واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قلعه نویی و برخوردهای طلبکارانه
1) امیر قلعهنویی كه مشهور است به از بر بودن قواعد خارج از زمین بازی در فوتبال ایران، طی یك دهه مربیگریاش به وضوح نشان داده بیش از هرچیز دیگری به اصل «برخوردهای طلبكارانه» وفادار است. او خوب میداند در شرایط سخت چگونه فضا را شلوغ كند و دست پیش را بگیرد تا پس نیفتد. با اتكا به همین فلسفه هم هست كه او حالا به جای قرار گرفتن در موضع ضعف به خاطر ناكامی در مسابقات ابتدایی فصل، صحنه را به هم میریزد و در جلد كسانی فرو میرود كه انگار حقی از آنان ضایع شده و قربانیاند. به جرات میتوان ادعا كرد امیر قلعهنویی، تنها متهمی است كه میتواند جای دادستان را بگیرد و البته با سفسطههایش بخشی از افكار عمومی را هم با خودش همراه كند!2) سرمربی سپاهان امروز از این ناراحت است كه ناكامیهای تیم او تنها در پنج هفته ابتدایی لیگ، چرا تا این اندازه مورد توجه رسانههای گروهی قرار گرفت و با انتقاد آنها روبهرو شده است. قلعهنویی در حالی توقع سازش و مسالمت از منتقدانش را دارد كه گویا به كلی از یاد برده در حال حاضر هدایت چه كهكشان پرستارهای را در اختیار دارد و بابت شغلش چه رقم خیرهكنندهای دریافت میكند! برخلاف ادعای علی دایی در مورد دستمزد مربیان بینالمللی و تلاش عجیب او برای توجیه دریافتیهای نجومی خودش و همكارانش، حقیقت آن است كه استاندارد درآمد مربیان ایرانی بسیار بالاتر از اندازههای نرمال است،به طوری كه اغلب نیمكتنشینان كشورمان به رغم كیفیت پایینشان پولهای عجیب و غریبی به كف میآورند. سردسته این گروه هم در حال حاضر خود امیر قلعهنویی است، مردی كه برای یك سال بیشتر از سه هزار برابر پایه حقوق رسمی كارگران این مملكت را دریافت میكند و البته مدتی است سودای تهیه هواپیمای شخصی هم به سرش افتاده است!
با این اوصاف، سوال مهم این است كه چگونه ناكامترین مربی در عرصه مسابقات بینالمللی، هنگام عقد قرارداد حدود میلیارد تومانیاش چنین مبالغ هنگفتی را حق خودش میداند، اما زمان پاسخگویی به انتقادات در مورد چرایی ناكامی تیم ثروتمند و پرمهره سپاهان، چنین فشارهایی را برنمیتابد؟ طبیعی است كه وقتی كسی روی نیمكت تیمی مثل سپاهان مینشیند كه تمام خط دفاع و دروازهبانش و همه ایرانیهای خط هافبكش تجربه بازی ملی داشتهاند، باید خودش را برای تحمل فشارها از همان دقیقه اول آماده كند. قلعهنویی كه چندی پیش تیمش را با بارسلونا مقایسه كرده بود(!) حتما بهتر از ما میداند كه اگر همین تیم آبی و اناریپوش فقط برای دو هفته پیدرپی موفق به كسب پیروزیهای پرگل و درخشان نشود، چه هجمه وحشتناكی علیه كادر فنی آنها به وجود خواهد آمد.آیا قلعهنویی ، مصداق بارز آدمی است كه بامش بیشتر شده، اما حاضر نیست با بیشتر شدن برفش كنار بیاید؟3) در میان سخنان تازه سرمربی سپاهان اما، نكته مهم دیگری هم وجود دارد. «لابد سیل پاكستان هم تقصیر من بود» وقتی امیر قلعهنویی با ادای چنین جملاتی تلاش میكند شكایتش از ربط داده شدن حوادث ناخوشایند بیرونی به خودش را ابراز كند، بیشتر از هر زمان دیگری نگران میشویم انبوه حرف و حدیثهایی كه طی این سالها پیرامون نوع كار كردن او وجود داشته، تا حدودی صحیح بوده باشد. فراموش نكنیم قلعهنویی عمدتا متهم میشده است به مداخله در امور داخلی استقلال به نحوی كه اجازه كامیابی این تیم در غیاب خودش را ندهد. او همچنین همواره شائبههایی در مورد پاكدستیاش در حوزه مربیگری را متوجه خودش میدیده و حالا این دغدغه وجود دارد كه حرفهای جنجالی تازهاش، واكنشی احساسی به این داستانها باشد. سیل پاكستان و سوراخی لایه ازن كه نه، اما شاید بحرانهای لیگهای ششم و نهم استقلال و برخی مسایل دیگر این فوتبال به شما مربوط باشد امیرخان، نه؟!
4) طلب قلعهنویی «مربی» از فوتبال ایران چیست؟ چقدر است؟ او كه امروز به طعنه میگوید «بابت قهرمانیهایم عذر میخواهم» چه چیزی به این فوتبال محقر اضافه كرده است؟ پس از یك دهه مربیگری، كدام بازیكن ملی معتبر، فوتبالش را مدیون اوست؟ امیدواریم سرمربی سپاهان نخواهد از امیرحسین صادقی، پیروز قربانی یا وحید طالبلو نام ببرد، چون تاریخ گواهی میكند این بازیكنان تیمهای پایه استقلال، ستاره شدنشان را مدیون منصور پورحیدریاند. شاید هم امیرخان میخواهد مثل سال گذشته «خسروحیدری» را به نام خودش سند بزند، كه این هم چیزی بیشتر از یك شوخی بامزه نیست. قلعهنویی كه خودش را با علی پروین قیاس میگیرد، باید به یاد بیاورد كه الگویش – اگر چه مثل خود او سنتی بود- دست كم در حوزه كشف استعدادها و بازیكنسازی، موفقیتهای قابل توجهی از جنس مهرداد اولادی، مرتضی كرمانی، محمدحسن انصاریفر و حسین عبدی را در كارنامهاش دارد كه تازه آخرینشان – شیث رضایی- هنوز كاپیتان پرسپولیس است. حالا امیر قلعهنویی در قبال میلیاردهایی كه از این فوتبال به كف آورده، چه فخری برای فروختن دارد؟ پز همان قهرمانیهای پرحرف و حدیث داخلی را هم اگر ندهد بهتر است؛ چه اینكه در ازایش، كهكشان سپاهان را پارسال در آسیا به خاك سیاه نشاند، همین بلا را قبلترش سر استقلال پرامید آورد و قبل از همه اینها، با اهمالش در ارسال لیست بازیكنان، یك نماینده ایران را یك تنه از مسابقات باشگاهی قاره حذف كرد. نكند امیر از یاد برده چه بلایی بر سر تیم ملی در جام ملتهای آسیا آورد؛ همان تیمی كه هنوز برخی ستارههای فوتبال ایران مثل علی كریمی، مهدی مهدویكیا و وحید هاشمیان در آن باز مانده بودند، اما آقای مربی همه امیدهایمان را به باد داد... نه امیرخان، بابت قهرمانیهایت نه، اما ای كاش به خاطر كیفیت بسیار بد بازیهای تیمی كه همه فوتبال ایران را قورت داده، كمی كوتاه بیایی! تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری منبع: گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]