تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835552059
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) نويسنده: عباس نیکزاد چکیدهمهمترین ویژگى قیامت در متون دینى ما «یوم الجزاء» بودن آن است. آنچه که از قیامت در اذهان ما پیش از هر چیز متبادر مىشود نیز همین ویژگى است. در ارتباط با این ویژگى اصلى قیامت شبهاتى مطرح شده است که برخى از آنها در مورد اصل نظام مجازات اخروى و برخى از آنها در مورد نوع مجازات و یا آموزههاى دیگر دینى در این رابطه است. در این مقاله به مهمترین اشکالات وارده در این زمینهها با رعایت اختصار پاسخ داده شده است.مقدمهایمان به معاد و روز جزا از مسلمات و ضروریات دینى ما مسلمانان است. قرآن کریم در صدها مورد در آیات و سورههاى گوناگون و با نامهاى مختلف از روز جزا سخن گفته است. قرآن کریم در آیات مختلف، ایمان به روز آخرت را همطراز ایمان به خدا و کفر به آن را همطراز کفر به خدا قلمداد کرده است. عجیب این است که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. در توراتى که فعلاً در دسترس است نامى از این روز به میان نیامده است و در انجیل هم جز اشاره مختصر در این باره، چیز دیگرى نیامده است.قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوانهاى مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاکم بر آن است؛ مثلاً از آن جهت که همه اولین و آخرین در یک سطح قرار مىگیرند و ترتیب زمانى آنها از بین مىرود «روز حشر» یا «روز تلاقى» خوانده شده است و از آن جهت که باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده، باز مىشوند «یوم تبلى السّرائر» یا «روز نشور» نامیده شده است و از آن نظر که فناناپذیر و جاوید است، «یوم الخلود» و از آن لحاظ که انسانهایى سخت در حسرت و ندامت فرو مىروند و احساس غبن مىکنند که چرا خود را براى چنین مرحلهاى آماده نکردهاند، «یوم الحسرة» یا «یوم التغابن» و از آن حیث که بزرگترین خبرها و عظیمترین حادثههاست «نبأ عظیم» خوانده شده است.(2)مهمترین ویژگى که در مورد قیامت به ذهنها تبادر مىکند این است که آخرت روز جزا و پاداش است. در حقیقت اگر نظام جزا و پاداشى از جانب خدا در کار نباشد بعثت انبیا و دعوت دینى خاصیت و اثرى نخواهد داشت. بنابراین، ایمان به روز جزا اهمیتى معادل اهمیت ایمان به اصل دعوت دینى دارد. ایمان به روز جزا مهمترین عاملى است که انسان را به پاىبندى به تقوا و کارهاى خیر و اجتناب از رذایل اخلاقى و گناهان وا مىدارد. چنانکه فراموشى یا انکار آن ریشه اصلى هر گناه و خلاف و ظلمى است.در ارتباط با همین ویژگى اصلى قیامت (روز جزا بودن) پرسشها و شبهات مهمى مطرح شده است که پاسخگویى به آنها لازم و ضرورى است. برخى از این اشکالات در مورد اصل نظام مجازات در عالم آخرت و برخى از آنها در ارتباط با نوع مجازات در آن عالم و برخى از آنها درباره برخى از آموزههاى دینى در این باره است.در این مقاله به ده شبهه در این باره پرداخته و پاسخ داده مىشود هر چند برخى از آنها از نوع پرسش است نه شبهه، البته پاسخى که به هر یک داده مىشود در حد مجال و حوصله مقاله است نه بیشتر.شبهه اوّل : فلسفه مجازات اخروى چیست؟توضیح شبهه این است که فلسفه و فایده عقوبتها و مجازاتها، یا تنبیه متجاوز و مجرم است و یا عبرت گرفتن دیگران و یا تشفّى خاطر و تسلّى قلب ستمدیده. ولى هیچیک از این فلسفهها و یا فایدهها در باب مجازات اخروى مطرح نیست زیرا آنجا جاى تکرار جرم از جانب مجرم و یا انجام جرم از ناحیه دیگران نیست، به دلیل این که آنجا جاى حساب و پاداش است نه جاى عمل. انگیزه تشفى و تسلى خاطر هم در مورد خدا صادق نیست زیرا خداوند ـ العیاذ بالله ـ مانند انسان نیست که دچار عقده و حس انتقامجویى شود تا بخواهد از راه عقوبت مجرم، خاطر خود را تسکین دهد.اگر گفته شود که هر چند حس انتقامجویى و تشفّى قلب در مورد خدا مطرح نیست اما در مورد بندگان خدا که مورد ستم و تجاوز واقع شدهاند مطرح است، در پاسخ مىتوان گفت اولاً همه جرمها و گناهان که از قبیل حق الناس نیست، فلسفه عقوبت در حق الله چیست؟ ثانیا حتى در حق الناس، بندهاى که بر او ستم شده است یا از اولیاى خداست و یا غیر اولیاى خدا؛ اولیاى الهى مظهر رحمت واسعه الهیه مىباشند و غیر اولیاى الهى هم در جهان وانفسا، اندکى خیر و رحمت و مغفرت الهى و یا دریافت حسنات از فرد متجاوز را بر انتقام از آنها ترجیح مىدهند.(3)پاسخ: پاسخ هایى که به این شبهه دادهاند به قرار زیر است:الف) خداوند بر اساس حکمت و رحمت خود، براى هدایت و نجات بشر شریعت و آیینى فرستاده است و در آن تکالیفى را براى بشر مقرر فرمود و انبیا و اوصیاى انبیا را مأمور ابلاغ آن کرده است و با توجه به این که مىدانست همه افراد به راحتى و بدون انگیزه خارجى به اطاعت و تسلیم تن نخواهند داد، بر اساس حکمت خود به مطیعان و مؤمنان وعده ثواب و به عاصیان و کافران وعده عذاب داده است. اگر این وعده و وعید الهى نبود ارسال رسل و انزال کتب و شرایع آسمانى لغو و بیهوده بود. با توجه به این که تخلّف از وعده عقلاً و شرعا قبیح و نارواست چارهاى نیست جز این که خداوند در عالم آخرت به این وعدهها و وعیدها جامه عمل بپوشاند. از این گذشته آیات الهى از عذاب کفار و مشرکان و ظالمان خبر داد اگر خداوند بکلى از عذاب صرف نظر کند لازمهاش کذب است که خداوند از آن مبرّاست. بنابراین، به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى:«خداوند از این روى که به ایمان و اطاعت، وعده ثواب و پاداش نیک داده و به کفر و معصیت وعید عقاب و سزاى بد داده چنان که فرموده، خلف وعده نخواهد نمود.»(4)ب) از آیات قرآن استفاده مىشود که جزا و سزاى اخروى مقتضاى عدل الهى است. اگر پاداش و کیفر اخروى نباشد، عدل الهى مخدوش خواهد بود؛ زیرا خداوند مردم را دعوت کرده است به ایمان و نیکوکارى و مردم از لحاظ پذیرش این دعوت دو دسته شدهاند، برخى این دعوت را پذیرفته و نظام فکرى و اخلاقى خود را بر آن تطبیق دادهاند و برخى دیگر نپذیرفته و به بدکارى و فساد پرداختهاند. از طرف دیگر مىبینیم که نظام این جهان بر این نیست که صددرصد نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر دهد، بلکه برخى نیکوکاریها هست که حیات انسان با آن پایان پیدا مىکند و مجالى براى پاداش نیست چنان که برخى از گناهان هست که امکان عقوبت آن در دنیا نیست مانند کسى که هزاران انسان را به ناحق مىکشد. پس مقتضاى عدل الهى آن است که نشئه دیگرى وجود داشته باشد تا هر یک از این دو دسته جزاى عمل خود را بیابند.(5)ج) بهترین پاسخى که مىتوان به شبهه یاد شده داد این است که مجازات اخروى از نوع مجازاتهاى قراردادى و اعتبارى دنیوى نیست بلکه از نوع مجازاتهاى تکوینى و حقیقى است. از قرآن کریم و روایات فراوان استفاده مىشود که هر چند چهره مُلکى اعمال نیک و بد انسان در این دنیا از بین مىرود ولى صورتهاى ملکوتى افعال اختیارى انسان در باطن انسان مستقر مىشود و هر جا که برود همراه اوست و سرمایه زندگى شیرین یا تلخ آینده او مىباشد. به تعبیر دیگر اعمال خوب با صورتهاى بسیار زیبا و لذت بخش تجسم مىیابند و به صورت کانون بهجت و لذت در مىآیند و اما اعمال بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشت زا و آزاردهنده تجسم مىیابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مىآیند. بنابراین، هر کس در قیامت با همان اعمال و اخلاق و اعتقادى که از دنیا به همراه خود برده است زندگى مىکند. اینها سرمایههاى خوب و یا بد و مصاحبان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاودان است. بنابراین، مجازات اخروى از نوع مجازاتهاى قراردادى نیست که بخواهیم آن را از راه تنبیه مجرم و یا عبرت دیگران و یا تشفّى دل توجیه کنیم.(6)شبهه دوم : چگونه مىتوان باور کرد که خداى عظیم و رحیم بنده ضعیف و حقیر خود را عذاب کند؟پاسخى که در برابر شبهه قبلى داده شد در اینجا نیز قابل طرح است. در شبهه سابق گفته شد که پاداش و کیفر اخروى از نوع مجازات قراردادى اعتبارى نیست بلکه از نوع مجازات حقیقى و تکوینى است. آنچه که در آخرت نصیب انسانها مىگردد نتیجه عملکردهاى خود انسان است. در قیامت هر انسانى همان را درو مىکند که در دنیا کاشته است. معنا ندارد که انتظار داشته باشیم کسى که در دنیا هیچ کشتى نکرده است و یا کشت خار و حنظل کرده است در آخرت میوهها و محصولات شیرین درو کند.مولوى در این رابطه مىگوید:اى دریده پوستین یوسفانگرگ برخیزى از این خواب گرانگشته گرگان یک به یک خوهاى تو مىدرانند از غضب اعضاى توگر ز خارى خستهاى خود کشتهاىور حریر و قزدرى خود رشتهاىچون ز دستت زخم بر مظلوم رُست آن درختى گشت ازو زقّوم رُستآن سخنهاى چو مار و کژ دمت مار و کژدم گشت و مىگیرد دُمتو یا سعدى مىگوید:خُرما نتوان خورد از ین خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از ین پشم که رشتیمما را عجب ار پشت و پناهى بود آن روزکامروز کسى را نه پناهیم و نه پشتیمگر خواجه شفاعت نکند روز قیامتشاید که ز مشّاطه نرنجیم که زشتیمآیا مىتوان همین اشکال را در مورد مجازاتهاى تکوینى دنیا مطرح کرد؟ اگر کسى خود را به عمد از بلندى به پایین پرتاب کند و یا این که به عمد سم کشنده میل کند و یا این که در درس خواندن خود تنپرورى و یا در رانندگى بى احتیاطى کند و به مقررات راهنمایى و رانندگى اعتنا نکند و یا کسى که بىپروا به توصیههاى ایمنى و یا بهداشتى بى اعتنایى کند و... آیا مىتوان در این موارد با تکیه به عظمت و رحمت الهى این گونه اشخاص را از نتایج و لوازم اعمالشان معاف کرد؟ مگر خداوند در دنیا داراى این اوصاف کمالى نیست؟از این گذشته همانگونه که قبلاً متذکر شدیم مجازات اخروى مقتضاى عدل الهى و پاىبندى او به وعدههاست. نمىتوان با استناد به عظمت و رحمت الهى، از خدا انتظار داشت که کارى بر خلاف مقتضاى عدل انجام دهد و یا در گزارشهاى خود مرتکب دروغ گردد و یا در وعدههاى خود تخلف ورزد. البته معناى سخن ما این نیست که در عرصه قیامت از مغفرت و رحمت خداوند خبرى نیست. یقینا بر اساس آنچه که در آیات و روایات فراوان آمده است مغفرت و رحمت الهى در قیامت نقش گستردهاى خواهد داشت. شفاعت شفیعان در آخرت جلوه روشنى از مغفرت و رحمت الهى است. آنچه که در اینجا مورد نظر ماست این است که نباید به بهانه رحمت و عظمت پروردگار اصل عقوبت اخروى مورد انکار و یا تردید قرار گیرد.شبهه سوم : با عنایت به این که تناسب میان جرم و مجازات امر مسلم عقلى است چگونه خداوند براى گناهان کوچک و محدود، مجازاتهاى بزرگ و سنگین و گاه نامحدود وضع مىکند؟پاسخ: اولاً تناسب میان جرم و جریمه هر چند یک امر عقلى و عقلایى است اما باید توجه داشت که در اندازهگیرى اهمیت جرم نمىتوان تنها به کمیت و تعداد آن و مقدار زمانى که در انجام آن به کار رفته نگاه کرد بلکه باید به ماهیت و کیفیت جرم نیز توجه داشت. گاه یک جرم که در یک دقیقه و یا کمتر از آن انجام مىگیرد از صدها و هزارها جرم دیگر که روزها و هفتهها در انجام آن صرف شده است، اهمیت بیشترى دارد. آیا مىتوان جرم کسى که در یک دقیقه با بمبى هزاران نفر را قتل عام مىکند نسبت به جرم کسى که در چندین فقره دزدى که ماهها طول کشیده و چند کالاى نه چندان مهم را از افراد مختلف به سرقت برده کمتر و یا حتى برابر دانست؟ آیا در این گونه موارد در مقام مجازات به تعداد و کمیت گناه و جرم نگاه مىکنند؟در مجازات اخروى یقینا تناسب میان جرم و جریمه منظور مىشود اما این که چه جرمى از اهمیت بیشترى برخوردار است و چه جریمهاى متناسب با جرمى که شخص مرتکب شده است مىباشد از حد درک و معرفت ما خارج است و خداوند بر اساس علم و احاطه کامل خود عمل خواهد کرد.ثانیا همانگونه که گذشت مجازات اخروى از نوع مجازات تکوینى و حقیقى و از نوع تجسم صورتهاى غیبى و ملکوتى و اعمال و اخلاق و نیتهاى ماست و ربطى به مجازاتهاى قراردادى و اعتبارى ندارد. در مجازاتهاى قراردادى جاى این است که مجازاتى که براى شخص مجرم مقرّر مىشود مورد سؤال و یا اعتراض قرار گیرد اما در مجازاتهاى تکوینى جایى براى این گونه اعتراضها نیست. در این گونه موارد گاهى یک لحظه بى احتیاطى، عواقب سنگین و غیرقابل جبرانى دارد؛ مثلاً یک لحظه خواب رفتن در موقع رانندگى ممکن است باعث افتادن شخص به اعماق دره و نابودى و هلاکت دائمى شود و یا یک غفلت و بى توجهى باعث افتادن از ارتفاع بالا و یا خوردن سم کشنده به جاى آب گردد که نابودى و یا معلولیت دائمى را به همراه دارد.شهید مطهرى در این رابطه مىگوید:«پاسخ اشکال «تناسب کیفر و گناه» به این صورت خلاصه مىشود که رعایت تناسب بحثى است که در مورد کیفرهاى اجتماعى و قراردادى قابل طرح است. البته در اینگونه کیفرها، قانونگذار باید متناسب بودن کیفر را با جرم در نظر بگیرد. اما در کیفرهایى که رابطه تکوینى با عمل دارد؛ یعنى معلول واقعى و اثر حقیقى کردار است یا کیفرى که با گناه رابطه عینیت و وحدت دارد؛ یعنى در حقیقت خود عمل است، دیگر مجالى از براى بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست. کسى که مىگوید چگونه ممکن است خدایى باشد و ما را در برابر جرمهاى بسیار کوچک مجازاتهاى بسیار بزرگ بکند این معنا را درک نکرده است که رابطه آخرت با دنیا از قبیل روابط قراردادى اجتماعى نیست...»(7)در ارتباط با مسأله خلود در جهنم باید گفت که مسأله از همین قبیل است. زیرا خلود در آتش، کیفر همه کسانى نیست که در دنیا مرتکب گناه شدهاند. شاید بتوان گفت اکثریت اهل نار مشمول کیفر خلود نیستند. اصحاب آتش به حسب مقدار و مرتبه گناه و جرمى که مرتکب شدهاند در صورتى که مشمول مغفرت واقع نشوند و صلاحیت شفاعت را از همان آغاز نداشته باشند پس از مدتى هر چند بسیار طولانى از آتش خارج خواهند شد. خلود در آتش شامل حال عدهاى از گنهکاران و کیفر برخى از گناهان است. این که چه کسانى مشمول این کیفر و چه گناهانى باعث خلود آتش است از دایره علم و اطلاع ما خارج است قرآن کریم مىفرماید:«بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ»(8)یعنى: آرى! کسانى که مرتکب گناه شوند و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود و آنها که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دهند آنان اهل بهشتند و همیشه در آن خواهند بود.معیارى که در این آیه براى خلود در آتش داده شد این است که شخص، گناه و یا گناهانى انجام دهد که آثار سوء گناه تمام وجود او را در بر گیرد و روزنههاى نجات را بر او ببندد. در تفسیر شریف المیزان در ذیل این آیه آمده است:«کلمه خطیئه به معناى آن حالتى است که بعد از ارتکاب کار زشت به دل انسان دست مىدهد... احاطه خطیئه باعث مىشود که انسان محاط آن، دستش از هر راه نجاتى بریده شود گویا آنچنان خطیئه او را محاصره کرده که هیچ راه و روزنهاى براى این که هدایت به وى روآورد باقى نگذاشته، در نتیجه چنین کسى جاودانه در آتش خواهد بود و اگر در قلب او مختصرى ایمان وجود داشت و یا از اخلاق و ملکات فاضله که منافى با حق نیستند از قبیل انصاف و خضوع در برابر حق و نظیر این دو پرتوى مىبود قطعا امکان این وجود داشت که هدایت و سعادت در دلش رخنه یابد پس احاطه خطیئه در کسى فرض نمىشود مگر با شرک به خدا که قرآن دربارهاش مىگوید: «خداوند شرک را نمىآمرزد و پایینتر از آن را از هر کس که بخواهد مىآمرزد»(9) و مگر با کفر و تکذیب آیات خدا(10) پس در حقیقت کسب سیئه و احاطه خطیئه به منزله معیار جامعى است براى هر فکر و عملى که باعث خلود در آتش است.»(11)آیاتى که بر مسأله خلود در نار براى عدهاى از اهل نار دلالت دارد فراوان است. تعابیر متعددى در قرآن به کار رفته است که بر جاودانگى عذاب براى عدهاى از اهل جهنم دلالت دارد تعبیراتى مانند: «خالدین فیها» «یخلد فیه» «دار الخلد» «عذاب الخلد» «عذاب مقیم» «لا یخفّف عنهم العذاب» «ما هم بخارجین من النّار» و دیگر تعابیر مشابه که در این رابطه مىتوان به سوره بقره / 39، 81ـ80، 162ـ161، مائده / 37 و یونس / 52 مراجعه کرد.با این همه تصریحات قرآنى، برخى از عرفا و فلاسفه براى فرار از اشکال، مسأله خلود در عذاب را به گونهاى منکر شده و یا مورد تردید قرار دادهاند. برخى از آنها خلود را به معناى زمان طولانى دانستهاند. و بعضى دیگر، بر این عقیدهاند که آیات مزبور در حد وعید است و چون عمل به وعید لازم نیست نمىتوان سرنوشت کفار را در جهنم پیشبینى کرد و برخى نیز بر این باورند که هر چند از صراحت قرآن فهمیده مىشود که عدهاى از جهنمیان از جهنم هرگز خارج نمىشوند اما این آیات بر جاودانگى عذاب دلالت ندارد زیرا پس از مدتى طولانى اهل جهنم با آتش خو مىگیرند و عذاب به عذب و شیرینى بدل خواهد شد.ولى انصاف این است که همه این توجیهات بر خلاف آیات و روایات فراوان است. تعریف خلود به زمان طولانى با آیاتى که به صراحت از عدم خروج اهل نار از آتش دلالت دارد منافى است. در مورد این که آیات خلود در حد وعید است و تخلف از وعید، قبیح نیست باید گفت که اولاً آیات قرآن درباره خلود، از حد وعید بالاتر است. برخى از آیات، اِخبار از خلود در عذاب مىدهد و برخى از آیات از حال جهنمیان که خلود در آن دارند گزارش مىدهد و مىدانیم کذب در خبر قبیح است و خداوند از آن منزه است.در این رابطه مىتوان به سوره بقره / 162ـ161 ـ مائده / 37 ـ آلعمران / 88 ـ فاطر / 36 و بیّنه / 6 مراجعه کرد. ثانیا این که تخلف از وعید قبیح نیست خصوصا آنجایى که تخلّف فراگیر باشد به این معنا که حتى یک مورد از آن تحقق پیدا نکند، مورد تردید و اختلاف جدّى است.در مورد توجیه سوم (دوام در نار غیر از دوام عذاب است) باید گفت که با صراحتهاى آیات و روایات منافات دارد؛ زیرا آیات مزبور تنها بر خلود در نار دلالت ندارند بلکه بر خلود در عذاب و درد و رنج دلالت دارند. شاهد این معنا آن است که در برخى از آیات براى عذاب، وصف الیم (دردناک) آورده شد. در این رابطه مىتوان به برخى از آیات پیشین مراجعه کرد.به نظر مىرسد که دلالت و صراحت آیات و روایات در مورد خلود در عذاب به همان معنایى که همگان از آن مىفهمند به هیچ وجه قابل انکار نیست. صدرالمتألهین از کسانى است که در برخى از کتب خود مانند «اسفار» و «الشواهد الربوبیّة» و کتب تفسیرى، طریقه برخى از عرفا مانند ابن عربى مبنى بر این که عذاب جهنم پس از مدتى طولانى به عذب و شیرینى تبدیل مىشود را مىپذیرد(12) امّا در کتاب عرشیه خود پس از بیان همین نظریه، جملاتى مىآورد که ظاهرا بیانگر تجدید نظر او ـ خصوصا با توجه به این که گفتهاند این کتاب آخرین اثر تألیفى اوست ـ در این زمینه مىباشد. وى مىنویسد:«صاحب فتوحات مکیه (ابن عربى) در این زمینه (توجیه خلود به معنایى که گذشت) امعان نظر کرده و بر این نظریه در آن کتاب تأکید کرده است و در فصوص گفته است که فرجام اهل نار به نعیم است... اما آنچه که بر من که به ریاضتهاى علمى و عملى اشتغال دارم آشکار شده است این است که دار جحیم، دار نعیم نخواهد بود بلکه آنجا جایگاه درد و رنج و عذاب دائم است اما باید دانست که رنجهاى آنجا همواره و پیوسته در حال نو شدن و تجدّد است و پوستها در آنجا در حال تبدل است آنجا هرگز جایگاه راحتى و آسایش و امنیّت نیست زیرا دار جحیم در آن عالم همانند عالم کون و فساد در این عالم دنیاست.»(13)شبهه چهارم : با توجه به وعدههایى که در قرآن کریم جهت مغفرت گناهکاران داده شده است چگونه مىتوان به عقوبت اخروى یقین کرد و از ترس آن از انجام گناه دست کشید؟پاسخ: اولاً: هر چند آیاتى که بر مغفرت و رحمت الهى در جهان آخرت دلالت دارد فراوان است و یقینا بسیارى از گناهکاران مشمول مغفرت پروردگار و شفاعت شفیعان واقع مىشوند اما از طرف دیگر آیاتى که بر عذاب و عقوبت اخروى دلالت دارد کمتر از آنها نیست. قرآن در بسیارى از آیات از حالات جهنمیان به گونهاى گزارش مىکند که شکّى براى انسان در اصل وقوع عقوبت باقى نمىگذارد علاوه بر این از افرادى سخن مىگوید که شفاعت شفعا که تجلى کامل مغفرت الهى در آخرت است شامل حال آنها نخواهد شد و به همین دلیل به عذاب دوزخ گرفتار آمدهاند. مثلاً در سوره مدّثر آمده است:هر کس در گرو اعمال خویش است مگر اصحاب یمین که در باغهاى بهشتاند و از مجرمان مىپرسند که چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ مىگویند ما از نمازگزاران نبودیم و اطعام مستمند نمىکردیم و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم و همواره روز جزا را انکار مىکردیم تا زمانى که مرگ ما فرا رسید. از این رو شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد.(14)در جاى دیگر آمده است:خداوند به آنها مىگوید: در صف گروههاى مشابه خود از جن و انس در آتش وارد شوید هر زمان که گروهى وارد مىشوند گروه دیگر را لعن مىکنند تا همگى در آن قرار گیرند. گروه پیروان درباره پیشوایان خود مىگویند: خداوندا اینها بودند که ما را گمراه ساختند پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن... و پیشوایان آنها به پیروان خود مىگویند: شما امتیازى بر ما نداشتید پس بچشید عذاب را در برابر آنچه انجام مىدادید. کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آن تکبر ورزیدند هرگز درهاى آسمان به رویشان گشوده نمىشود و هیچگاه داخل بهشت نخواهند شد مگر این که شتر از سوراخ سوزن بگذرد این گونه گنهکاران را جزا مىدهیم براى آنها بسترى از آتش دوزخ و روى آنها پوششهایى است... بهشتیان، دوزخیان را ندا مىدهند که آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود همه را حق یافتیم آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟ گفتند بلى... دوزخیان، بهشتیان را صدا مىزنند که مقدارى آب یا از آنچه خدا به شما روزى داده به ما ببخشید آنها مىگویند: خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است...(15)اینگونه آیات که در قرآن کم نیست نه تنها بر امکان عقوبت بلکه بر فعلیت و وقوع آن به وضوح هر چه تمامتر دلالت دارد.ثانیا: هر چند نسبت به وقوع عقوبت در آخرت یقین پیدا نکنیم اما مىدانیم انجام گناه به حکم عقل و شرع موجب استحقاق عقوبت است و احتمال وقوع عقوبت ـ آن هم عقوبت سخت و سنگین اخروى با توجه به استحقاق آن ـ کافى است که انسان را دچار بیم و هراس ساخته و از ارتکاب گناه باز دارد.پی نوشت ها:1 -عباس نیکزاد:مدرس حوزه و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى بابل، محقق و نویسنده.2 ـ مرتضى مطهرى، زندگى جاوید یا حیات اخروى، انتشارات صدرا، اسفند 1376، ص 28؛ مجموعه آثار، ج 2، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1369، صص 520 ـ 519.3 ـ مرتضى مطهرى، عدل الهى، انتشارات صدرا، چاپ دهم، 1357، صص 240ـ239؛ مجموعه آثار، پیشین، ج 1، صص 226ـ225.4 ـ سید محمدحسین طباطبایى، شیعه در اسلام، انتشارات اسلامى، چاپ هشتم، 1373، صص 162ـ161.5 ـ مرتضى مطهرى، حیات اخروى، ص 50؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص 160؛ محمدتقى مصباح یزدى، آموزش عقاید، ج 3، سازمان تبلیغات اسلامى، سال 74، ص 63.6 ـ مرتضى مطهرى: حیات اخروى، صص 32ـ30؛ عدل الهى، صص 252ـ243؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، صص 165ـ162؛ محمدتقى مصباح یزدى، پیشین، صص 121ـ119.7 ـ مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، پیشین، ص 237.8 ـ بقره / 81ـ80.9 ـ انبیاء / 48.10 ـ بقره / 39.11 ـ سید محمدحسین طباطبایى، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوى همدانى، انتشارات درالعلم، قم، ج 1، ص 399.12 ـ صدرالمتألهین، الاسفار الاربعة العقلیة، ج 9، ص 352؛ الشواهد الربوبیّة، مشهد رابع، اشراق سادس عشر، ص 313؛ تفسیر القرآن الکریم، ج 4، ص 317.13 ـ صدرالمتألهین، عرشیه، انتشارات مولى، 1361، ص 382.14 ـ مدّثّر / 48ـ38.15 ـ اعراف / 51ـ38.ادامه دارد ........منبع: http://www.porsojoo.com/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]
صفحات پیشنهادی
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1)
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) نويسنده: عباس نیکزاد چکیدهمهمترین ویژگى قیامت در متون دینى ما «یوم الجزاء» بودن آن است. آنچه که از قیامت در اذهان ما پیش از هر ...
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) نويسنده: عباس نیکزاد چکیدهمهمترین ویژگى قیامت در متون دینى ما «یوم الجزاء» بودن آن است. آنچه که از قیامت در اذهان ما پیش از هر ...
دوست داريد بدانيد چه نوع گلي هستيد؟
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه... اهل بيت ع از منظر آيتالله بهاءالديني ره آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا ؟! 2 آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا ؟! 1 اهل بيت ع از منظر آيتالله ...
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه... اهل بيت ع از منظر آيتالله بهاءالديني ره آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا ؟! 2 آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا ؟! 1 اهل بيت ع از منظر آيتالله ...
پاسخ به شبهه میرحسین موسوی
پاسخ به شبهه میرحسین موسوی-اقتصاد > اقتصاد سیاسی - کشور در سه سال و نیم گذشته ... میرحسین موسوی در یک نگاه (1) ... مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (2) .
پاسخ به شبهه میرحسین موسوی-اقتصاد > اقتصاد سیاسی - کشور در سه سال و نیم گذشته ... میرحسین موسوی در یک نگاه (1) ... مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (2) .
چرا گناهكاران در همين دنيا مجازات نمىشوند؟
چرا گناهكاران در همين دنيا مجازات نمىشوند؟ ... ثانياً: رفاه پى در پى و مهلت دادن براى گناه - كه در فرهنگ قرآنى به آن «است. ... توضيح: براى روشن شدن مطلب به نكات زير دقت كنيد: 1- به قطع انسان پاداش و كيفر اعمال .... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
چرا گناهكاران در همين دنيا مجازات نمىشوند؟ ... ثانياً: رفاه پى در پى و مهلت دادن براى گناه - كه در فرهنگ قرآنى به آن «است. ... توضيح: براى روشن شدن مطلب به نكات زير دقت كنيد: 1- به قطع انسان پاداش و كيفر اعمال .... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
اين جرم مجازات سنگيني ندارد
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) معنا ندارد که انتظار داشته باشیم کسى که در دنیا هیچ کشتى نکرده است و یا کشت ... شبهه سوم : با عنایت به این که تناسب میان ...
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) معنا ندارد که انتظار داشته باشیم کسى که در دنیا هیچ کشتى نکرده است و یا کشت ... شبهه سوم : با عنایت به این که تناسب میان ...
مردم در روز قيامت چند دستهاند؟
مردم در روز قيامت چند دستهاند؟-دسته بندى ... vazeh.com 03:03:05 04:50:49 12:07:57 19:23:26 19:45:04 1:43 مانده تا اذان ظهر .... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
مردم در روز قيامت چند دستهاند؟-دسته بندى ... vazeh.com 03:03:05 04:50:49 12:07:57 19:23:26 19:45:04 1:43 مانده تا اذان ظهر .... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
رانده شده به جرم گناه ديگران
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) ... که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... قیامت در قرآن کریم با نامها و ...
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1) ... که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... قیامت در قرآن کریم با نامها و ...
عامل قتل 24 نفر در شيراز به هلاكت رسيد
عامل قتل 24 نفر در شيراز به هلاكت رسيد «سجاد زنگي» عضو اصلي باند قوهستانيها در درگيري مسلحانه با پليس، شامگاه گذشته در شرق شيراز به هلاكت رسيد. ... 1 بهمن 1388 / 5 صفر المظفر 1431 / 21 ژانویه 2010 ... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
عامل قتل 24 نفر در شيراز به هلاكت رسيد «سجاد زنگي» عضو اصلي باند قوهستانيها در درگيري مسلحانه با پليس، شامگاه گذشته در شرق شيراز به هلاكت رسيد. ... 1 بهمن 1388 / 5 صفر المظفر 1431 / 21 ژانویه 2010 ... پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروى ...
اثبات عدل الهي
عدل نيز, همانند توحيد, بيانگر يكى از اوصاف الهى است, ولى به دليل اهميت و صف ناپذير آن ... معلول عواملى چند است كه در اين ميان, دو عامل نقشى اساسى تر دارند: 1ـ اصل عدل الهى .... البته با توجه به حقيقت مجازات اخروى و رابطه تكوينى آن با اعمال (كه در ادامه به آن .... پاسخ به شبهه فوق با توجه به اصول زير روشن مى شود: 1ـ جهان طبيعت , و بلكه كل ...
عدل نيز, همانند توحيد, بيانگر يكى از اوصاف الهى است, ولى به دليل اهميت و صف ناپذير آن ... معلول عواملى چند است كه در اين ميان, دو عامل نقشى اساسى تر دارند: 1ـ اصل عدل الهى .... البته با توجه به حقيقت مجازات اخروى و رابطه تكوينى آن با اعمال (كه در ادامه به آن .... پاسخ به شبهه فوق با توجه به اصول زير روشن مى شود: 1ـ جهان طبيعت , و بلكه كل ...
اعتقاد به شفاعت
vazeh.com 03:03:05 04:50:49 12:07:57 19:23:26 19:45:04 1:48 مانده تا اذان ظهر. ذکر روزهای هفته .... مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (2) این شفیع است که تحت ...
vazeh.com 03:03:05 04:50:49 12:07:57 19:23:26 19:45:04 1:48 مانده تا اذان ظهر. ذکر روزهای هفته .... مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (2) این شفیع است که تحت ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها