اين حادثه ميرزا رضاي كرماني در يك فرصت مناسب در حرم شاه عبدالعظيم با اسلحه اي كمري به سوي ناصرالدين شاه شليك كرد و با از پاي در آوردن او آخرين سال سلطنت را برايش رقم زد. از دلايل سياسي اين اقدام مي توان به وجود معاهدات سياسي ميان ايران و كشورهاي روس و انگليس و در نتيجه واپسگرايي هر چه بيشتر براي ايران، شكست هاي نظامي به همراه اعطاي امتيازاتي كه راه هاي نفوذ اقتصادي كشورهاي قدرتمند را در ايران براي كشورهاي بيگانه فراهم مي ساخت و نتيجه آن جز تضعيف و نابودي صنايع داخلي و وابستگي هر چه شديدتر به بيگانگان نبوده است.امتيازاتي كه به دولت هاي روس و انگليس اختصاص داشت و به جهت ضعف دستگاه دولتي ايران به صحنه رقابت براي اين دو دولت پر نفوذ درآمده بود. ناصر الدين شاه براي تأمين بودجه عظيم دربار خود علاوه بر اعطاي امتيازات فراوان چون، امتياز ايجاد خطوط تلگراف، احداث راه آهن، تراموا و بهره برداري از معادن ايران، امتياز خريد و فروش توتون و تنباكو، امتياز تأسيس بانك استقراضي و تشكيل بريگارد قزاق به دولت انگليس و روسيه؛ مجبور بود تا با فروش حكومت ايالات، القاب و عناوين، هزينه هاي دربار و كشور را تأمين نمايد. اين مسئله خود باعث افزايش ماليات ها، گراني اجناس و نابودي صنايع داخلي مي شد كه نارضايتي شديد مردم را در پي داشت. بنابراين با توجه به چنين جوي، افرادي مخالف در صدد برآمدند تا اين دوران تاريك را كه برخي مورخان آن را اعطاي امتيازات ناميدند، به پايان رسانند، افرادي چون ميرزا رضاي كرماني طلبه اي 49 ساله كه با توجه به آشنايي ديرين با سيد جمال الدين اسد آبادي به شدت تحت تاثير افكار و عقايد وي قرار گرفته بود. سيد جمال كه با توجه به موقعيت خاص سياسي خويش در آن دوران و با سخنراني در مجالس مختلف و انتقاد از دربار قاجار توانسته بود از حمايت گروه هاي مختلف سياسي برخوردار شود. باتوجه به اين پيشينه اسدآبادي، مورد خشم دستگاه حكومتي قرار گرفت و از او خواسته شد تا ايران را ترك كند اما او با ايماني راسخ و استوار به حرم عبدالعظيم رفت و بست نشست و همچنان به ترويج افكار و عقايد خود مشغول بود كه سرانجام مأمورين حكومتي او را با وضعيت نامناسبي از ايران اخراج كردند. اخراج سيد جمال الدين و رفتار نامناسب مأمورين حكومتي با وي، تأثير بسيار ناخوشايندي بر ميرزا رضا كه مريد و دنباله رو تفكرات سيد بود گذاشت و مخالفت آشكارخود را عليه سيستم حكومتي آغاز كرد و مأمورين حكومتي او را دستگير و زنداني كردند. اما اين امر سبب نشد تا ميرزا رضاي كرماني دست از مبارزات خود بردارد. او كه از ارشاد و مبارزات ديپلماتيك با توجه به برخورد حكومت با سيد جمال الدين، براي تغيير سيستم نااميد شده بود تصميم به قتل ناصرالدين شاه گرفت پادشاه مستبد را با يك گلوله به ديار عدم فرستاد. پس از اين اقدام آگاهانه او توسط مأمورين دولتي در همان محل دستگير و چند ماه بعد در ميدان مشق تهران به دار آويخته شد و نام خود را با اقدامي مهم در صفحات زرين تاريخ ايران در زمره مجاهداني مبارز جاودان ساخت. اين اقدام انقلابي اگر چه منجر به حذف حكومت قاجار نشد اما زمينه ساز تفكرات آزادي خواهانه اي شد كه بعد از آن پادشاهان قاجار را درگير خود كرد ودر نهايت مظفرالدين شاه جانشين ناصرالدين شاه در اواخر حكومت خود ناچار به امضاي فرمان مشروطيت شد. اطلاع**9128**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]