واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: چرا مانع اجرای کنسرت در ورزشگاهها و بناهای تاریخی میشویم؟
آیا در این شرایط که برگزاری کنسرت در خارج از تهران به خودِ خود یک چالش اساسی است و دریافت مجوز اجرای موسیقی اصیل و سنتی نیز در بسیاری از شهرستانها ممکن نیست، باید سدهای تازهای در مسیر اجرای زنده موسیقی ایجاد کرد و چنان عمل کرد که فریاد اساتید موسیقی ایران این گونه شنیده شود؟
کد خبر: ۴۳۱۶۹۶
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۶ - 03 September 2014
انتقادها درباره مدیریت حوزه موسیقی در ده روز اخیر به شدت افزایش یافته و بسیاری از اساتید برجسته موسیقی به صریحترین شکل ممکن نقدهای اساسی به مدیریت این حوزه وارد کردهاند؛ نقدهایی که محوریترین بخش آن، به وضعیت برگزاری کنسرت در شهرستانها بازمیگردد که روز به روز پیچیدهتر از گذشته میشود و نقش اداره موسیقی در این زمینه پررنگ جلوه کرده است.
به گزارش «تابناک»، «آقای مسؤول دفتر موسیقی، به جای ساختن و آماده کردن بهترین مکانها برای اجرای موسیقیدانان مظلوم ایران، درهای به سختی باز شده را میخواهید ببندید؟ فرمودهاید ورزشگاه مناسب کنسرت نیست، حال بفرمایید آدرس سالنهای مجهز چند هزار نفرهای که تدارک دیدهاید کجاست تا پیدا کنیم؟!» این بخش مهمی از پاسخ سرگشاده روزهای اخیر سهراب پورناظری آهنگ ساز و نوازنده کشورمان خطاب به پیروز ارجمند مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد است.
هرچند پورناظریِ جوان در بخشهایی از این نامه برافروخته شده و گفتارهایی داشته که با اخلاقیات همخوانی ندارد اما اصل و گفتارش قابل انکار نیست و این واقعیت را نمیتوان از نظر پنهان کرد که در ده روز اخیر اساتید موسیقی یک به یک اقدام به وارد کردن نقدهای اساسی نسبت به عملکرد دولت در حوزه موسیقی داشتهاند و گلایههای جدی و بعضاً بیسابقه نمودهاند که بخشهایی از آن حتی در دولت پیشین نیز مطرح نشده بود.
شهرام ناظری پس از لغو کنسرت «رومی» مجبور شد به جای پسرش اجرا داشته باشد و آهنگ های قدیمی و برجستهاش را اجرا کند تا سانسهای بلیت فروخته شده، در نشستی خبری از این وضعیت انتقاد کرد و نسبت به روند صدور پروانه برگزاری کنسرتها انتقاد کرد و حتی از روند صدور آلبومهای موسیقی نیز به شدت انتقاد کرد و در نهایت تاکید نمود که سی سال سکوت کرده و همچنان به سکوتش ادامه میدهد.
حسین علیزاده نیز نقدهایی را مطرح کرد که بخشهایی از آن گفتاری مشترک با شهرام ناظری بود و بخشهایی دیگر بر نقد سهراب پورناظری تاکید داشت. او که اجرای کنسرتش در کاخ نیاوران مجوز نگرفت و در نهایت تالار وحدت، میزان کنسرتش شد، در این باره نقد جدی داشت و تاکید کرد: «موسیقی ایران هنری است که از گذشتههای دیرین وجود داشته و ما وارث آن هستیم. اگر هر بنای تاریخی در کشور حفاظت میشود ما هم مسوول هستیم که از هنر موسیقی ایرانی حفاظت کنیم برای اینکه قدمت این هنر از خیلی امکان تاریخی نیز بیشتر است.»
این نقدها چه درباره شهر تهران و چه درباره دیگر شهرها وارد است و شاید عدم برگزاری کنسرت در تهران به واسطه برخورداری از تعدادی سالن تا حدودی توجیه پذیر باشد اما در شهرستانها قابل توجیه نیست. البته در پایتخت نیز اکثر سالنها از استانداردهای جهانی برای اجرای کنسرت برخوردار نیستند و بنابراین تفاوت چندانی میان اجرای موسیقی در این سالنها و اجرا در اماکن تاریخی نیست و به عنوان نمونه استقبالی که از اجرای اهالی موسیقی در عمارت تاریخی مسعودیه تهران شده، بسیار قبال توجه است.
آنچه مسلم است به جز ورزشگاهها و بناهای تاریخی برجسته و بزرگ در بسیاری از شهرستانها، هیچ مکان وسیعی برای اجرای برنامههای زنده موسیقیایی نیست و بنابراین یا باید قید برگزاری کنسرت را در شهرستانها زد یا مجوز برگزاری کنسرت را برای سالنهای بسیار کوچکی گرفت که اساساً کشش درصد کمی از مخاطبان موسیقی دوست شهرستانی را نیز ندارد و بنابراین دور از منطق است که در این وضعیت، با برگزاری کنسرت در ورزشگاهها به عنوان یکی از معدود اماکن بزرگ شهرستانها مخالفت کرد و نگاه ایده آلی را به مقتضیات کنونی تحمیل نمود.
بدون شک همه اساتید موسیقی کشورمان در پی ایده آل برگزاری اجراهایشان در سالنهای استاندارد در تهران و شهرستانها هستند اما وقتی این سالنها وجود ندارد، چاره چیست؟ آیا در این شرایط که برگزاری کنسرت در خارج از تهران به خودِ خود یک چالش اساسی است و دریافت مجوز اجرای موسیقی اصیل و سنتی نیز در بسیاری از شهرستانها ممکن نیست، باید سدهای تازهای در مسیر اجرای زنده موسیقی ایجاد کرد و چنان عمل کرد که فریاد اساتید موسیقی ایران این گونه شنیده شود؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]